به گزارش خبرنگار مهر، سینماگرانی که هر یک سابقه فعالیت در زمینه ساخت فیلم دفاع مقدس داشته و دارند، ضعف عمده این سینما را نبود سیاست مشخص میدانند که بتواند به تولید این عرصه جهت دهد و زمینهای مناسب برای فعالیت دستاندرکاران آن فراهم کند. آنان افت و خیزهای سینمای دفاع مقدس و گاه متوقف شدن جریان حیات آن را حاصل این رویکرد و نوع نگاه میدانند.
حبیبالله کاسهساز که فیلم سینمایی "اخراجیها" را تهیه کرده ضعف سینمای دفاع مقدس را بیبرنامگی مدیران این عرصه دانست و گفت: ساخت فیلم دفاع مقدس همواره بیش از آنکه دغدغه مدیران باشد، از سوی دستاندرکاران این عرصه پیگیری شده و مورد توجه قرار گرفته است. هیچگاه شاهد نبودهایم مدیران سینمایی برنامه مدون برای پیشبرد سینمای دفاع مقدس ارائه دهند.
وی ادامه داد: همواره در این عرصه گامهایی مهم از سوی تهیهکنندگان و کارگردانان برداشته شده و مدیران فقط تا حدی از تولید فیلم در این عرصه حمایت کردهاند. این میزان حمایت به هیچ عنوان برای سر پا نگه داشتن سینمای دفاع مقدس کافی نیست. برای رسیدن به شرایط مناسب باید مدیران و تولیدکنندگان هر کدام 50 درصد مسئولیت را بر عهده بگیرند.
سعید سعدی تهیهکننده "اتوبوس شب" و "مثل یک قصه" ایجاد نگاه تازه در سینمای دفاع مقدس را امری ضروری دانست: عنصر مورد نیاز سینمای دفاع مقدس نوآوری در موضوع و بیان مسائلی است که سینمای جنگ به آنها نپرداخته است. در ساختار و اجرا هم به ساختار متفاوت نیاز داریم و با خلاقیت در مضمون و ارائه مفاهیم میتوانیم با مخاطب بیشتر ارتباط برقرار کنیم.
سعدی نگاه کلیشهای را آفت سینمای دفاع مقدس دانست و ادامه داد: نگاه کلیشهای در سینمای جنگ به این سینما و ارتباط مخاطب با آن لطمه میزند. واقعیت جنگ معمولا در آثار جنگی بیان نشده یا اگر شده به درستی این اتفاق نیفتاده است. مخاطب اگر حس کند حقیقت جنگ را میبیند، از فیلمهای دفاع مقدس استقبال میکند.
علیرضا سجادپور ضعف عمده سینمای دفاع مقدس را نبود سیاستگذاری در آن دانست و گفت: سیاستگذاری فرهنگی در سینمای دفاع مقدس همواره ضعیف بوده است. سینمای دفاع مقدس یک گونه خاص نیست که به دلیل ساختار ثابت و یکنواخت پرداختن یک هفتهای به آن کفایت کند و میتواند در راس هرم تولید سینما جای بگیرد.
عضو هیئت اسلامی هنرمندان درباره دلایل کم رونق شدن سینمای دفاع مقدس گفت: متاسفانه سیاستگذاران سینمای ایران توجهی خاص به سینمای دفاع مقدس ندارند و منتقدان به این ژانر کمتوجهی میکنند. در نتیجه هنرمندان نیز به دلیل فقر حمایت تبلیغاتی و مدیریتی به طور شایسته نتوانستند به این مقوله بپردازند.
مسعود دهنمکی، کارگردان فیلم سینمایی "اخراجیها"، هم مخاطبشناسی را مهمترین وظیفه دستاندرکارن و مدیران سینمای دفاع مقدس دانست و گفت: مخاطبشناسی مسئلهای است که باید در دهه 80 و پس از آن از سوی فیلمسازان به صورت جدی مورد توجه باشد تا بتوانیم مخاطب این سینما را حفظ کنیم.
وی با توجه به اقشاری که از این پس مخاطب سینمای جنگ خواهند بود افزود: از این پس ما باید برای فرزندان آنانی فیلم بسازیم که در جنگ شرکت کردهاند. این گروه خود اطلاعاتی از فضای جنگ ندارند و فیلمهای سینمایی میتواند اطلاعات آنان را در زمینه جنگ کامل کند.
این فیلمساز درباره مفاهیمی که به واسطه سینمای جنگ باید منتقل شود گفت: مفاهیم متعالی، معنوی و انسانی جنگ جزو وجوهی هستند که باید بر فیزیک جنگ غلبه داشته باشند. باید بپذیریم که تصویر کردن این بخش از جنگ اهمیتی بیش از نشان دادن توپ و تانک در میادین جنگ دارد.
حبیب احمدزاده، فیلمنامهنویس "اتوبوس شب" و "مثل یک قصه"، سینمای جنگ را در ایران به سه دوره تقسیم کرد: در سالهای جنگ فیلمهایی با رویکرد تبلیغی و تهییجی تولید شد و مرحله دوم سینمای ضد جنگ است که از روی دست غربیها کپی شد. در این سینما نیز کسانی فیلم ساختند که در گونه اول فیلم تولید کرده بودند و حالا به ایده و موضوعی تازه دسترسی نداشتند.
موج سوم فیلمهای دفاع مقدس به اعتقاد احمدزاده در حال حاضر تولید میشود: الان شاهد تولید فیلمهایی تعقلی هستیم. البته فعلاً این سینما در آغاز راه است و باید مسیر رشد را طی کند. تفاوت مردم ما و آمریکاییها این است که در کشور ما خانوادهها پشتیبان حضور فرزندان در جبهه بودند و از همین رو سینمای ضد جنگ ایران نباید به هیچ عنوان ضد دفاع باشد.
محمدعلی فارسی مستندهای جنگی را در بیان واقعیتهای جنگ موفقتر از فیلمهای سینمایی دانست و خواستار حمایت بدون قید و شرط از تولید فیلمهای دفاع مقدس شد و گفت: گاهی حس میشود امکانات فیلمسازی یکسان به همه تعلق نمیگیرد. این محدودیتها انگیزه فیلمسازان را برای کار در این عرصه کم میکند.
وی که همکار شهید آوینی در گروه روایت فتح بوده، نقش این مستندساز را در ارائه تصویر واقعی جنگ انکارناپذیر دانست و گفت: مستندهایی که شهید آوینی درباره جنگ ساخت فضای آن مقطع را به خوبی به نمایش میگذارد. او 70 برنامه در زمان جنگ ساخت که مسیر مستندسازان بعدی را هموار کرد. تعداد مستندهای جنگی با فیلمهای سینمایی قابل مقایسه نیست.
رضا مقصودی فیلمنامهنویس "لیلی با من است" معتقد است در حال حاضر زمان بیان ناگفتههای جنگ فرارسیده است: برای اینکه مخاطب به سینمای جنگ علاقمند شود باید ابعاد مختلف جنگ مورد توجه قرار بگیرد و البته نوع پرداختن به آن مسئلهای است که میتواند در جذب مخاطب نقشی موثر و مهم ایفا کند.
جابر قاسمعلی، فیلمنامهنویس، درباره قابلیتهای سینمای دفاع مقدس در ارتباط با مخاطب گفت: در سالهای اخیر برخلاف دهه 60 فیلمهای دفاع مقدس نتوانستهاند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. البته در این مقطع فیلمهایی ارزشمند ساخته شده و وجوه پنهان جنگ را به تصویر کشیده، اما نمیتوان گفت این فیلمها اقبال عمومی داشتهاند.
وی با اشاره به اینکه دفاع مقدس یک موضوع ملی است افزود: اقبال عمومی وقتی به وجود میآید که مسئولان و سیاستگذاران سینما و فرهنگ به فیلمسازان فرصت پرداختن به موضوعهای تازه و حقایق ناگفته جنگ را بدهند. همه کارگردانها باید این بخت را داشته باشند که درباره دفاع مقدس فیلم بسازند. جنگ واقعیتی تاریخی ملی است و نمیشود برخی را از آن نهی کرد.
زاون قوکاسیان، منتقد سینما، نیز حمایت از نسل تازه سینماگران دفاع مقدس را امری ضروری ارزیابی کرد و گفت: در سالهای اخیر فیلمسازانی با نگاه و رویکرد متفاوت در سینمای دفاع مقدس فعالیت کردهاند که میتوان به حاصل کارشان امیدوار بود. ظهور این نسل نویدبخش حضور یک جریان تازه است که میتواند به سینمای دفاع مقدس رونق بدهد.
مهدی کریمی، تهیهکننده "آژانس شیشهای"، هم درباره مشکلات سینمای دفاع مقدس گفت: اگر نگاههای قیممآبانه و انحصارطلبانه به سینمای دفاع مقدس اصلاح نشود، نمیتوان امیدوار بود در این سینما حرکتی تازه به وجود آید. در سالهای اولیه پس از جنگ نمیشد بعضی حقایق را مطرح کرد. اما اواسط دهه 70 با باز شدن فضای فرهنگی سینمای دفاع مقدس رونق گرفت.
وی در ادامه افزود: در این دوره فیلمهای دفاع مقدس و جنگ غنا داشت و در برقراری ارتباط با مخاطب موفق بود. پروسه تولید در سالهای اخیر با مشکلات زیاد همراه بوده و تولید فیلم سخت شده، پس طبیعی است در این شرایط تولید فیلم جنگی محدودتر شود. رونق سینمای دفاع مقدس با باز شدن فضا و تغییر نگاه و سعه صدر مسئولان ارتباط مستقیم دارد.
نظر شما