به گزارش خبرنگار مهر، نشست هفتگی شهرکتاب با سخنرانی دکتر نگار داوری اردکانی با عنوان "برنامهریزی زبان: راهنمایی برای تقویت زبان فارسی" برگزار شد.
در ابتدای جلسه علی اصغر محمدخانی دبیر این نشست پیرامون مسئله زبان فارسی و برنامه ریزی آن گفت: برنامه ریزی برای زبان فارسی قدمتی 100 ساله دارد که از زمان ناصر الدین شاه (سال 1250) تا کنون آغاز شده است.
وی ادامه داد: " برنامه ریزی زبان" حوزه ای میان رشته ای است که به جامعه شناسی، زبان شناسی و حوزه های مختلف سیاستگذاری و برنامه ریزی ارتباط دارد و بخشی از آن بر جامعه شناسی زبان تاکید بیشتری دارد.
محمدخانی در ادامه از سه بخش مهم در برنامه ریزی زبان یاد کرد و گفت: پیکره، شأن زبان و آموزش زبان عنوان سه بخش مهم در برنامه ریزی زبان هستند که در هر یک از بخشها مباحث مختلفی مطرح می شود و فرهنگستان زبان و ادب فارسی مهمترین نهادی است که برنامه ریزی زبان را بر عهده دارد. در طول این 100 سال تا کنون سه فرهنگستان تشکیل شده است فرهنگستان اول (1314 تا سال 1332)؛ فرهنگستان دوم (1347 تا سال 1357) و در نهایت فرهنگستان سوم (26/ 6/69 تا اکنون) که هر کدام در حوزه های مختلفی فعالیت داشته اند.
در ادامه این نشست دکتر نگار داوری اردکانی عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سخنانی گفت: از دیدگاه من هدف این نشست معرفی رشته برنامه ریزی زبان است تا از این روش الگویی برای برنامه ریزی زبان ترسیم شود. الگویی که ساخته غربیان است و ما باید آن را با فعالیتهای که تا کنون در این زمینه انجام شده است تطبیق دهیم و بخشهایی را که نیازمند کار و نگرش بیشتری هستند مورد مطالعه قرار دهیم.
وی ادامه داد: می توان گفت منطق برنامه ریزی زبان از علاقه بشر به کنترل فعالیتهایش نشئت می گیرد. برنامه ریزان زبان به این پدیده به عنوان سرمایه اجتماعی نگاه می کنند و برای آن هم ارزش ابزاری و هم هویتی قائل می شوند و بر اساس این دو اصل اساس برنامه ریزی زبان را برای انسان تشکیل می دهند.
داوری درباره تعاریف مختلفی که از "برنامه ریزی زبان" ارائه شده است تنها به گفته "کوپر" بسنده کرد و گفت: به عقیده گوپر کلیه تلاشهای عمدی برای تحت تاثیر قرار دادن رفتارهای جوامع را برنامه ریزی زبان می گویند. این تعریف برداشت جامعی است و همه نوع برنامه ریزیهای زبان را شامل می شود. کوپر این تعریف را در دو سطح خرد و کلان مطرح می کند و آن را محدود به فعالیتهای رسمی و دولتی نمی کند.
وی همچنین درباره انواع برنامه ریزیهای زبان گفت: برنامه ریزی زبان دو گونه نوشتاری و گفتاری دارد و در همه سطوح در این دو گونه بررسی می شود. همچنین می توان از دو منظر خرد و کلان نیز به این تعریف نگاه کرد.
داوری افزود: "شأن زبان" از دیدگاه استعاری "جان زبان" است و مراد از آن نقشهای مختلفی است که زبان می تواند آنها را ایفا کند و همواره با دو نوع ابزاری و هویتی مطرح می شود. برنامه ریزان برای زبان شؤون مختلفی نظیر داخلی، خارجی، تجاری، دینی، علمی و... قائل شدند. برنامه ریزی پیکره زبان و شأن زبان ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند تا جایی که هر نوع برنامه ریزی پیکره اگر با هدف ارتقا زبان باشد موجب ارتقا شأن زبان نیز می شود.
وی ادامه داد: نوع سوم برنامه ریزی زبان "زبان آموزی" و یا در اصطلاح امروز "زبان در آموزش" است. این بخش نقش زبان را در آموزش بررسی می کند. زبان آموزی در حوزه زبان اول (ملی، مادری، دینی و محلی) و زبان آموزی به غیر فارسی زبانان و یا ایرانیان خارج از کشور از مواردی است که در این بخش به آن توجه شده است.
این پژوهشگر ضمن بیان این مطلب اظهار داشت: امروزه آموزش زبان در جهان برای استفاده بیشتر از فرصتهای اجتماعی صورت می گیرد و شاید یکی از نقاط ضعفی که آموزش زبان فارسی داشته است توجه نکردن به همین نکته است. باید توجه کرد زبان آموزان با یاد گیری هر زبانی چه فرصتهای اجتماعی را به دست می آورند. نکته دیگر فرآیندهای آموزش زبان همچون بومی سازی، مدون سازی، معیار سازی است که این فرایندها به دو دسته تقسیم می شوند دسته ای که بافت عاطفی دارند و دسته ای که بافت علمی دارند.
وی ادامه داد: در تعریف فرایندهای زبان می توان به 6 مورد بومی سازی، معیارسازی، نوسازی، مدون سازی، گسترش و پالایش زبان اشاره کرد. البته طبقه بندی خرد و کلان درباره همه این تعاریف صادق است و در همه سطوح زبان انجام می شود. معیار سازی و مدون سازی لازم و ملزوم یکدیگرند. نوسازی و ساده سازی زبان نیز از زمان مشروطه انجام شده است. همچنین گسترش زبان به برنامه ریزی شأن زبان مربوط می شود و می تواند به زبان شأن داخلی و خارجی بدهد و یا گسترش جغرافیایی و جمعیتی را مطرح کند.
داوری تصریح کرد: امروزه مهمترین انگیزه برنامه ریزیهای زبان هویت یابی است اما کسب هویت با ابزارهایی چون توسعه علمی، توسعه ملی و یا توسعه اقتصادی به دست می آید. "جمع آوری اطلاعات"، "ترسیم وضعیت مطلوب"، "سیاستگذاری درباره زبان" و"پیش بینی، اجرا و ارزیابی سیاستهای زبان" از مراحل مختلف ارزیابی زبان هستند.
وی در ادامه با طرح این پرسش که "مخاطبان این زبان چه کسانی هستند؟" گفت: به گفته دهخدا "زبان ملک مشاع مردم است" پس برنامه ریزی و عملکرد درست می تواند در توجیه و جلب نظر مردم موثر باشد. متولیان و برنامه ریزان زبان را می توان در سطح خرد و کلان در نظر گرفت و چنانچه در سطح جزئی و خرد آن غفلت شود نقیصه هایی ایجاد می شود.
داوری ضمن مرور فعالیتهای سه دوره فرهنگستان عنوان کرد: در انواع برنامه ریزیهای زبان که تا کنون انجام شده است بیش از هر چیز به برنامه ریزی پیکره توجه شده است اما به برنامه ریزی شأن و زبان آموزی کمتر پرداخته شده است و جا دارد در این دو حوزه خصوصا جایگاه هویتی زبان برای مخاطبان، تخصصی تر برخورد شود. ضمنا ما به پژوهشگر زبان و ادب فارسی احتیاج داریم تا بتوانیم در این حوزه کاربردی تر عمل کنیم.
وی یکی از نقاط قوت فرهنگستان سوم را وجود روابط عمومی دانست و در پایان گفت: برقرای ارتباط هماهنگ بین برنامه ریزان زبان و به رسمیت شناختن آنها نقش مهمی در برنامه ریزی زبان ایفا می کند.
نظر شما