اميررضا خادم قرار بود تا با پنجمين حضورخود در المپيك افتخار تازه اي را براي ورزش ايران دست و پا كند. اما دراين مدت حرف و حديثها در خصوص اين حضورآنقدر بالا گرفت كه قهرمان دل ازاين حضور كند وحضور درخانه مردم و رتق و فتق امور آنها را دراولويت كاري خود قرارداد تا آنهايي كه فكر مي كردند با حضوراوجايشان در رقابتهاي انتخابي المپيك تنگ مي شود با خيال راحت به كار خود مشغول شوند. در حالي كه مي شد ازاميررضا خادم هم اسطوره اي مثل علي دايي در ورزش جهان ساخت وبعنوان تنها ورزشكاري كه پنج دوره در رقابتهاي المپيك از كشورمان حضورداشته به وجودش افتخار كرد.
بخش نخست گفت وگوي اختصاصي خبرگزاري" مهر" با اميركشتي ايران را مي خوانيد:
* جايگاه ورزش كشور را در حال حاضر چطور ارزيابي مي كنيد و بعنوان نماينده جامعه ورزش كشورچه اهدافي را دراين زمينه دنبال مي كنيد ؟
** درمورد مسايل ورزش كشور بحث روز بحث اجرايي است. مجلس محل قانونگذاري ونظارت است وبه همين خاطرمسايلي كه درمورد كليت ورزش مي توان در مورد آن صحبت كرد، به يك نوعي مي توان گفت كه ابتدا به ساكن حالت شعار گونه داشته و قابل اجرا وعملياتي نيست. دروهله دوم اين مساله درمقطع وچارچوب خودش نيست، بخاطراينكه كساني كه مجري طرحها وبرنامه هاي ورزش هستند. بايد دراين ارتباط هم براساس يك پيشينه تحقيقاتي وتجاربي كه دارند وهم توانايي ها وداشته هاي خود عمل نمايند. ولي بحث مجلس بحث نظارت و قانونگذاري است و مسايل اجرايي وريزدرآن كمتر پرداخته مي شود، مگراينكه حالت پيشنهاد ونقد مطرح باشد كه با توجه به شرايط امروز ورزش ودر آستانه حضور درالمپيك كمتر مي توان در مورد مسايل دراز مدت بحث وكار تحقيقي كرد. براي همين بايد هر كاري كه مي خواهيم انجام دهيم براساس يك طرح سوالي باشد. به همين خاطر در مجلس ودرارتباط با مسايلي كه درعرصه ورزش هست، بايد پس از طرح سوال، آن طرح مورد تحقيق قراربگيرد وهروقت به نتيجه اي رسيديم نتيجه را درحد طرح وقانون پياده كنيم.
البته مي دانم با شرايط خاص من كه از جامعه ورزش هستم اين توقع مي رود كه در مورد مسايل ريز ورزش صحبت كنم كه خوب قطعا اجرايي نخواهد شد، چون حساسيتهاي خودش را هم در بدنه سازمان خواهد داشت وشايد تاثيرات منفي آن ازجهات مثبتش بيشتر باشد. براي همين به طور كلي عرض مي كنم اين ورود ما به قوه مقننه ومرجع قانونگذار يك سلاح و وضعيتي براي مقابله با افرادي كه كار اجرايي ورزش را انجام مي دهند نمي دانم و مي خواهم درچارچوب تعريف شده اي كه درشرح وظايفم قراردارد عمل كنم واگر كمك وهمفكري درسازمان ونظام ورزش كشوربتوانم داشته باشم دراين راه قدم بردارم وبه هيچوجه ديدم ديد نقادي ومنفي بافي نسبت به مسايل نخواهد بود ونيست، گرچه چنين ديدي درابتداي كار شايد وجود داشته باشد.
ضمن اينكه تلاش هم خواهم كرد كه اگر جامعه ورزش اجازه بدهند از ورزش دور نشوم. بهرحال اگر شرايطي بوجود بيايد كه مجبور به دور شدن ازورزش شوم مساله جداگانه اي است، اما ورزش بعنوان يك موضوع تربيتي وحتي سلامت جامعه موضوعي است كه جاي بحث و تفحص وتحقيق درآن زياد است. ولي بستگي به اين دارد كه اجازه اينكاردريك چارچوب بدون حاشيه ومنطقي وازسرصبروهمراه با تحقيق را بدهند ومن اميدوارم چنين حالتي پيش بيايد تا من بتوانم وظايف خودم را انجام دهم.
* بعنوان فردي كه از جامعه ورزش وازميان قهرمانان ورزشي به مجلس راه يافته ايد، اين حضوررا چگونه ارزيابي مي كنيد؟
** قسمتي كه در ورزش ما بيشترين حساسيت نسبت به آن وجود دارد بحث بودجه است وبه نظرمي آيد كه مجلس مي تواند دراين مقوله اعمال نظر بيشتري داشته باشد. با توجه به اينكه كل نظام بودجه اي كشور با مشكل روبرواست وبيشترموضوعات بودجه با چانه زني بسته مي شود وكمترمنطق واستدلال دنبال آن است وتمركزبرروي مسايل خاص مي تواند نقاط مثبت ومنفي فراواني داشته باشد، به شخصه اگر دراين وادي بتوانم رايزني وكاري انجام دهم قصور نمي كنم وتصورمن اينست كه بدنه نمايندگان حاضر درمجلس آينده با جلساتي كه داشته ايم نسبت به اين موضوع و حضور من ديدگاه مثبتي دارند وفكر مي كنم همراهي خوبي دراين زمينه داشته باشند. درعين حال ازميان 300 نماينده راه يافته به مجلس غالب آنها با حمايتهاي اهالي ورزش به مجلس آمده اند و به نوعي خود را وامدار جامعه ورزشي مي دانند ويك تفكر وحضوربه تصميم گيري درمسايل ورزشي وجود دارد، اما تصور مي كنم بحث توجه به ورزش بايد كلان تر ازآن چيزي كه وجود دارد ديده شود وتمركز خاص به يك موضوع بعنوان ورزش در جامعه نمي تواند تاثير گذاري مثبت ولازم را داشته باشد. من تصور مي كنم نگاه به ورزش بايد ازديدگاههايي شكل بگيرد كه خودش ايجاد كننده بحث اشتغال باشد. رفع بيكاري درجامعه با توجه به تبادلات وچرخش مالي درورزش امري است امكان پذير و مي تواند وجود داشته باشد ودردنيا هم دارد انجام مي شود. من اعتقاد دارم اگر افراد با سرمايه گذاري در ورزش به سود دهي برسند ومنافعي را ازآن خود كنند گناه نيست ودردرازمدت مي تواند به سود ورزش كشور باشد. اگر بتوان چنين ديدگاهي را بوجود آورد مي توان تاثيرات آن را درمجلس ودربين نمايندگان شاهد باشيم.
* درخصوص تشكيل فراكسيون ورزشي كه در مجلس تاثير گذارباشد وهمانند فراكسيون ورزش مجلس ششم جنبه تشريفاتي نداشته باشد چه برنامه هايي داريد ؟
** درخصوص فراكسيون بايد گفت كه اين تشكل زماني بوجود مي آيد كه نمايندگاني كه در كميسيونهاي مختلف به جز كميسيون فرهنگي حضور داشته و روي موضوعي خاص تاكيد دارند فراكسيوني جداي از كميسيونهايي كه دارند تشكيل مي دهند. در دوره گذشته نمايندگاه حاضردرفراكسيون ورزش در كميته ورزش كه زير مجموعه كميسيون فرهنگي مجلس قراردارد حضور داشتند. بهرحال من فكر مي كنم كميته ورزش مجلس بويژه در دوره قبل به بحث هاي كلان ورزش توجه نكرد وبيشتر به مباحث جنجالي توجه داشت كه معتقدم اينها نمي تواند تاثيرات مثبتي را درورزش ما داشته باشد. دروهله اول من بايد كميسيوني كه قراراست درآن فعاليت كنم مشخص نمايم ودرحال حاضر تصميم قطعي درمورد حضوردركميسيون خاصي را نگرفتم. اگركه به كميسيون فرهنگي بروم بهر حال زير مجموعه آن كميته ورزشي است وخواسته، ناخواسته درآن حضور خواهم داشت، امااگردركميسيون ديگري هم حضور داشته باشم بازهم بعنوان عضوي از فراكسيون حاضر خواهم بود. با صحبتهاي ابتدايي كه درحال حاضرهم باحدود 20 تن ازنمايندگان صورت گرفته وبا اعلام آمادگي خود آنها ازهمين الان دربحث فراكسيون يك كارهايي صورت گرفته وصحبتهاي مقدماتي انجام شده است. حالا بايد تا بعد از7 خرداد منتظر بمانيم تا ببينيم وضعيت به چه صورت خواهد بود.
* وجود اين فراكسيون را در ورزش كشور چقدر تاثير گذار مي دانيد؟
** فراكسيون با توجه به زماني كه نمايندگان براي آن وقت مي گذارند مي تواند اثرگذار باشد. چون بهرحال نمايندگان كاراصلي را بايد در كميسيون مربوطه خود به انجام برسانند. ولي بحث كميته ورزش كه مي تواند در كميسيون فرهنگي فعاليت كند بايد ديد كه تا چه اندازه مي تواند فعال باشد وزمينه براي برنامه هايش فراهم شود. ضمن اينكه بايد عرض كنم اشكال بزرگي كه در مجالس ما وجود داشته بحث تحقيقاتي است كه توجه لازم به آن صورت نمي گيرد. دربحث ورزش درمجلس هم اگرديدگاه تحقيقاتي وجود داشته باشد مي توان اميدوار بود كه در ورزش ما اين نگاه مي تواند اثرگذارباشد.
* تشكيل كميته شكست در مجلس درزمان بروز ناكامي هاي ورزشي تا چه اندازه مي تواند كارساز باشد؟
** اينها بيشترمسايل تبليغاتي است كه درمجلس اتفاق مي افتد وبازده بيروني آن به عنوان يك فعاليتي كه انجام گرفته، نمود پيدا مي كند. ولي من فكرمي كنم اينها ظلمي است كه به جامعه وكشورما مي شود ونه تنها تاثيرات مثبتي ندارد، بلكه اثرات منفي هم دارد. اينكاراطمينان خاطر وثبات مديريتي را كه بايد درنزد مديران ورزشي ماباشد ازآنها مي گيرد وآنها را به انجام كارهاي سطحي، روبنايي وزود گذرسوق مي دهد.
* درخصوص رياست آينده سازمان تربيت بدني آيا مجلس هفتم برنامه وكانديدايي را درنظردارد؟
** درارتباط با رياست سازمان انتخاب مستقيما دست رييس جمهوراست وبايد ديد كه دردوره آينده چه كسي رييس جمهورمي شود. ضمن اينكه هيچ قانون خاصي هم تعريف نشده كه حتما يك مدير ورزشي بايد پس ازمدتي تغيير كند. آقاي مهرعليزاده هم تازه دارند وارد ورزش مي شوند وبا وجودي كه در خيلي ازمسايل اشراف كامل ندارند، اما اينكه بخواهيم بگوييم كاملا ايشان كارشان مثبت يا منفي بوده شايد يك مقداري زود باشد. اما بهرحال يك معضلي كه درنظام ورزشي ما چه قبل وچه بعداز انقلاب وجود داشته مديراني بوده اند كه كاملا با بحث ورزش ناآشنا وبا فرهنگي كه در ورزش بوده بيگانه بوده اند وتاثير منفي بر ورزش كشور داشته اند كه مختص به زمان خاص نمي شود. با اين وجود من در مورد آينده كارورزش كشور ومديريت سازمان ورزش نمي توانم اظهارنظرداشته باشم وفكرمي كنم چون امروزمديرورزش كشورآقاي مهرعليزاده هستند. لازم است درمجامع مختلف از جمله مجلس حمايتها، همفكري ها وهدايت هاي لازم با كل نظام ورزش وجود داشته باشند.
* درسخنانتان به امرتحقيق در ورزش اشاره كرديد، آيا برنامه خاصي براي پرداختن به اين امرداريد وآيا درمجلس ازافراد تحصيل كرده ورزش دراين راستا استفاده خواهد شد؟
** بحث استفاده از افراد از مباحث اجرايي است. اين مساله درگذشته هم مطرح بوده واين نيست كه مديران درگذشته هم نخواسته باشند ازافراد تحصيلكرده استفاده نمايند. من هم خودم دانشگاهي هستم وهم عضوي ازخانواده ورزش بنابراين حرفهاي من به كسي برنخواهد خورد وبه نوعي خود من را نيزدربرمي گيرد. متاسفانه متخصصان تئوريك ما وتحصيلكرده دانشگاهي تمايل كاردرحد كلان وحد تيمهاي ملي وبطوركلي آخركار ورزش را دارند وكمتر مي بينيم كه بيايند كاردرازمدت وپايه اي را شروع كنند و ماحصل كار را پس از چند سال بخواهد. تصورمن اينست كه مديران ما بايد به گونه اي عمل كنند كه من قصد انجام آن را در فدراسيون كشتي داشتم وبهمين خاطردراتاق من بسته بود وآن اينكه يك همخواني بين آنهايي كه تجربه كار ورزش را دارند و بسيارمنطقي با نيروهاي تئوريك مقابله مي كنند بوجود بيايد. من اعتقاد دارم بحث علمي شدن ورزش بايد در تمام ابعاد ورزش ما وجود داشته باشد، نه اينكه درسطحي كوچك آنهم درتيمهاي ملي وجود داشته باشد كه اين مساله هم تاثيرات خوبي نخواهد داشت، چون قهرماني كه با كارهاي خود ساخته وديمي رشد كرده است، ديگرتغييردادن تفكراو وراهي كردنش به سمت موضوعات علمي بسيار سخت خواهد بود ودربرخي مواقع تاثيرات منفي خواهد داشت.
نظر شما