به گزارش خبرگزاری مهر، چهل و پنجمین نشست گروه ادبیات عصر کتاب به نقد و بررسی مجموعه شعر "از زلفهای خورشید گرفتن" سعید سلطانی طارمی اختصاص داشت که در کتابخانه عمومی سهروردی زنجان و با حضور شاعر و نیز مهدی جلیل خانی و زهرا فتحی برگزار شد.
در ابتدای این نشست مهدی جلیل خانی در سخنان کوتاهی گفت: در شعرهای سلطانی طارمی به خوبی میتوان بوی زیتون و طارم را حس کرد. اشعار وی آمیخته با حال و هوای زادگاهش و اغلب در قالب شعر نو نیمایی است.
سلطانی طارمی نیز در سخنرانی خود به عرصههای نوآوری نیما و زمانه ما پرداخت و گفت: زندگی جوامع انسانی همیشه در حال تپش و دگرگونی است و هیچ چیزی در جریان زندگی انسان از تغییر و تحول مصون نیست. دگرگونیهایی که در وسایل و شیوه تولید در جریان زمان رخ میدهد، نیازها و خواستههای بشری را نیز تغییر میدهد. انسانها زمانی به هنر میپردازند و زیبایی را میبینند که از دغدغه روزمره و احساس ناامنی اقتصادی خالی باشند، پس دوران طلایی هنر به دوران رشد اقتصادی جوامع باز میگردد. در چنین دورانی قواعد و ضوابط آثار هنری تثبیت میشوند و شاهکارها پدید میآیند و در عین حال نطفههای تغییر و تحول در اعماق جامعه شکل میگیرد و به تبع آن سلیقه زیباییشناسی نیز تغییر میکند و آنگاه است که برخی هنرمندان ویژگیهای عصر خود را دریافته، با رعایت سلیقه و روانشناسی تاریخی هنرشان را پدید میآورند و تحولی متناسب با خواست جامعه، خلق میکنند که اینان فرزندان زمان خویشاند.
سلطانی با بیان این نکته که ساختار و صورت شعر قادر به پاسخگویی به مشکلات زمانه نبودند و باید تغییر میکردند از شاعرانی چون تقی رفعت و شمس کسمایی به عنوان چهرههایی درخشان و نوپرداز نام برد و تصریح کرد : آرامشی که جامعه ایران در عهد ناصری تجربه کرده آرام آرام زمینه رشد نطفههای تغییر را که قرنهای پیش گرفتار یک ایستایی سمج بود فراهم کرد. رشد این نطفههای فرهنگی، تحولطلبی، منجر به انقلاب مشروطه شد که هر چند طبقه حاکم را برنینداخت اما دامنه اختیارات پادشاه را ولو روی کاغذ محدود کرد و نهادهای نوین را در جامعه ایران تقاضا و یا ایجاد کرد. این تحولات تند انبوهی از مسائل تازه را وارد زندگی جامعه ایران کرد که ادبیات ایران به خصوص شعر فارسی با آنها آشنا نبود و ابزاری لازم جهت بیان آنها نداشت. هرچند شاعران دوران مشروطه به تغییر درونمایه شعر فارسی برای بیان این تحولات اذعان داشتند اما در میان آنها شاعرانی بودند که به تغییر درونمایه نیز قانع نبودند.
وی همچنین با بیان اینکه تقی رفعت به تمام ضرورتهایی که بعدها نیما یوشیج بر آن پای فشرد پی برده بود گفت : رفعت معتقد بود که انقلاب سیاسی ایران نیازمند یک تکمله و تتمه یعنی عصیان ادبی است. نیما در هنگام مرگ تقی رفعت 24 ساله بود و هنوز دو سال لازم بود که شعرهای مهم "ای شب" و "افسانه" را بسراید و 18 سال باید میگذشت تا "ققنوس" نخستین نوزاد تحول ادبی ایران آفریده شود. نیما با گذار از دالان افسانه به تالار تحول شعر فارسی رسید و درک کرد که اصلاحات ادبی در قالبهای کهن راه به جایی نخواهد برد و اعلام کرد که مصرعهای شعر من زمانی تمام میشود که حرف من تمام شود.
سلطانی طارمی سپس به ویژگیهای شعری نیما یوشیج پرداخت و بخشهایی از شعرهای وی را خواند و گفت: نیما علاوه بر اینکه تحولی در شعر فارسی ایجاد کرده پس از گذشتن از دوره رمانتیسیسم بنیانگذار شعر سمبولیستی زبان فارسی شد. در واقع او در همه این مراحل به خصوص در انتخاب سمبولیسم نیم نگاهی به شعر جهان به خصوص فرانسه داشت اما نگاه اصلیاش به درون بود. او میدانست که این نهال برومند یعنی شعر نو، باید ریشهاش را در اعماق خاک هزار ساله شعر فارسی محکم کند تا بتواند بر روی ساقه جواناش بایستد و شاخههایش را به سوی آفتاب بلند کند. او تنها کسی است که در میان انبوه پیامبران شعر فارسی توانست هنرمندانه مرزهای خیال را درنوردیده و به شعر برسد و اشیا را در رؤیاهای ما واقعیت بخشد، زیرا با شیوه او میتوان به شعر رسید و از این بیهودگی دنیای واقعیتها به سرچشمه جهان حقیقی دست یافت.
وی تأکید کرد: هنوز شعر نیمایی نمونهای است که میتواند جامعه شعرخوان فارسی را به خود جذب کند. اما شعر نیما موزون است و این گناهی است که بر نیما بخشیده نخواهد شد چرا که بنا به تعریف قدما شعر باید موزون و مقفّا باشد، ولی این تعریف قدما محدود است و دامنه شعر بسیار بالاست. این امر سبب نمیشود که بپذیریم شعر سخنی است غیرموزون، غیرمقفا و غیرمخیل که هیچ فکری را بیان نمیکند.
در ادامه شعرخوانی توسط سعید سلطانی، وی اضافه کرد : کاری در دست تهیه دارم با نام الواح سومری که روی سیستم و ساختار الواح سومری شعرهایی سروده شده که چهار نمونه از این شعرها در روی سایت دینگدانگ آمده است و در آینده به صورت یک مجموعه درخواهد آمد. همچنین یک مجموعه با نام زلزله است که از زلزله طارم مسائلی در خاطرم مانده و به کتاب شعری تبدیل خواهد شد.
در ادامه مهدی جلیلخانی و زهرا فتحی به نقد و بررسی ویژگیهای کتاب "از زلفهای خورشید گرفتن" پرداختند.
جلیلخانی گفت: در این مجموعه گاه از کلمات قدیمی و ثقیلی استفاده شده که در شعرنو کاربردی ندارند اگرچه این شعرها در قالب نیمایی سروده شدهاند و بنابراین در برخی موارد اقتضای آن قالب چنین ویژگیهایی را ایجاب میکرده است.
نظر شما