پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۵ شهریور ۱۳۸۷، ۱۳:۲۸

گفتار تحلیلی مهر/

مناقشه اوستیا، تئوری جنگ سرد جدید از فرضیه تا واقعیت

مناقشه اوستیا، تئوری جنگ سرد جدید از فرضیه تا واقعیت

خبرگزاری مهر -گروه بین الملل : بدنبال بروز جنگ درمنقطه قفقاز، برخی تحلیل ها و ارزیابی های موجود به بررسی پیامدها و نتایج حاصله از این مناقشه و تاثیرات احتمالی آن بر شرایط سیاسی امنیتی در دو سطح منطقه ای ، بین المللی و نیز مناسبات طرفهای درگیر و مشخصا روابط روسیه و آمریکا و آغاز جنگ سرد جدید پرداختند.

به تعبیر دیگر برخی از تحلیل های صورت گرفته زمینه ساز فضای جدیدی مبنی بر بازگشت دور جدید از جنگ سرد بین آمریکا و روسیه گردید. در این حالت اصلی ترین سوالاتی که مطروحه چنین خواهند بود که آیا شرایط کنونی آغازگر یک جنگ سرد جدید می باشد؟ درصورت صحت این موضوع این جنگ سرد جدید چه خصوصیات و مشخصاتی را خواهد داشت ؟ کدام یک از طرفین این جنگ ازاین رهگذر منتفع خواهند شد؟ برای پاسخ به این سوالات و ابهامات احتمالی باید به برخی موارد و نکات توجه دقیق و کارشناسانه داشت : 

1- مسئله مهم این است که زمان به گذشته باز نخواهد گشت و درصورت بروز و تحقق یک جنگ سرد جدید نیز نباید انتظار این را داشت که خصوصیات و شاخص های این جنگ با جنگ سرد قبلی بین دو بلوک غرب و شرق یکسان باشد. جنگ سردی که طی دهه های گذشته در تاریخ سیاسی غرب و شرق  شاهدش بودیم، براساس دو رویکرد کاملا متفاوت ایدئولوژیک شکل گرفته بود و براساس آن دو قطب قدرت به تقسیم جفرافیایی جهان اقدام و منافعی را ترسیم و مسابقه تسلیحاتی به راه انداخته بودند.

در شرایط حال حاضر نه تنها این اختلاف ایدئولوژیک دیگر مطرح نیست و هر دوجریان رقیب بر مبنای تعارض ایدئولوژیک در عرصه های منطقه ای و بین المللی عمل نمی نمایند بلکه منافع آنان بیش از آنکه متاثر از رویکردهای ایدئولوژیک قرار بگیرد ،در مرحله اول تابعی از منافع اقتصادی و درمرحله بعدی شرایط  سیاسی و امنیتی است.

2- یکی از عوامل و دلایلی که باعث تحلیل و فرسایش توان و نهایتا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق گردید همانا ورود و تداوم فرسایشی مسابقه تسلیحاتی شدید با غرب و در راس آن آمریکا بود و در این راه بنیه و قدرت اقتصادی و مالی شوروی را سخت تحت تاثیر خود قرار داد. لذا روسیه کنونی با نگاه به تاریخ و تجربه سلف خود نه تنها گام در چنین مسیری نخواهد گذارد بلکه توان و منابع مالی مورد نیاز جهت ورود به این بازار رقابت را نیز در اختیار ندارد. توجه به این نکته نیز مهم است که در جنگ سرد احتمالی، بلوک روسیه تقریبا خالی از شریک و یا شرکایی است که حاضر باشند همسو و همگام با مسکو مخاطرات و ریسک های سیاسی و اقتصادی موجود در این مسیر را بپذیرند. 

3- آمریکا نیز به دلیل وجود برخی بحرانها و چالش های فعلی در عرصه سیاست خارجی خود همچون افغانستان ، عراق ، بحث خاورمیانه و روند به اصطلاح صلح اعراب و رژیم اشغالگر قدس و نیز پرونده هسته ای ج.ا.ایران ، تمایلی به بازنمودن یک پرونده دیگر تحت عنوان تقابل با روسیه در چهارچوب جنگ سرد جدید که محتوای آن منازعه و کشمکش هزینه بر برای دستگاه سیاست خارجی اینکشور می باشد ، را ندارد. 

3- کشورهای اروپایی بعنوان بخشی ازجهان غرب که از نقش تعیین کننده و محوری نیز درمناسبات شرق و غرب و بطور ویژه روابط روسیه و آمریکا برخوردار اند به دلیل افزایش میزان چسبندگی های اقتصادی ، تجاری ایجاد شده و به تبع آن وجود منافع و مصالح اقتصادی فراوان میان اروپا و روسیه بخصوص دربخش انرژی ، به راحتی اجازه نخواهد داد که فضای کنونی روابط  بدون توجه به منافع و هزینه های احتمالی آن ، تحت تاثیر شرایط جنگ سرد جدیدی قرار بگیرد. 

4- از سوی دیگر وخامت شرایط اقتصادی حاکم برجهان و درگیربودن کشورها به بحرانهای اقتصادی و مالی، اجازه بازگشت  طرفین این بحران را برای ورود به فضای جنگ سرد که بخش قابل توجهی از بودجه  و منابع مالی آنان را برای رقابت های تسلیحاتی و نظامی، خواهد بلعید و درنتیجه برمشکلات ومعضلات اقتصادی آنان در سطوح ملی وبین المللی خواهد افزود، نخواهد داد. 

براین اساس در چنین شرایطی هرچند نمی توان پیامدها و نتایج بحران قفقاز بر شرایط سیاسی بین المللی را دست کم انگاشت لیکن می باید برای دستیابی به یک ارزیابی منطبق بر واقعیات ، بحران مذکور را در اندازه و چهارچوب واقعی و حقیقی خود مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. 

هدف اصلی روسیه نه آغاز جنگ سرد جدید و نه  اقدامی با هدف تهدید بالقوه وبالفعل منافع سیاسی، اقتصادی و امنیتی غرب بوده ، بلکه هدف کلیدی تفهیم این مهم به آمریکایی ها بود که از این به بعد برای نقش روسیه بعنوان یک قدرت برتر منطقه ای حساب ویژه ای باز وبه منافع و مصالح این کشور درحوزه های جغرافیایی ومناطق پیرامونی اش توجه نمایند که درهمین ارتباط نزدیک شدن ناتو به مرزهای روسیه یکی از مصادیق تهدید کننده همین منافع و مصالح بشمار میرفت . 

بنظر می رسد سخن گفتن از آغاز جنگ سرد بین آمریکا و روسیه در مراحل اولیه مناقشه قفقاز، نوعی شتابزدگی در ارزیابی و تحلیل های ارائه شده باشد. سرد شدن روابط روسیه و غرب الزاما به معنای  شکل گیری مسابقه تسلیحاتی جدید در جهان نمی باشد. شاید بتوان گفت که روابط روسیه و غرب و یا روسیه و آمریکا در حال حاضر دچار یک انجماد سیاسی گردیده و تئوری  آغاز جنگ سرد بیش از آنکه یک واقعیت باشد یک فرضیه ای است که  باید در مراحل تطویل و آتی بحران مورد آزمون دقیق تر قرار گیرد. 

کد خبر 743117

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha