به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا پارسایار در ابتدای سخنان خود گفت : می توانیم بگوییم شعر فرانسه از سده های 9 و 10میلادی شکل گرفته است اما آثار متعلق به آن زمان از بین رفته است و آنچه که امروز باقی مانده است از سده یازدهم میلادی است.
پارسایار در توضیح این مطلب افزود: شعر فرانسه در این سده شکل و رنگی و مذهبی داشت و حماسه های مذهبی سروده می شد، حماسه هایی که مهمترین ویژگی آنها مرگ و شهادت مظلومانه بود. اما در سده 12 شعر فرانسه رنگ اشرافی به خود گرفت. شاعران این دوره برای بزرگان و درباریان شعر می سرودند و اشعاری که در آن بسیار به زن پرداخته می شد رنگ عاشقانه به خود می گیرند و با این جریان است که کم کم شعر غنایی جای شعر مذهبی را گرفت. در این دوره داستانهای تریستان و ایزوپ که داستان آنها از قصه های محلی بریتانیا مایه گرفته است شکل گرفت.
وی اضافه کرد: داستانهایی که قدیمیترین روایت آن در 4500 بیت سروده شده است و داستان آن شباهت ویژه ای به داستان "ویس و رامین" فخرالدین اسعد گرگانی دارد. در این دوره شاعر گرفتار عشق توام با نزاکت است.
پارسایار ادامه داد: در سده 13 میلادی بانوان درباری و توانگران وجود شعرا را اسباب بزرگی می دانند اما پس از تاسیس دانشگاه در این دوره منظومه های عاشقانه توام با نصیحت می شود اما شعر در سده 14 و 15 تحول چشمگیری ندارد و در این دوره بیشتر پایبندی به صناعات ادبی مطرح می شود.
وی گفت : سده 17 برابر با عصر "سالنهای ادبی" است. در این دوره شاعران با محیطی شاد همراه با شعر و موسیقی روبرو بوده اند. اما در عین حال این سده دوره تصنع و تکلف است عصری که کلمات عامیانه و بدآهنگ حذف شد و به جای آن واژه های دور از ذهن و ترکیبات طولانی وضع شد که طبیعتا ماندگار نشد. شعر این دوره کم مایه و با هدف سرگرمی سروده شد.
پارسایار افزود: در نیمه های سده 17 شعر فرانسه به انحطاط می رود. این افول شعر تا سده 19 ادامه دارد تا اینکه در قرن 19 در اوج شکوفایی قرار می گیرد. در سده 18 بیش از آنکه با شاعر روبرو باشیم با متفکران برجسته ای همچون ولتر و روسو روبرو می شویم.
جلسه مذکور نخستین نشست شعر فرانسه بود و پاره دوم این نشست عصر روز یکشنبه 17 شهریور ماه، ساعت 7 در محل کانون ادبیات ایران برگزار می شود.
نظر شما