به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري مهر، وي گفت: انديشه حقوق بشر يكي از آرمانهاي ديرينه تاريخ و جوامع بشري است كه انسان از دورترين دوران تاريخ در آرمان رسيدن به وضعيت بهتر در احياي حقوق بشر بوده است. منتهي تلاش در زمينه اين انديشه چه به لحاظ دكترين و يا راهكارهاي اجرايي در دو خط موازي و متمايز در طول تاريخ صورت گرفته است.
عميد زنجاني گفت: خط نخست مبتني بر وحي و آموزه هاي ديني است كه مناديان حقوق بشر در اين خط مستمر تاريخي انبيا و مصلحان ديني و متفكران مذاهب بودند، خط ديگر، خط انديشه حقوق بشر انساني است كه متفكران بزرگ همواره در صدد تبيين آن بودند كه هر دو موازي هم به صورت جريان به هم آميخته پيش رفته اند و اين باعث شده كه خط انبياء را در تعاليم اسلام مي يابيم و بالاخره انديشه بشري حقوق بشر را در اعلاميه هاي حقوق بشر جهاني مي بينيم. اين دو خط در عين داشتن مشتركات تمايزهايي نيز دارند.
وي در ادامه افزود: يكي از مشتركات عمده اين دو انديشه مساله كرامت و شخصيت انسان است و هر دو انديشه بر اين اصل اشاره دارند كه انسان موجودي است داراي شخصيت ممتاز و كرامت انساني ، در انديشه الهي و خدامحوري مسله كرامت به عنوان موهبت الهي مطرح مي شود. موهبتي كه با دميدن روح خودش و خليفه قرار دادن وي در زمين در وجود انسان قرار داده است. ولي تفكر بشري، حقوق بشر كرامت انسان را به عنوان يك خصيصه ذاتي انسان به صورت انسان محور بيان كرده است و مباني اين كرامت در دو ديدگاه متفاوت است.
وي گفت: در ديدگاه توحيدي وقتي مسله حقوق بشر براساس كرامات انسان مطرح مي شود كرامتي است كه به خاطر چهار عنصر تعقل انساني، روح الهي، علمي كه اندوخته و موهبت خليفه الهي در وجود انسان قرار گرفته است. در صورتي كه در انديشه بشري حقوق بشر از دو عامل تعقل و دانش نشات گرفته است. براساس اين دو بينش در معنا و تفسير حقوق بشر خدا محوري و حقوق بشرانسان محوري داراي دو تعريف متفاوت است.
عميد زنجاني با بيان اين نكته كه در نخستين تفاوت اين دو تعريف در وهله اول ملاحظه مي شود كه مسله حقوق بشر در تفكر توحيدي و خدامحوري همزاد با مسووليت است گفت: كرامت انسان موهبت الهي است ولي مطلق و مجرد نيست و كرامت توام با مسووليت اولين محور حقوق بشر خدامحوري است در حالي كه در انديشه معاصر و انسان محوري كرامت انساني فقط مبدا حقوق و آزاديهاي انسان است از آنجا كه حقوق و آزادي در اجرا با يك سلسله مسائل بيان مي شود مساله مسووليت در تضاهم حقوق ناشي مي شود يعني رتبه مسووليت در نگاه انسان محوري در رديف حقوق بشر تلقي نمي شود.
وي گفت: نكته دوم مساله جايگاه است . در انديشه الهي و خدامحوري حقوق بشر در باور انسان قرار دارد و جزيي از عقايد يك مسلمان است در حالي در ديدگاه بشري حقوق بشر صرفا يك سلسله حقوق و آزاديهايي است كه براي انسان به رسميت شناخته شده است و در جايگاه باور نمي نشيند. لذا عملا در قرن اخير، مساله حقوق بشرانسان محوري به سمت ليبراليزم رفته است و در خدمت منافع فرد و منافع ملي قرار گرفته است. در حاليكه حقوق بشر خدامحور جايگاه برتر و مقدسي در باور انسان دارد چه به نفع انسان باشد و چه به ضرر انسان.
آيت الله زنجاني در ادامه افزود: در تفكر اومانيسمي وضعيت دوگانه اي را مي بينم و اين سياست دوگانه كه حقوق بشر سخت گرفتارآن است ناشي از انديشه انسان محوري حقوق بشر است. در تفكر توحيدي و خدامحوري متغيرهاي اجتماعي منظور مي شود مانند فرهنگ عمومي، سيرت ملي و بسياري باورهاي مردم و در صورتي كه در تفكر اومانيسمي حقوق بشر فقط به نفع نظام ليبراليستي تامين مي شود.
وي گفت: در تفكر توحيدي براساس آموزه هاي ديني و اسلامي حقوق بشر يك موهبت امتناني است و حقوق بشر وسيله اي براي آسايش انسان است نه ابزاري براي تحت فشار قرار دادن او و بر اين اساس مطهري معتقد است متون حقوقي از سه مقوله تركيب مي يابد.قواعد بنيادي حقوق، قوانين اساسي و قوانين عادي در حالي كه در اعلاميه جهاني حقوق بشر هرچند بحث از قوانين بنيادي شده است ولي يك سلسله مسائل فلسفي را نيز مطرح كرده است. فرق مسائل فلسفي با حقوقي آن است كه مباحث فلسفي با معرفت شناسي همراه است ولي مباحث حقوقي عاري از معرفت شناسي است. به همين خاطر مساله كرامت و آزادي مطرح مي شود و چون هر دو از مسائل فلسفي هستند ناگزير معرفت شناسي نيز مطرح مي شود.
وي در پايان سخنان خود گفت: موضوع مهمي كه مطهري بر آن تكيه دارد كاركرد آزادي و كرامت است نه اصل آنها و به اعتقاد او اعلاميه جهاني بدون توجه به اين فاكتورتنها بيانيه اي است حاوي مجموعه مقولات فلسفي، اجتماعي و ... كه نمي تواند به صورت استاندارد وبين المللي درآيد.
نظر شما