به گزارش خبرنگار فرهنگي " مهر" حجت الاسلام علي رضا اعرافي كه روز گذشته در ادامه سلسله نشستهاي علمي - مشورتي دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي با عنوان " تبليغ ديني در دنياي معاصر" سخنراني مي كرد افزود: مفروض ما در اين گفتار اين است كه دين نياز بشريت و پاسخگوي مسائل روح و روان آدمي است . اين مفروضات ما را ملزم به پيدا كردن شيوه ها و راهكارهاي تبليغ ديني و صورتبندي جديدي از فرهنگ ديني مي كند . واژه تبليغ در قرآن كريم و روايات مطرح شده است، اما ما دراين گفتار به معناي امروزين آن ، يعني انتقال يا اشاعه يك پيام به منظور اقناع و تغيير نگرش و رفتار بر اساس الگوي مشخص نظر داريم . منظور من از دين در اين گفتار نظام اعتقادي ، اخلاقي و رفتاري دين اسلام است . بين دين و فرهنگ ديني تفاوت وجود دارد . فرهنگ ديني مجموعه اي از آداب و رسوم است كه از دين در مقام تحقق بر مي خيزد . فرهنگ ديني عين دين نيست و بر خلاف دين كه ثابت است فرهنگ ديني متغير و قابل تحول است .
درباره اسلام سه نظريه وجود دارد : (الف) اسلام بر فراز تمدنها است ؛ (ب) اسلام فرهنگ و تمدن خاصي را مطرح مي كند ؛ و (ج) اسلام و تعاليم آن فرهنگ خاصي را مطرح مي كند ولي مي تواند با ديگر فرهنگها نيز وجه تشابهي داشته باشد . از ميان اين سه نظريه من با نظر سوم موافق هستم .
منظور من از دنياي معاصر تقسيم بندي رايج و تاريخي به معناي دقيق آن يعني عصر مدرنيته ، و پست مدرنيته نيست . بلكه معناي عام آن را در نظر گرفته ام . برخي از شاخص هاي دنياي معاصر عبارتند از : 1. بسط علم و دانش و فناوري در اثر تحول در نگاه و نگرش انسان ؛ 2. گسترش ارتباطات و فروريختن مرزها و حصارها ؛ 3. پيچيدگي روابط اجتماعي و تنوع تخصصها ؛ 4. كاهش محدوديت و گسترش آزادي ؛ 5. اثر گذاري بر افكار عمومي؛ 6. تنوع وتكثر پيامها و الگوها ؛ 7. تغيير ذائقه ها ؛ و8. گسترش علوم انساني و اجتماعي . با توجه به شاخص هاي عرضه شده ، واقعيتي كه باآن مواجه هستيم بسيار دشوار و چالش برانگيز است . براي مواجه شدن با اين چالشها بايد به دو قاعده مهم توجه داشت : (الف) شناخت انسان و جامعه معاصر و نوين ؛ و (ب) منطبق سازي پيام دين با انسان و جامعه معاصر .
وي گفت : در دل اسلام پيامهاي نو و جذابي وجود دارد كه نياز بشر است، ولي با توجه به اين كه در دنياي معاصر هر فردي در برابر هزاران راه و پيام قرار مي گيرد ، و اين تنوع پيامها ، تكثر الگوها و مدلها داراي دامنه گسترده و مستمري است ، لذا تنوع فزاينده پيامها و الگوها ( كمي و كيفي) عرصه را براي انتخاب فرد بسيار دشوار مي كند . هر چند كه دردنياي معاصر، مخاطبان، از جهتي ديگر، آمادگي پذيرش اين پيامها را دارند ولي من در اين گفتار فقط به مشكلات و چالشهاي برآمده از دنياي معاصر پرداخته ام .
حجت الاسلام اعرافي در پايان سخنراني خود اصول و روشهاي تبليغ دين در دنياي معاصر را چنين بر شمرد : 1. ايجاد پيوند ميان دين و معرفتهاي نوين ( فلسفه، علوم انساني و اجتماعي و ... ) ؛ 2. ايجاد پيوند ميان دين و زندگي جديد ؛ 3. نگاه مقايسه اي و تطبيقي ميان اسلام و اديان و انديشه هاي ديگر ؛ 4. بازسازي و نوسازي انديشه ديني ؛ 5. بازسازي ادبيات و هنر ديني ؛ 6. اهتمام به افكار عمومي؛ 7. تقدم مصونيت بخشي8. گزينش و برجسته سازي با ملاحظه نيازها و ذائقه ها ؛ 9. نقطه آغاز و عزيمت معنويت خواهي ؛ و10. تعيين نسبت تبليغ ديني و حكومت .
نظر شما