به گزارش خبرگزاری مهر، به گفته عبدالحسین خسروپناه، فردید از میان فیلسوفان غربی تنها هایدگر را قبول دارد و دیدگاههای مبانی پدیدارشناسی و هرمنوتیکی او را برای اولین بار در ایران مطرح کرده است.
وی با بیان اینکه فردید ابنسینا را زندیق و ملاصدرا را غربزده میداند، ابراز داشت: فلسفه تابع غرب، غرب زده است و با فلسفه اسلامی نمی توان غرب را نقد کرد.
خسروپناه از فردید بعنوان اندیشمندی یاد کرد که روشنفکران دینی را طاغوت زده می داند و با شریعتی، طالقانی و سید قطب و گفتمان حکمت متعالیه مطهری نیز مخالف است.
وی با اشاره به اینکه آیات قرآن علم حصولی نشأت گرفته از علم حضوری است و اصل در تفکر حصولی است، گفت: فردید چگونه به سیر و سلوک عرفانی پرداخته است، در حالی که ادعا می کند به کشف شهود دست پیدا کرده است.
این استاد دانشگاه پایان سخنانش را به این نکته اختصاص داد که در منظومه تفکر فردید به چه دلیلی اگر مبانی فلسفی غرب را نپذیریم، کل علم و تکنولوژی را نباید بپذیریم، در حالی که این چنین نیست و نمی توان آن را پذیرفت.
فردید را عاشقانه نقد کنیم
دکتر احسان شریعتی نیز در این همایش نقد و بررسی اندیشههای دکتر فردید، موضوع قرائت فردید از هایدگر را محور سخنان خود قرار داد و در این زمینه اظهار داشت: فردید در ورود فلسفه مدرن به ایران از علاقهمندان به این موضوع بود و کار حرفهای در این باب میکرده است که یکی از ابتکارات ایشان نگارش مکتب فلسفه وجود هایدگر به زبان فرانسوی است که در مجله سخن سالهای 1320 منتشر شده است.
وی از احمد فردید بعنوان شخصیتی نام برد که در مرکز ورود فکر فلسفه غربی به ایران است و نمیتوان تأثیر آن را فراموش کرد.
شریعتی تسلط فردید به زبانها و فرهنگهای مختلف در اوایل انقلاب را تأثیرگذار عنوان کرد و اظهار داشت: فردید اهمیت سیاسی نداشت، ولی در عرصه فکری و فلسفی دستاوردهایی داشته است.
شریعتی سخنان خود را اینگونه ادامه داد که هایدگر در زمینه سلبی، نقدی به فلسفه غرب وارد میکند و در زمینه اثباتی به ارائه اندیشهای دست می زند که بر مبنای این اندیشه به بررسی رابطه هستی و وجود می پردازد و تعلق انسان و هستی و انسان و امر قدسی را در فلسفه دنبال میکند.
به اعتقاد دکتر احسان شریعتی نقد و بررسیهای متفکران از نگاه فردید مستلزم یک فضای عاشقانه است که باید فارغ از تمایلات سلیقهای و عقیدتی در کشور احیا شود.
اندیشه فردید؛ نیاز اساسی در مقطع خود
در این همایش دکتر کچویان به بررسی شرایط امکانی ظهور فردید پرداخت و اظهار داشت: در حوزه سیاست معرفت شناختی در کشور پس از انقلاب، منازعاتی بین جریانات مختلف اجتماعی و سیاسی در مقام فهم مقدمات و ارائه آنها بوجود می آید که بخش مهمی از این منازعات در قلمرو معرفت شناسانه ایجاد می شود.
حسین کچویان این نوع سیاست را مشتمل بر دو دوره متفاوت دانست و افزود: از وقتی که تجدد در کشور وارد شده، جریان دامنه داری با هدف مصادره کردن میراث تاریخی شکل گرفت که تا کنون نیز ادامه یافته است.
این استاد دانشگاه از "جلال آل احمد" و دکتر "علی شریعتی" بعنوان چهره هایی سودمند در گذشته نام برد که اکنون تبدیل به چهرههایی منفی شده اند و ادامه داد: در دوره اخیر بر اساس معیاری که از پیش روشن است، تمام متفکرین که در تحول فکری کشور در مسیر انقلاب اسلامی سهمی داشته اند، مورد باز تفسیر مجدد قرار می گیرند؛ به نحوی که از چهره هایی که از متفکرین بوده و نقش قهرمانانه و رادیکال داشته اند، چهره منفی ارائه شده است.
کچویان با اعلام اینکه در انقلاب نمی توان برای فردید سهمی قائل شد، تصریح کرد: با وجود این سهم برای شریعتی، انتقال از شریعتی به فردید در قالب های فکری صحیح است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در خاتمه برخی اظهار نظرهای حال حاضر را برای دوری از مدرنیته عجیب و غریب دانست و خاطرنشان ساخت: کسانی که خطاهای گذشتگان را بازسازی می کنند، با فرض مطلوب مدرنیته یا فرض مطلوبیت انقلاب اسلامی به سراغ آن رفتهاند.
آشتی نسل جوان با فردید
اولین روز از همایش "نقد و بررسی اندیشه های دکتر احمد فردید" با سخنرانی مدیر گروه تاریخ معاصر مؤسسه امام خمینی (ره ) به کار خود پایان داد.
حجتالاسلام احمد رهدار در این همایش پیرامون موضوع فلسفه و زمان به ایراد سخن پرداخت.
وی در این خصوص اظهار داشت: در تاریخ نقلی تلاش میشود رخدادها خطی و امتدادی مورد بررسی قرار گیرد و تاریخ دیگری که تاریخ تفکر و مناسبات فکر و تفکر با همدیگر است، در کتاب های تاریخ فلسفه پیگیری میشود.
این استاد دانشگاه عین تفکر را موضوع تاریخ دیگری دانست و افزود: اساساً امکان ندارد مسایل را به شکل طولی بررسی کنیم و ناگریز از هم عرض قرار دادن آنها هستیم که مثالهایی از این دست در تاریخ نگاری هایی که در عالم اسلامی صورت گرفته مشاهده می شود.
رهدار در خصوص اینکه یک فیلسوف در زمانه خود چگونه غریب و بیگانه می شود، ابراز داشت: گاهی یک فیلسوف در زمان خود می تواند زندگی کند، ولی گوشها و قلبهای زمانه او و ظرف زمان قادر به شنیدن و درک سخنان او نیست. بعبارت دیگر آیندگان قدر او را خواهند دانست.
وی علت عدم درک مسایل فردید در زمان خود را منوط به هم جنس نبودن فردید با زمانش دانست و تصریح کرد: به مدد انقلاب اسلامی گفتمانی پدیدار شده که گوشها متناسبتر با سخنان امثال فردید شده و امروز بستری مهیا گشته که در این بستر، نسل پس از انقلاب توانستهاند با مرحوم فردید رابطهای پیدا کنند.
نظر شما