درکهکشان شفاهی آدم با پشت منحنی و زانوی خمیده و دستهای دراز آویخته، غرشکنان درحالی که چشمانش زیر انبوه ابروان برجسته به پائین خیره میشد تا چیزی از میان درختها بیابد، میگذشت. آدم در ارتباط با محیط طبیعی بود و به علامتهای دریافتی از دنیای پیرامون خویش توجه میکرد.
هزاران سال گذشت تا انسان نئاندرتال که انسانی شکارگر بود زیستن آغاز کرد. آنها به حیوانات حمله میکردند و این حملهها بهصورتی گروهی انجام میشده است. انسان حدود یکصد هزار سال قبل، ابتدا از یک ارتباط غیرزبانی، برای نیازهای حیاتی خود به صورت فریاد زدن استفاده کرد. سپس از صدا زدن که در واقع شکل ابتدایی ارتباط بیانی بود به صورت مورد مخاطب قرار دادن افراد استفاده کرد و بهتدریج نوعی زبان با ساختمانی بسیار ابتدایی ایجاد شد و سرانجام بین 5 تا 6 هزار سال قبل زبان، کاملاً توسعه یافته به وجود آمد.
به هر حال در آن دوردستهای پنهان تاریخ تکامل بشر، زمانی آغاز شد که انسان علاوه بر توجه به نشانهها از نمادها نیز استفاده کرد و این سرآغاز تفاوت اساسی انسان با حیوان شد.
وقتی انسان سخنگو شد، زبانهای گوناگونی در کره زمین ایجاد شد که ریشه برخی از آنها مشابه بود چنانچه احتمالاًزبانهای اقوام همسایه به یکدیگر شبیهتر از اقوام دورتر بود. انسان سخنگو، تا زمانی که توانست به اختراع خط دست یابد و تجربیات خود را از این طریق به نسل بعدی منتقل کند علاوه بر ارتباطات غیر کلامی فقط از ارتباطات شفاهی استفاده کرد.
ایرانیها نیز از همان آغاز اختراع خط، با توجه به نیازهای خود، برای حفظ وانتقال نوشته ها به دیگران از کتیبههای سنگی و گلی، دستنویس بر روی پوست حیوان و برگ درخت استفاده میکردند. اما قبل از اختراع کاغذ، ایرانیها نیز مانند اقوام دیگر روی پوست نوعی از گیاهان ویا پوست حیوانات مینوشتند.
سندی در دست است که به موجب آن حدود یک هزار و یک صد سال پیش، کارگران چینی برای ساختن کاغذ در ایران به سر میبردهاند و در خراسان برای ایرانیها کاغذ کتانی میساختهاند.
اروپا در سال 1436م به همت گوتنبرگ وارد کهکشان جدید شد. در فاصله ای کوتاه چاپخانهها در اکثر کشورهای اروپایی به کار افتادند و علوم بهسرعت همه گیر شد، اما ما ایرانیها خیلی دیر تصمیم به چنین مهاجرتی گرفتیم. در حقیقت ایرانیان فارسی زبان 381سال بعد از اروپا، یعنی حدود هفت نسل بعد حرکت به سوی گهگشان گوتنبرگ را آغاز کردند.
سال 1233قمری (1817م) نخستین چاپخانه که کتاب فارسی چاپ می کرد در تبریز به کار افتاد. وقتی اولین روزنامه ما به نام کاغذ اخبار در سال 1837م (1216شمسی)منتشر شد 215 سال از انتشار اولین روزنامه لندن گذشته بود. اما حقیقت این است که ما نتوانستیم در کهکشان گوتنبرگ اقامتی معقول داشته باشیم. نتیجه آنکه در سال 1986م در حالیکه در کتابخانه های اتحاد جماهیر شوروی دو میلیاردو862میلیون جلد کتاب، کتابخانه های انگلستان 176میلیون، فرانسه 93 میلیون، بلغارستان 60 میلیون و مصر 10 میلیون جلد کتاب وجود دارد، مجموع کتابهای کتابخانههای ایرانی فقط 6 میلیون جلد است.
در سال 1920م نخستین فرستنده رادیویی جهان در لندن به کار افتاد. سال 1940م اولین فرستنده رادیویی ایران به کار افتاد . یعنی فقط 20سال پس از افتتاح نخستین فرستنده رادیویی جهان ،در حالیکه 381سال پس از اولین چاپخانه در اروپا، اولین چاپخانه با حروف فارسی به کار افتاد و 215 سال بعد از اولین روزنامه در جهان، اولین روزنامه در ایران انتشار یافت.
4اردیبهشت 1319 نخستین فرستنده رادیو در ایران افتتاح شد. به این ترتیب ایرانیها با یک اقامت عبوری در کهکشان گوتنبرگ وارد کهکشان مارکنی شدند.در آن سالها هنوز اکثر جامعه را بی سوادان تشکیل می دادند . پس رادیو توانست بدون هیچگونه مقاومتی مردم را به کهکشان مارکنی ببرد.
در حالی که کشورهای غربی 484 سال در کهکشان گوتنبرگ زندگی کردند و با آن خو گرفتند، ما فقط 123 سال در آن کهکشان زندگی کردیم. یعنی ما 361 سال کمتر از آنان در آنجا بودیم. در حالی که تفاوت مدت زمانی که آنان در کهکشان مارکنی زندگی کردهاند با ما فقط 20 سال است.
منبع: کتاب " ارتباط شناسی" تألیف دکتر مهدی محسنیان راد.
نظر شما