پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۸ مهر ۱۳۸۷، ۸:۵۷

دکتر پورحسن: فرهنگ‌ عمومی باید از اندیشه‌ دینی منبعث شود

دکتر پورحسن: فرهنگ‌ عمومی باید از اندیشه‌ دینی منبعث شود

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: فرهنگ عمومی را تنها نمی‌توان به معنا رفتار و عرف جامعه تلقی کرد، بلکه فرهنگ عمومی هنجار و روشی است که باید منبعث از اندیشه‌های دینی در جامعه باشد.

دکتر قاسم پورحسن عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با فرهنگ عمومی و اندیشه اسلامی اظهار داشت : قریب به 25 سال است که در ایران درباره مقوله فرهنگ و فرهنگ عمومی مطالعات، نشستها و دغدغه هایی وجود دارد تامشخص شود فرهنگ عمومی را چگونه تعریف کنند که با هنجارهای جامعه اسلامی ایران و ارزشهای دینی مطابقت داشته باشد.

وی افزود: در مغرب زمین وقتی فرهنگ عمومی را تعریف می کنند در حقیقت رفتار عرفی را مبنا قرار می دهند. علت آن این است که آزادیهای اجتماعی در غرب بیش از سایر آزادیها مورد توجه است. در حال حاضر نیز وقتی درغرب سخن از آزادی به میان می آید به حوزه عمومی باز می گردد، چون آزادیهای عمومی می تواند افراد جامعه را سرگرم کرده تا از آنچه در حوزه اصلی جامعه شکل می گیرد غافل شوند.

دکتر پورحسن با اشاره وجود این نگرانی در ایران ما به ویژه در وزارت ارشاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: ما براساس دین وقتی از فرهنگ صحبت می کنیم، رفتار، عرف یا مناسبات ، روابط، شئون اجتماعی موجود را  یکی از عناصر در فرهنگ عمومی می دانیم. اصلی‌ترین مسئله در فرهنگ، کمال جویی در جامعه است. فرهنگ از دو واژه "فر" و "هنگ" تشکیل شده و معنای آن قصد بالا و قصد علو داشتن است . بنابراین براساس اندیشه دینی فرهنگ عمومی را به معنای مناسبات نزولی یا مناسبات عرف جامعه قلمداد نمی کنیم.

عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی تأکید کرد : در جامعه ما نباید آموزه‌های دینی تسلیم عرف جامعه شوند. بنابراین ما از فرهنگ عمومی هم رفتار، احاطه آموزه های دینی و هم رشد و ترقی عرف در جامعه را مد نظر داریم. وقتی از فرهنگ عمومی سخن می گوییم اولین مسئله این است که مردم در جامعه چه رفتارهایی دارند، چه مسائلی را هنجار می دانند و ارزشها برکدام بنیانها استوار است. این نگاه نقد آفرینی است و هم می تواند دستمایه برای این باشد که ما چگونه به فرهنگ عمومی از منظر دین نگاه می کنیم.

دکتر پورحسن تصریح کرد: سه نقد بر این نوع نگاه بر فرهنگ عمومی وجود دارد. نگاه اول این است که ما به نحو انفعالی به فرهنگ عمومی نگاه می کنیم. یعنی هیچ فرقی میان اندیشه دینی و فرهنگ عمومی ایجاد نمی کنیم بلکه آنچه را که در فرهنگ عام وجود دارد بر ارزشها مسلط کنیم . نگاه دوم هنجار را بر ارزش فائق می کند. در حالی که همه جامعه شناسان معتقد هستند که بنیان ارزشها است و هنجارها باید تابعی از ارزشها باشد. پس فرهنگ عمومی که هنجار است باید تابعی از وجه ارزش باشد. نگاه سوم این است که ما هیچ گاه نمی توانیم بیرون از فرهنگ عمومی ایستاده و آن را نقد کنیم. اگر ما در درون فرهنگ و رفتارها و شئون و مناسبات اجتماعی سخن بگوییم می توانیم در ورای آن ایستاده و اشکالات، نقدها و کاستیهای آن را مورد توجه قرار دهیم.

قاسم پورحسن اعتقاد دارد که فرهنگ عمومی را هنجار و روشی بوده که باید منبعث از اندیشه های دینی در جامعه باشد، پس اندیشه های دینی که وجه ارزشی هستند باید بر رفتارها و مناسبات در اجتماع مسلط باشند. پس به مثابه بنیاد شالوده است که در فرآیندی این رفتارها را تصحیح می کند . تمام فرهنگها و رفتارهای جامعه باید براساس آموزه های دینی شکل بگیرند و اگر چنین است باید بتوان آن را اصلاح کرد.

وی همچنین گفت: علاوه بر پیوند فرهنگ عمومی و دین، در جامعه امروز در میان جامعه شناسان وقتی از فرهنگ عمومی صحبت می کنیم باید بدانیم چه ساحتهایی را مدنظر داریم. حقیقت این است که ما از همه زوایا و ابعاد فرهنگ عمومی تنها و تنها رفتار را مدنظر داریم که این اشکال اساسی در نگاه امروز است. مسائل بارز آن در مورد جوانان مورد توجه است سازمان ملی جوانان وقتی می خواست ایده ها ، آرزوها و افقهای جوانان را بررسی کند تنها به رفتار بسنده کرد بعد به تدریج این سخن را مطرح کرده بود که اگر بخواهیم از یک جوان الگو براساس اندیشه دینی بپرسیم که چه رفتاری باید داشته باشد چه رویکردی را باید مدنظر داشته باشیم. در آن زمان این مسئله مطرح شد که بنیادها، ایده ها، شالوده ها و آرمانهای ما برای جوان ایده چه خواهد بود.

استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: اعتقاد دارم  که در جامعه ایران اسلامی وقتی می خواهیم از فرهنگ عمومی صحبت کنیم نباید تنها رفتار را مبنا قرار دهیم، ایده ها، نگرشها و باورها بخشهای دوم و سومی هستند که می توانند رفتار را شکل دهند . بنابراین یکی از مسائل مهمی که در فرهنگ عمومی و دین می تواند در نشستها، مقالات و سخنرانی ها وجود داشته باشد این است که مناسبات میان باورها، رفتارها در فرهنگ عمومی و دین چه خواهد بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به نتیجه و دستاورد تلفیق فرهنگ عمومی و اندیشه دینی تأکید کرد: برای این پیوند چهار نوع نگاه وجود دارد که نگاه اول اصلاح نگاه و باور خود نسبت به فرهنگ عمومی است. فرهنگ عمومی در پیوند دین مانع نیست بلکه زمینه ساز خواهد بود. این مناسبت نشان می دهد که می توان از این توان بهره گرفته و آن را به معنای بستر تلقی کنیم.

وی نگاه دوم را عدم تقابل دین و فرهنگ عمومی در نگاه ما دانست و اظهار داشت:  گاهی می گوییم دین حوزه فرد است، اگر چنین باشد نمی تواند به فرهنگ عمومی سمت و سو دهد  ، این پیوند باعث می شود دین را متعلق به حوزه اجتماع هم بداند. در حقیقت دین را برای ساحتهای اجتماعی نیز در نظر می گیریم. در این صورت دین می تواند درمورد فرهنگ عمومی قضاوت و داوری کرده، آن را نقد  و آسیبهای آن را برشمرد و گفت در کجا می توان فرهنگ عمومی را تقویت کرد.

دکتر پورحسن افزود: نگاه سوم این است که ما در حقیقت وقتی از فرهنگ عمومی صحبت می کنیم نباید آن را از منظر مغرب زمین یا وارداتی نگاه کنیم. این گونه نیست وقتی صحبت از فرهنگ عمومی به میان می آید نظریات جامعه شناسان و روان شناسان مغرب زمین را مبنا قرار دهیم. فرهنگ عمومی با حوزه تربیت مرتبط است ما می توانیم بر اساس نظریه تربیتی خود که در آن جا اراده و اختیار انسان مبنای اصلی است نه تسلیم شدن و دفن شدن در قدرت اجتماع موضوع را بررسی کنیم. یعنی ما اجتماع را آنچنان مسلط بر اختیار انسان  نمی دانیم که اصالت را به آن واگذار کرده و فرد در هرآنچه در جامعه اتفاق می افتد دفن و  تسلیم آن شود.

عضو هیئت علمی دانشکده علوم قرآنی نکته چهارم را که آن را بسیار حائز اهمیت دانست این چنین تعریف کرد که فرهنگ عمومی مهندسی بردار است بدین معنا که ما می توانیم بنیانهای فرهنگ عمومی را طراحی کنیم درباره آن فکر کنیم تصور نکنیم که فرهنگ عمومی چون جریان رودخانه ای  که درحال گذر بوده و نمی توان روی آن تأثیر گذاشت.

وی نتیجه گیری کرد فرهنگ در عین حال که ثابت بوده تغییر پذیر هم است این تغییر پذیری می تواند براساس طرح و اندیشه باشد. بدین علت است که خداوند از فرازو فرود تمدنها، قومها و اندیشه ها در قرآن سخن گفته است و در سوره اسرا خداوند عنوان کرده که ما دوبار به بنی اسرائیل نعمت دادیم. در آیه نهم می گوید که مسلمین مراقب باشند به این وضعیت دچار نشوند . خداوند هشدار می دهد که اندیشه های دین برای آن است که در جامعه بتواند به عنوان مبنا و شالوده مهندسی رفتارهای اجتماعی قرار گیرد. این چهار دستاورد می توان مرهون پیوند دین و فرهنگ عمومی در جامعه باشد.

کد خبر 757092

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha