پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۱۷ شهریور ۱۳۸۷، ۱۳:۴۹

وجوه کارکردگرایی فلسفی( 6)

جایگاه کیفیات در کارکردگرایی

جایگاه کیفیات در کارکردگرایی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: کارکردگرایی مانند بیشتر گرایش­های فلسفی دیگر دیدگاهی بسیط و تک آوایی نیست. کارکردگرایان از یک مجموعۀ مشترک بصیرت­ها و باورها شروع می­کنند و این­ها را به روش­های گوناگون بسط می­دهند . پیش از این دیدیم که کارکردگرایی با ظهور ماشین­های محاسبه کننده نضج گرفت.

ما برنامه­ها و محاسبات را از سخت­افزار که گفته می­شود آن­ها را تحقق می­بخشد جدا می­کنیم. کارکردگرایان تصدیق می­کنند که ما می­توانیم این تمایز را در تبیین ذهن هم به کار بریم. به اذهان به عنوان وسایلی بیندیشید که سخت­افزار را بر بخش­های پیچیده سخت­افزار - در موجودات انسانی و مغز انسان اجرا می­کنند. درست همان­گونه که عمل­های محاسباتی با فرآیندهایی در سخت­افزار یک ماشین محاسبه­کننده بدون داشتن رابطۀ این­همانی با فرآیندهای آن­ها تحقق می یابند. حالات ذهن با حالات مغز تحقق می­یابند بدون آن­که که با آن حالات رابطۀ این­همانی داشته باشند.

مثال کامپیوتر در واقع یک مورد ویژه از یک ایدۀ کلی تر است. به وین (wayne) توجه کنید . وین یک موجود انسانی است که 170 سانتی متر قد دارد  و نایب رئیس شرکت صنایع عظیم الجثه ای است. او به نظر واجد پاره­ای از کیفیات است: کیفیت انسان بودن، کیفیت قد 170 سانتی متری و کیفیت نایب رئیس بودن. اجازه بدهید ریزتر به کیفیت سوم از این سه کیفیت عطف توجه نشان دهیم: یعنی به کیفیت نایب رئیس بودن.

داشتن این کیفیت از سوی وین مستلزم رضایتش از یک وصف شغلی مشخص است. وی به جهت نقشش در شرکت فعالیت­های صنایع عظیم­الجثه نایب رئیس است. بالاخره هر کسی که این شغل را تصاحب کند، جدای از جنسیت، قد و حتی ساختار بیولوژیک او (ما ممکن است تصور کنیم وین با یک شامپانزه با هوش یا یک آدم ماشینی پربازده تر تعویض می­شود) از این طریق کیفیت نایب رئیس بودن را واجد است.

کیفیت نایب رئیس بودن یک کیفیت کارکردی است . در اختیار داشتن یک کیفیت کارکردی به­وسیلۀ یک شی­ء رضایت آن شی­ء از وصف شغلی مشخصی است. برای دیدن این موضوع به یک کیفیت کارکردی دیگر یعنی کیفیت یک ساعت بودن توجه کنید. این­که یک شی­ء این کیفیت را دارد (با زبان انگلیسی ساده یک شی­ء ساعت است) بدان جهت نیست که آن نوع مشخصی از ترکیب و یا ساختار درونی را داراست، بلکه بدان جهت است که آن کاری را انجام می­دهد - که این کار وصف شغلی آن است.

ساعت­ها می­توانند از شمع­ها، دنده­ها، پاندول یا فنر،  کریستال­های نوسان کننده و سیستم­هایی با لوله­ها و شیرهای آبی ساخته شوند. یک شی­ء ساعت است نه بدان جهت که به شکل خاصی سامان یافته یا از مواد خاصی تشکیل شده است بلکه بدان جهت ساعت است که کار خاصی را انجام می­دهد: آن زمان را اندازه­گیری می­کند. بنابراین کیفیت ساعت بودن - اگر آن کیفیتی باشد- یک کیفیت کارکردی است.

کد خبر 745506

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha