پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۵ شهریور ۱۳۸۷، ۹:۳۳

تحلیل مهر از ناکامی در پکن/

ضعف مدیریت دلیل اصلی شکست در المپیک / نیاز به تغییرات ضروری است

ضعف مدیریت دلیل اصلی شکست در المپیک / نیاز به تغییرات ضروری است

خبرگزاری مهر - گروه ورزشی: کاروان ورزشی ایران در بیست و نهمین دوره رقابتهای المپیک پکن در شرایطی به عنوان پنجاه و یکم دست یافت که قبل از این مسئولان ورزش وعده های موفقیت های آنچنانی می دادند.

به گزارش خبرنگار مهر، کاروان 54 نفره ورزش ایران در حالی با یک طلا و یک برنز از پکن به تهران بازگشت که مسئولان رده بالای ورزش کشور به خصوص متولیان کمیته ملی المپیک با اطمینان بر کسب نتایج درخشان سخن به میان آورده و ثبت نتایجی تاریخی در پکن را قبل ازآغاز بازیها وعده داده بودند.

وعده ها در حالی صفحات روزنامه ها را پر می کرد که در واقع خود مسئولان نیز در بیان آنها تردید داشتند. آنجا که حسین رضا زاده پس از ماهها کش و قوس و کلنجار برای بودن یا نبودن راه دوم را انتخاب کرد  و یا احسان حدادی پس از ماهها تمرین و حضور در تورنمنت های اروپایی  به یکباره مصدوم شد باید فکر چنین روزهایی را در سر می پرواندیم.

باید قبول کنیم که ورزش ایران ضعیف ترین نتیجه حداقل 20 سال گذشته را در پکن ثبت کرد و نمی توان از زیر بار مسئولیت این شکست شانه خالی کرد! وقتی مسئولان ورزش به خصوص کمیته ملی المپیک چنین نتایجی را ناکامی نمی دانند نباید انتظار موفقیت در چهار سال آینده را داشت چرا که قبول شکست و بررسی دلایل آن می تواند پلی باشد برای رسیدن به موفقیت و زمانی که این کار صورت نمی گیرد آینده را نیز از دست داده ایم.

باید قبول کنیم که برنامه های  مسئولان کمیته ملی المپیک که از آتن شروع شد و باید به موفقیت در پکن 2008 ختم می شد، به بن بست رسید و مدیریت این بخش به طور جدی نیاز به تغییر دارد و این موضوع را خود مسئولان این کمیته بیشتر از هر کسی می دانند.

وقتی دبیرکل کمیته ملی المپیک در فاصله کمتر از یکسال به بازیهای المپیک به جای توجه ویژه با این رقابتها و معطوف کردن تلاش خود با این رویداد بزرگ به فکر ریاست فدراسیون فوتبال است و بعد از آن هم حاضر نیست از دبیرکلی استعفا دهد نمی توان بیش از این انتظار داشت!

مدیرانی که برنامه های خود را در المپیک بی نتیجه دیدند باید کنار رفته و فضا را برای مدیریت افراد دیگر باز کنند. پذیرش شکست و قبول اشتباه شجاعت می خواهد که اغلب مدیران ورزشی ما ترجیح می دهند به جای نشان دادن این شجاعت به مدیریت خود ادامه دهند.

به عنوان اولین  و مهمترین عامل شکست ورزش ایران باید از مدیریت ضعیف نام برده شود مدیریتی که متاسفانه نمی خواهد این ضعف را قبول کند و به جای پرداختن به اصل موضوع به دنبال مقصر اصلی می گردد. اما در کنار مدیریت ضعیف باید به برخی عوامل مهم و حیاتی نیز اشاره شود. 

نکته بارز و مشخص در این بحث  توجه ویژه به ستاره ها و عدم توجه به پشتوانه سازی است که ثمره ای جز شکست ندارد، چیزی که ورزش ایران با تمام وجود آن را در پکن 2008 تجربه کرد. اگر وزنه برداری یا دو دومیدانی حداقل یکی مانند رضازاده و حدادی داشتند چنین اتفاقی می افتاد؟

اینکه نفراتی همانند این دو قهرمان را نخبه و نابغه میدانیم صحیح ولی جمعیت 70 میلیونی ایران همین چند نابغه را دارد. یعنی از المپیک سیدنی تا پکن  رشته هایی مانند وزنه برداری ، کشتی و یا حتی تکواندو نمی توانستند یکی را همانند قهرمانان صاحب نام خود تربیت کنند که در زمان لزوم از آنها بهره برده شود؟

در کنار این مسئله مهم  کمبود علم در ورزش نیز ما نیز به وضوح مشخص است. ورزشکاری که برای حضور در یک مسابقه رسمی باید چند کیلو وزن کم کند و همین کاهش وزن را بدون مشورت با متخصص و به روشی سنتی و غیر اصولی انجام می دهد  نباید از آن انتظار قهرمانی داشت. در اکثر رشته های انفرادی کم کردن وزن رسمی معمول در دنیاست ولی آیا همین مشکلات را قهرمانان پرآوزاه سایر کشورها نیز دارند؟

فاصله از ورزش روز دنیا را باید یکی دیگر از همین عوامل عنوان کنیم. در اغلب رشته ها به خصوص رشته های پایه و پرمدال نه تنها در المپیک که در همین قاره آسیا نیز حرفی برای گفتن نداریم. در واقع با ورزش روز و پیشرفته دنیا فاصله زیاد داریم و این فاصله هر روز بیشتر و بیشتر می شود.

اینکه چرا ما نمی توانیم از مربیان طراز اول دنیا برای رسیدن به ورزش روز دنیا استفاده کنیم خود معظل بزرگی است. چین قهرمان المپیک شد و در بسیاری از رشته ها از مربیان طراز اول دنیا از کشورهای دیگردر این راه بهره برد. ولی مربیانی که ما در ورزش خود از آنها استفاده می کنیم اغلب ناکارآمد هستند که نه تنها چیزی بیشتر از مربیان ما ندارند بلکه میلیونها دلار سرمایه این مملکت را نیز برباد می دهند.

صغرسنی را نیز باید در بین همین عوامل جستجو کرد. در حالی که کشورهای صاحب در ورزش دنیا از رده های سنی پائین در مسابقات رده سنی بالا استفاده می کنند ما در ورزش خود برای آنکه به موفقیت های زودگذر دست پیدا کنیم افرادی با سن بالا را در رده نوجوانان و جوانان استفاده می کنیم که ثمره آن از بین بردن پشتوانه هاست.

نتیجه کلی اینکه ورزش ایران ناکامی بزرگی را در پکن تجربه کرد و تک مدال طلای هادی ساعی نیز نتوانست مشکلات بزرگ را پنهان کند.

کد خبر 738668

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha