دكتر حسين لطف آبادي استاد دانشگاه شهيد بهشتي ، درمصاحبه با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر درباره مهارت هاي اجتماعي بر اين باور است كه انسان براي به كمال رسيدن نيازمند تعليم و تربيت صحيح است و اجتماعي شدن فرد فرايندي است كه در آن افراد بزرگسال و همسالان در باورها و رفتارهاي كودكان تاثير مي گذارند و باعث مشاركت كودكان در امور اجتماعي مي شوند.آنچه در پي مي آيد مشروح اين گفتگوست كه از نظر مي گذرد :
* با توجه به تاثير عميق محيط بر شخصيت افراد، خانواده در اجتماعي شدن كودكان چه نقشي دارد ؟
- پدر و مادر به تنهايي نمي توانند كودكان خود را به كمال برسانند ، در اجتماعي شدن كودكان خانواده ، معلمان و همسالان نقش هاي مهمي را ايفا مي كنند ، وجود پدر و مادر ، اعتقادات ، شخصيت ، رفتار والدين و نيز مناسبات آنها با يكديگر و نوع رابطه اي كه با فرزند خود برقرار مي كنند و انتظاراتي كه از وي دارند بر چگونگي اجتماعي شدن افراد تاثير مي گذارد و پايه هاي اوليه شكل گيري شخصيت او را مي سازد.
همچنين حضور برادر و خواهر نيز نيز بر نحوه اجتماعي شدن كودك موثر است ، سبك هاي رفتاري خانواده ، اعم از رفتار پاسخگويانه ، رفتار مستبدانه ، رفتار سهل گيرانه ، رفتار حاكي از بي تفاوتي و نيز رفتار در خانواده هاي آشفته تاثير عميقي بر كودكان مي گذارد.
روابط دوستانه با همسالان نيز جايگاه مهمي در چگونگي اجتماعي شدن كودكان و نوجوانان دارند ، روابط سالم دوستانه با همسالان ، مخصوصا در سنين مدرسه تاثير فراواني بر سلامت رواني و رشد اجتماعي آنان دارد.
* آيا معلمان و محيط مدرسه نيز در كسب مهارت هاي اجتماعي اثر بخش است ؟
- معلمان نيز جدا از وظايف تدريس نقش بسياري در اجتماعي كردن كودكان ايفا مي كنند ، نقش مدرسه و معلمان در سنين نوجواني بيش از خانواده و همسالان است ، گاهي در مدارس گناه رفتارهاي شاگردان را صرفا بر دوش خانواده مي اندازند ، در حالي كه فقر مهارت هاي اجتماعي از يك سو در نابرابري ها و بي نظمي ها و مفاسد و تبعيض هاي اجتماعي است و از سوي ديگر مدرسه و نهادهاي تربيتي رسمي هستند كه كار خود را چنانچه بايد انجام نمي دهند و مناسبات اجتماعي مطلوب نيست . فهم غلط از وظايف آموزش و پرورش كه تربيت افراد را فداي تربيت و يادگيري سطحي دروس مي كند ريشه در كم تواني آموزش و پرورش دارد ، برخي گمان مي كنند مدرسه فقط جاي درس خواندن است ، درحالي كه مدرسه جاي تدريس و تربيت است ، به عبارتي جنبه رشد شخصيتي و اجتماعي كودكان و نوجوانان مهم تر از يادگيري دروسي است كه در بسياري از موارد در زندگي آينده بچه ها هيچ نقشي ندارد.
* محدوديت ها مي تواند مانعي براي آموزش مهارت هاي اجتماعي تلقي شود ؟
- پدر و مادر و خانواده و معلم با محدوديت هاي معيني كه براي كودكان و نوجوانان مشخص مي كنند از آنها مي خواهند كه اين حدود و قواعد و مقررات زندگي را در خانه ، مدرسه و ساير محيط هاي اجتماعي رعايت كنند ، در چنين مواردي بايد پيگيري شود تا رفتارهاي اجتماعي درست در كودكان و نوجوانان به صورت ملكه درآيد.
* نقش جامعه در آموزش مهارت هاي اجتماعي چيست ؟
- آنچه كه در خانه و مدرسه و ديگر محيط هاي اجتماعي از كودكان انتظار مي رود بايد با يكديگر همخواني داشته باشد تا آنها بتوانند پيش بيني كنند كه يك رفتار مغاير با انتظارات اجتماعي در همه جا ناپسند است و رفتارهاي درست را همگان قدر مي شناسند.
* با توجه به تاثير تعاليم مذهبي د ر رشد مهارتهاي اجتماعي چگونه مي توان نوجوانان را با مفاهيم ديني آشنا كرد ؟
- بدترين كار اين است كه مدام از دين و دينداري صحبت كنيم ولي سبك زندگي و مدارس و تعليم و تربيت و محيط اجتماعي ما طوري باشد كه افراد با خصال انساني و تربيت اجتماعي و حرمت نهادن به خود و ديگران آشنا نشوند . ضمن اينكه كسب مهارت هاي اجتماعي و رعايت حريم يكايك افراد سبب از بين رفتن فساد و تبعيض در جامعه است .
* آيا براي يادگيري مهارت هاي اجتماعي زمان خاصي مطرح است ؟
-
نظر شما