گرچه سهراب سپهری خود را متولد 14 مهر 1307، ساعت 12، موقعی که اذان می دادند، می داند با این حال 15 مهر هر سال در تقویمها تولد سهراب است و برای او جشن تولد می گیرند تولد او هر روزی باشد، مهر، ماه خوبی برای تولد سهراب است...رنگ، طبیعت، عرفان، تحول و... .
فارغ از بی توجهی به شاعران هم عصر سهراب و شاعران معاصر، سهراب شاعر معاصری است که در سالهای زندگی و حضور خود کمتر شناخته شد و اکنون پس از گذشت بیش از پنج دهه از اوج و مرگ وی به میان محافل آمده و جان تازه ای گرفته است.
سهراب با شناخت راه و روش نیما، شاعر نواندیش و نوگرای عصر خود، دنیایی وسیع در جهان شعر ایران برای خود باز کرد، دنیایی که دلچسب از سادگی، خیال و رنگ، صداقت و طنز است.
سهراب با الهام از طبیعت و معنویت آن شعر می گفت و خود را درگیر غلوهایی که شاعران درگیر آن می شدند نکرد. زبان مردم را برگزید و راه تقلید را نرفت.
داود محمدخانی یک شاعر باسابقه در گفتگو با خبرنگار مهر اقبال عمومی از شعر سهراب را ناشی از صمیمیت او با مردم دانست و افزود: سهراب عاشقانه زیست و عاشقانه شعر گفت، عشق و صمیمیت سهراب از جنس مردم و طبیعت بود. او با شناخت شعر می گفت از سوی دیگر، رمز موفقیت سهراب در این بود که سهراب خودش بود و با شناخت گذشته و حال راه خود را پیمود.
این شاعر، سابقه سهل و ممتنع گویی در شعر فارسی را منتسب به سعدی و ایرج میرزا دانست و اضافه کرد: سهراب نیز با گویش مردم سخن می گفت و بی پیرایگی وی در زندگی این توان را به او داد تا بتواند طوری کلمات را در کنار هم بچیند که مورد اقبال مردم و به ساده ترین شکل باشد.
محمدخانی در ادامه در پاسخ به این شبهه که چرا سهراب سپهری در زمانی که کشور درگیر جنگ بود، از طبیعت و موجودات زنده شعر می گفت، افزود: سهراب با چشمهای عاشق دنیا را تماشا می کرد که این امر ناشی از عرفان ذاتی او بود چنانکه این امر نمی تواند منکر احساس وی در مورد وضعیت آن دوران باشد.
وی تاکید کرد: فلسفه این موضوع به روایتی از حضرت زینب(س) برمی گردد که پس از واقعه عاشورا گفت: "هر چه دیدیم زیبایی بود".
شعر سهراب را میتوان به سه دوره تقسیم کرد، دوره اول که تحت تاثیر نیما بود، دوره دوم اشعار سپهری با شعر "حجم سبز"و "مسافر" شروع شد و از استقبال خوبی برخوردار شد و مخاطبان خود را پیدا کرد و دوره سوم، تجربههایی بود که وی سپری کرده بود و به عقیده ادبیاتی ها آنچه از آثار سهراب مورد قبول عموم مردم قرار گرفت کارهای میانی وی بوده است.
شعر سهراب آیینه رفتار این شاعر بود
علیرضا قزوه هم در مورد سهراب معتقد است: سهراب سپهری، یکی از موفقترین شاعران در صد سال اخیر است. وی برای این سخن خود دلیل آورده و میگوید: اگرچه در کنار سهراب سپهری شخصیتهایی چون شهریار، تأثیر زیادی در افکار عمومی و مردم داشتهاند اما سپهری شخصیتی بزرگ و جهانی است که خلاقیتها و تأثیرپذیری وی بیش از شاعران دیگر بوده است.
سراینده مجموعه شعر "قطار اندیمشک"با بیان این مطلب که سلوک فردی سپهری از شاخصهای او به شمار میرود، میافزاید: سپهری در اشعارش به آنچه که باور داشت و در زندگی، خود به آن پایبند بود، میپرداخت. شعر او آینه رفتار و زندگی خودش است.
این شاعر معاصر کشور همچنین میگوید: مردم خیلی راحت با اشعار سپهری ارتباط برقرار میکنند و بر خلاف شعرهایی که در سالهای اخیر ارائه شده، جوانان از اشعار سهراب استقبال زیادی کردهاند. اشعار سپهری تأثیر زیادی در افکار عمومی داشته، تا آنجا که هیچ شاعری تاکنون نتوانسته است پا جای پای او بگذارد.
هر بند از اشعار سهراب سپهری دنیایی کتاب است
صدای پای آب، خانه دوست کجاست، تا انتها حضور، روشنی من گل آب، تا نبض خیس صبح، کنون هبوط رنگ، تنها باد، نشانی و... همه و همه نشانی از زندگی است که همه ما زمانی و به نگاهی آن را برلب آورده ایم و تکرار کرده ایم.
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت.........
.............................................
گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ می فروشم به شما
تا به آواز شقایق که در آن زندانی است
دل تنهایی تان تازه شود .....
.............................................
چیزها دیدم در روی زمین
کودکی دیدم ماه را بو می کرد
قفسی بی در دیدم که در آن روشنی پرپر می زد
نردبانی که از آن عشق می رفت به بام ملکوت ............
آثار ادبی سهراب شامل، مرگ رنگ، آوازآفتاب، شرق اندوه، حجم سبز و هشت کتاب است همچنین بخش هایی از اشعار وی در سال 45 و46 در فصلنامه آرش به چاپ رسیده است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است.
سهراب نقاش شاعری بود که علاوه بر آثار ادبی، نقاش های او در 27 نمایشگاه انفرادی و جمعی به نمایش گذاشته شد.
اکنون نیز آثار ادبی و اشعار سهراب را در بسیاری از پوسترها، دل نوشته ها و... می توان دید، از فرهیختگان تا مردم عادی کوچه و بازار اشعار سهراب را بر لب جاری می کنند، اقبالی که هر شاعری آرزوی آن را دارد.
محمدخانی در شعری چنین می سراید:
روح مهتاب شبی در قفس آب شکست آب مرداب شد و آینه بی تاب شکست
بغض یک رود درون غزلی جاری شد عاقبت نیز دل قافیه ای ناب شکست
کوچه می گفت که آهسته قدم برداریم چینی نازک تنهایی سهراب شکست
سهراب پس از ابتلا به بیماری سرطان خون در اول اردیبهشت 1359 و پس از 52 سال در بیمارستان پارس تهران درگذشت و مقبره وی در صحن امامزاده سلطان علی در روستای مشهد اردهال مورد اقبال مردم و شاعران است.
نظر شما