به دنبال حمله روسیه به گرجستان بی شک واحدهای سیاسی در اولین اقدام خود به ارزیابی و تحلیل تاثیرات احتمالی مناقشه قفقاز برحوزه هایی همچون امنیت و منافع ملی کشورهایشان خواهند پرداخت و براساس واقعیات موجود حاکم بر روند تحولات و ادراک صحیح شرایط و تعاملات فی مابین بازیگران و طرفهای درگیربحران، درباره واکنش و جهت گیریها جهت تامین حداکثری منافع ملی خود اقدام می نمایند.
با این پیش فرض و با عنایت به اینکه از یکسو مناقشه قفقاز در نزدیکی مرزهای جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران بروز نموده و از سوی دیگر برخی مسائل اساسی در حوزه سیاست خارجی ما با منافع و اهداف بازیگران اصلی درگیر در این بحران یعنی روسیه ، آمریکا و اروپا (مجموعه غرب ) به نوعی در تعامل است ، ضرورت دارد تا به بررسی مختصر و فهرست وار برخی از تاثیرات احتمالی این بحران بر حوزه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران بپردازیم.
1- پاسخ دندان شکن مسکو به تفلیس به منزله آغاز مرحله ای تاریخی در عصر جدید روابط شرق و غرب و سیاست واقع گرایی جدید کرملین است. مرحله ای که خط سیر سیاستهای مسکو را در جهت حل و فصل و رسیدگی به بحرانهای منقطه ای قرار خواهد داد. بنظر می رسد وزش بادی که از جانب مسکو آغاز شده است درحال برهم زدن برخی طرح ها و سیاستهای واشنگتن در عرصه های منطقه ای و بین المللی باشد و آمریکا در برابر وزش این باد تغییر مستلزم مشارکت فعال تر و پذیرش ضرورت تغییر سیاستهایش در برخی مناطق خصوصا خاورمیانه است.
سفر اخیر بشار اسد رئیس جمهور سوریه به مسکو برای خرید سلاح ممکن است منادی جنگ آینده باشد . اگر روسیه همکاری خود جهت تبادل تجهیزات و تسلیحات نظامی باسوریه ، ایران و ونزوئلا و یا هر دولت ضد آمریکایی دیگر را آغاز کند، واشنگتن در نیاز به همکاری مسکو در مبارزه با کانون های ضد آمریکا ناکام خواهد ماند.
همچنین ظهور و حضور دوباره روسیه درمنطقه نفت خیز خاورمیانه موجب ایجاد رقابتی می شود که آمریکا از بابت آن متضرر خواهد شد و رقابت راهبردی دیگری بین مسکو و واشنگتن را ایجاد خواهد کرد که قاعده بازی را بطوراساسی تغییر خواهد داد. برهمین اساس منافع آمریکا نیز اقتضاء می کند که درجریان تلاش برای خنثی کردن تلاشهای روسیه برای گسترش دامنه نفوذ خود در منطقه قفقاز - خاورمیانه ، قدری در پیگیری سیاستهای خود در خاورمیانه تجدید نظر نموده و در این ارتباط از فشارهای موجود بر ایران بکاهد.
2- با بروز این بحران که باعث ایجاد تنش جدی بین آمریکا و روسیه شده، ازاین پس روسیه با دوراندیشی بیش از پیش به مسئله فعالیتهای هسته ای ایران بپردازد چراکه موقعیت ژئوپلیتیکی ایران هرگونه حمله احتمالی غرب به ایران امنیت روسیه را درقفقازو دریای خزر به مخاطره خواهد انداخت .
3- حمله گرجستان به اوستیای جنوبی و واکنش سخت روسیه به این اقدام بلافاصله شرایط سیاسی و امنیتی درسطح بین المللی را تحت تاثیر قرار داد و باعث گردید که این بحران بعنوان موضوع اصلی جهانی مطرح شود و سایر موضوعاتی همچون فعالیتهای صلح آمیز هسته ای ایران که قبلا در رده موضوعات مهم و مرکز توجهات بین المللی قرار داشتند فعلا از اولویت دستور کار خارج شده و این پیامدی مثبت برای کشورمان می باشد.
4- مسکو همچنین با حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل می تواند درخصوص مسائل متعدد منطقه ای و بین المللی از تکثیر هسته ای گرفته تا روند صلح خاورمیانه ، سد راه واشنگتن شود. آمریکایی ها برای مشروعیت بخشیدن به اهداف وتصمیمات خود در قبال برخی موضوعات نیازمند همراهی وهمکاری سایراعضاء این شورا می باشند ودرصورت عدم همراهی روسیه مشکلات جدی برای آمریکا پیش خواهد آمد. در این زمینه خط مشی در قبال ایران نیز در راس موضوعات مورد مناقشه قرار خواهد داشت. کما اینکه رایس در سفر اخیر خود به سرزمین های اشغالی اظهار داشت که یکی از نگرانی های تل آویو این است که روسیه درنتیجه تنش با غرب همکاری خود با آمریکا و اروپا برای جلوگیری ازتوسعه توان هسته ای ایران را متوقف کند.
5- روسیه تجدید قوا یافته و بازسازی شده از نظر نظامی و اقتصادی اثبات کرد که دارای نقش بازدارنده ای قوی درصحنه بین الملل می باشد و این می تواند در افراط گریهای غرب علیه ایران آنها را به تامل بیشتری وادارد.از دیگر منظر ظهور روسیه به عنوان یک قدرت غیرقابل مهار در مقابل آمریکا و درهمسایگی اروپا که در مواقع ضروری قادر به عرض اندام و نمایش تهدید و قدرت علنی است ، مثبت تلقی می گردد.
6- اقدام نظامی روسیه در گرجستان تهدید کننده اهداف استراتژیک آمریکا در قبال برنامه هسته ای ایران است و در شرایطی که آمریکا سرگرم تمرکز برای تشدید دامنه تحریم ها علیه ایران و درصدصد همسو کردن روسیه را نیز با خود داشت، این رخداد بروز نمود و روابط مسکو و واشنگتن را دستخوش اختلافات شدیدی نمود. خصومت فی مابین مسکو و واشنگتن هرگونه تلاش برای تشدید تحریم های سازمان ملل علیه ایران به دلیل برنامه هسته ای را پیچیده تر می کند و اجرای تحریم های قبلی را پرچالش تر ساخته و اتفاق نظر برای اعمال دور چهارم تحریم ها را نیز کاهش می دهد.
7- بحران مذکور می تواند به عنوان نقطه حائلی بین ایران و نیروهای ناتو که تا آسیای میانه و قفقاز پیشروی کرده اند، عمل کند، زیرا روسیه حضور ناتو و قدرت هسته ای و تاسیس پایگاههای این پیمان در منطقه را با دقت رصد نموده و با نفوذ بیشتر آنان مخالفت و درصورت امکان جلوگیری خواهد نمود.
8- همکاری وهمراهی نسبی روسیه با میانجیگری و وساطت فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا و ورود این اتحادیه و سازمان امنیت وهمکاری اروپا برای حل و فصل بحران مذکوربه معنای کمرنگ نمودن نقش آمریکا در برابر اروپا بود و اینکه روسها با این اقدام خود به آمریکایی ها پیام دادند که آنها حاضر به همکاری با اروپا و نهادهای وابسته به آن هستند و از این منظر می توان آن را تقویت کننده رویکرد چند جانبه گرایی درسطح بین المللی ارزیابی نمود.
نتیجه گیری :
الف : به نظر می رسد روند تحولات و پیامدهای مناقشه قفقاز بصورت کاملا تصادفی درهماهنگی وهمسویی با برخی از اهداف و منافع جمهوری اسلامی ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی رقم خورده است و تحولات اخیر فضای باز و مناسب تری برای بازیگری و مانور کشورمان در عرصه سیاست خارجی خصوصا در مسئله هسته ای فراهم آورده است. هرچند ارزیابی و تحلیل دستگاه سیاست خارجی کشورمان از این بحران و به موازات آن مدیریت هوشمند و کارآمد جهت استفاده و بهره برداری حداکثری از فرصت های بوجود آمده از این رهگذر، می تواند ضامن بهره مندی حداکثری از شرایط جهت تامین منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران گردد.
ب : درصورت قبول این فرض که هرکدام از طرفین این مناقشه بدنبال کاهش میزان هزینه ها و جلب بیشترین منافع از فرصت ها پیش آمده برای کشورهای خود می باشند، توجه به این نکته بسیار ضروری است که هرچند برخی از اهداف و منافع کشورمان درحال حاضر با سیاستها و اهداف مسکو منطبق گردیده، اما روسها نیز در این بازی و یا جنگ قدرت بدنبال استفاده از فرصتها و کارتهای خود در تعامل با غرب می باشند و نباید به شکلی در این بازی وارد شویم که از توانمندی و ظرفیت های ما در تعامل روسیه با غرب مورد استفاده ابزاری و مقطعی قرار گیرد.
نظر شما