پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۶ آبان ۱۳۸۷، ۱۱:۵۰

سیدمحمد خاتمی:

اخلاق جهانی به معنای تسلط یک دین بر دیگر ادیان نیست

اخلاق جهانی به معنای تسلط یک دین بر دیگر ادیان نیست

رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها با تأکید بر اینکه اخلاق جهانی، تسلط یک ایدئولوژی جهانی بر همه و یا حتی یک دین بر ادیان دیگر نیست، افزود: مراد از اخلاق جهانی اجماعی اساسی در باب ارزشهای الزام آور، معیارهای فسخ ناپذیر و رفتارهای سودمند شخصی است و حتی می‌توان این امر را به عنوان ارزشی که همه دینهای الهی به آن فراخوانده اند در نظر گرفت.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام سید محمد خاتمی رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها در دانشگاه وین گفت: بحث درباره اخلاق جهانی منحصر به مباحث شناخته شده در حوزه فلسفه نخواهد بود، بلکه لازم است بحث کنیم که چگونه می توانیم راهی به مبانی روشن، قابل اجرا و احکام آور اخلاقی پیدا کنیم که در سایه آن احکام، قدرتهای بزرگ و کوچک جهان موظف و مکلف به رعایت حقوق اساسی انسان و کرامت و احترام نسبت به آحاد بشر شوند.

وی افزود: فکر می کنم با رجوع به جوهر ادیان الهی، بخصوص اسلام و مسیحیت، که هر دو بر اخلاق تکیه دارند می توان نه تنها میان پیروان راستین ادیان ابراهیمی همدلی ایجاد کرد، بلکه موجب همراهی و همگامی آنان برای درمان آلام امروز بشر و مهار کردن قدرتهای بداخلاقی شد که جز به زور و اشغال و سرکوب و ترور نمی اندیشند.

خاتمی در مورد اخلاق جهانی، حقوق و گفتگوی فرهنگها،در بحث اخلاق جهانی گفت: جهان پیش روی ما دارای ارتباطی فشرده تر از گذشته و حرکتی شتابنده تر می شود، در نتیجه به مبانی و معیارهای مشترک برای بهتر زیستن بیشتر نیاز پیدا می کند.

وی افزود: جهانی شدن و ورود به عصر اطلاعات را چه فرصتی برای نوع بشر و چه تهدید یا ترکیبی از فرصت و تهدید برای او قلمداد کنیم، نیازمند موازینی جهانی در حوزه اخلاق است. وقتی همه فاصله ها در زمان و مکان در حال کم شدن است، باید برای نزدیکی یکدست و یکنواخت چاره ای اندیشید. می توان برای این بیم یا امید بشر فهرست گوناگونی از متغیرها و شاخص های جدید فراهم کرد.

خاتمی در ادامه یادآور شد: برخی صاحبنظران بر این باورند که حد و مرززدایی یا منطقه زدایی به عنوان متغیری اجتماعی مهم ترین وجه جهانی شدن است، چون حضور تأثیرگذار رسانه های ارتباطی موجب شده روندها و رخدادهای گوناگون بتوانند در هر جا و مکانی از جهان به وقوع بپیوندند. در واقع، دیگر ”سرزمین“ به معنای سنتی آن یعنی یک مکان قابل تشخیص از نظر جغرافیایی و یا یک مکان خاص از نظر اجتماعی در معرض تغییرات پرشتاب است. در این تغییر نه تنها مرزها که جامعه ملی، نظام جوامع بین المللی و نوع بشر یعنی چهار عنصر مهم حیات انسانی دستخوش دگرگونی اند. می توان در برابر این دگرگونی، انبوهی از مسائل جدید را که نیازمند تبیینِ جدید و پاسخ هایی جدید اند برشمرد.

وی از جمله این مسائل را بالا رفتن آگاهی نسبت به جهان، توجه به ارزشهای پسا مادی گرایانه، افزایش روندها و جنبشها و نهادهای جهانی، موضوعیت یافتن مسئله تنوع و تکثر فرهنگی، تبدیل حقوق مدنی به مسأله ای جهانی، پیچیده تر شدن مفهوم ”خود“ به سبب طرح عوامل جنسیتی و نژادی و قومی و مذهبی عنوان کرد.

رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها افزود: گروهی نیز در برابر پیدایش افق جهانی شدن به فرهنگ تکیه دارند. آنان معتقدند که عنصر اصلی جهانی شدن بر بستری قرار دارد که می توان آن را سبک فرهنگی نامید. از این رو جهانی شدن، شبکه ای را فرا روی انسان و جامعه می نهد که مرکب از پیوندها و وابستگیهای متقابل است، این خود وجه مشخص زندگی مدرن به شمار می آید.

وی گفت: گروهی دیگر با تأکید بر جهانی شدن اقتصاد، مسئله پیش روی ما را جا به جایی بافت تجربه‌های زندگی می‌دانند. به زعم آنان در اوضاع مدرنیته متأخر معنی زندگی کردن اقتصادی انسان در جهان با نحوه زیستن او در دوره های پیشین فرق کرده است. هر چند همگان به صورت محلی زندگی می کنند، اما دنیاهای پدیدار شده افراد عمدتاً جهانی اند. یک اقتصاد کاملاً جهانی، در متن حتی همه مبادلات تجاری منطقه ای و ملی حضور دارد.

خاتمی همچنین یادآور شد: برخی جهانی شدن و مفاهیم مهمی درحوزه سیاست چون دموکراسی را در کانون توجهات نظری و تجارب عملی قرار می دهند. در اندیشه آنان تحولات حاصل از فرایند جهانی شدن، همه چارچوبها از جمله چارچوب ملت را می شکند و قدرت دولت و ملتها را به طور مداوم تضعیف می‌کند. از این نظر مسیر جهانی شدن هر قدر هم مبهم باشد، اما از این رو روشن است که جهانی شدن را منادی پایان دوره سلطه جهانی دولت- ملتها به منزله الگوی اصلی سامان سیاسی بداند.

وی تصریح کرد: بی تردید فارغ از قاعده اخلاق جهانی نمی توان در پی نظم بهتر جهانی رفت. دست به کارشدن همه ما برای تأمین عدالت، آزادی، صلح، پیشرفت حقوق بشر، پاسداشت طبیعت و حفظ کره زمین اکنون یک ضرورت است، ما همه در قبال یک نظم جهانی بهتر مسئولیت داریم. یک نظم جهانی بهتر را نمی توان فقظ با توصیه، قرارداد و قانون پدید آورد و اعمال کرد.

خاتمی با یادآوری اینکه تحقق صلح، عدالت، آزادی، مدارا و محیط زیست پایدار به بینش و آمادگی همه مردان و زنان برای عمل عادلانه بستگی دارد، گفت: حقوق بدون اخلاق به صورت جامع به دست نمی آید و بدون یک اخلاق جهانی واقع گرا نمی توان به همزیستی و به‌زیستی در پرتو نظم جهانی بهتر دست یافت.

رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها با تأکید بر اینکه اخلاق جهانی، تسلط یک ایدئولوژی جهانی بر همه و یا حتی یک دین بر ادیان دیگر نیست، افزود: مراد از اخلاق جهانی اجماعی اساسی در باب ارزشهای الزام آور، معیارهای فسخ ناپذیر و رفتارهای سودمند شخصی است و حتی می توان این امر را به عنوان ارزشی که همه دینهای الهی به آن فراخوانده اند در نظر گرفت.

وی گفت: ما نباید فقط برای خود زندگی کنیم، باید به دیگران نیز خدمت کنیم. ما نباید هیچ شخص و جامعه ای را به گونه های مختلف مورد سوءاستفاده قرار دهیم. ما باید برای ایجاد نظم اجتماعی و اقتصادی عادلانه ای بکوشیم که در آن هرکس بتواند برای نیل به توان کامل انسانی خود از فرصت و مجالی برابر با دیگران برخوردار باشد.

خاتمی با اشاره به اینکه می توان اصول و چارچوب های این اخلاق جهانی را در ژرفای تعالیم دینی نیز جستجو کرد، افزود: در تعالیم دینی، بخصوص ادیان ابراهیمی اخلاقی وجود دارد که می تواند دردها و رنج های جهانی را به مدد عقل و اراده انسان تقلیل دهد.

وی در تعریف حقوق یادآور شد: انسان به اعتبار گوهر انسانی اش موجودی ذی حق است. از این رو خود باید موضوع حقوق باشد. این به آن معناست که هر انسانی، فارغ از جنس، رنگ، زبان، دین، توانایی جسمی و ذهنی، نگرش سیاسی، پایگاه اجنماعی و یا خاستگاه ملی، دارای کرامت است و هر فرد و نهاد و دولتی باید این کرامت را پاس بدارد.این اصل مستلزم معیارهای ملموسی است که ما انسانها باید به آنها سخت ملتزم باشیم.

خاتمی در تشریح برخی از این لوازم گفت: آموزه های ادیان الهی بر انسان و کرامت انسانی تأکید بسیار دارند. از عهد عتیق و جدید تا قرآن مجید همگی انسان را به عنوان گل سرسبد آفرینش و موجودی برخوردار از کرامت ذاتی معرفی کرده اند. در این متون انسان شبیه به خداوند و جانشین او در زمین قلمداد شده است. مفاهیم مهمی چون عدالت، رحمت، عقلانیت، حریت، انصاف، احسان و تعاون در زبان دین، بنیانهای تبیین حقوق بشر و تضمین کرامت او را نهاده اند.

وی در تعریف ابزاری دیگر افزود:  آنچه در عصر ما نیز به عنوان حقوق بشر شناخته شده بخشی از میراث گرانقدر جامعه بشری در مسیر دستیابی به کرامت انسانی است. بشریت برای نیل به این دستاوردها تجربه های سنگینی را پشت سر نهاده و هزینه های فراوانی پرداخته است. این البته به آن معنا نیست که مباحث یاد شده به ویژه بخش نوپای آن که از قرن گذشته پدیدار شده از انگاره ها و نگرشهای قوم مدارانه و بومی مبراست. مباحث مطرح شده در این قلمرو هم در زمینة نظر و هم در میدان عمل نیازمند تأملات جدی، پالایش و بازنگری است. از جمله کاستیها در این زمینه آن است که ادبیات حقوقی به ویژه حقوق بشر یعنی آموزه های جدید و تفسیرهای نو از آنها، روایتی محدود به غرب دارد و در انحصار بخش خاصی از جامعه نخبگان بشری مانده است.

خاتمی گفت: جهانی که در آن به سر می بریم به دلیل همان گرایش به سوی ادغام، یکسان سازی و هژمونی طلبی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رو به سوی دیگری نیز دارد. میل به تنوع فرهنگی و تکثرگرایی، رویه دیگر جهان ماست که طلب حقوقی ویژه ای نیز در پی داشته است. بیانیه جهانی یونسکو درباره تنوع فرهنگی که در سال 2001 به تصویب رسید و دستورالعمل بیست گانه آن در نخستین اجلاس جهانی جامعه اطلاعاتی ژنو که در سال 2003 مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت، وجه جدیدی از مطالبات حقوقی است که صورت قدیم تر آن در بیانیه جهانی حقوق بشر به تصویر در آمده است. 

وی افزود: به روشنی دیده می شود که امروز دو گرایش به سوی جهان شمولی و نسبیت بر اخلاق و حقوق سایه افکنده است. از یک سو جهان شمولی افراطی به سلطه روایت خاصی از مفاهیم حقوق بشری می انجامد و از سوی دیگر نسبیت فرهنگی که هر جامعه ای را در داشتن حقوق بشری خاص خود مجاز می کند مسئله حقوق بشر را در مقیاس جهانی اساساً منتفی می شمارد.

رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها در مورد گفتگوی فرهنگها یادآور شد: گفتگوی فرهنگها را می توان راهی برای نزدیک کردن فاصله میان نسبیت و تنوع فرهنگی با اخلاق جهانشمول و توافقی به حساب آورد. گفتگو در تمام عرصه های فلسفی و اجتماعی و حتی علمی به عنوان راه کشف و انتقال حقیقت شناخته شده است. علاوه بر شناخت که از بینش حاصل می‌شود، دیالوگ در مسائلی که متعلق به فهم نیز هست اصلی ترین راه به شمار می رود.

وی با اشاره به اینکه نیاز امروز ما به دیالوگ به مراتب بیشتر از گذشته است، گفت: با گفتگو، زبان مشترک پیدا می شود و با زبان مشترک، فکر مشترک شکل می گیرد و با فکر مشترک، رویکرد مشترک در مقابل جهان و حوادث جهانی به وجود می آید. از این رو حاصل گفتگو در نهایت همدلی و همزبانی است. اما سخن اصلی این است که آیا این گفتگو در قالب نظامها و شبکه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کنونی ممکن است؟ به نظر من ”آری“، اما نمی دانم نظر شما در این باره چیست؟

خاتمی افزود: راهبرد گفتگوی فرهنگها از این حیث که در جستجوی جانشینی خرد به جای قدرت در عرصه مناسبات ملی و بین المللی است، راهبردی گشاینده در برابر انسداد روابط انسانی واجتماعی است و تبیین و تدقیق مفهومی و کاربردی آن می‌تواند افقهای جدیدی در عرصه های درون فرهنگی و بیرون فرهنگی بگشاید. الگوی گفتگوی فرهنگها واحد عمل را نه افراد بلکه در وهله نخست، فرهنگها قرار داده است.

وی یادآور شد: به این معنا موضوع اساسی در این الگو، نه فرد بلکه ساحتهای جمعی است. اما از آنجا که گفتگو نیازمند گشودگی، گوش سپردن و همدلی است، بر پذیرش تنوع و تکثر و شخصیت و هویت مستقل در طرفین گفتگو تأکید دارد. این امور تنها از این دیدگاه محل توجه نیست که عرصه بین المللی را ملتزم به خرد می کند، بلکه گشودگی و همدلی، قبل از آنکه عرصه های سیاسی و اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد، عرصه های فرهنگی و اجتماعی را متأثر می کند.

خاتمی با اشاره به اینکه الگوی سامان دهنده گفتگو بر پذیرش طرفها و حوزه های متکثر فرهنگی متکی است، گفت: این نوع گفتگو معرفت بین الاذهانی و توافق اخلاقی و حقوقی را مد نظر دارد. معرفت و توافقی که به جای افراط در نظر به توازن میان جهانشمولی و نسبیت و به جای زیاده روی در عمل به تعامل میان قواعد مشترک جهانی و هویت های منتوع فرهنگی می اندیشد. این گفتگو اگرچه رویکردی حداقل گراست اما در دنیای واقعی هم مطلوب است و هم ممکن.

رئیس مؤسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها تأکید کرد: اگر اندیشه و زبان را در این راه به کار گیریم و درباره امکان و لوازم و سازوکارهای آن باب گفتگو را بگشاییم، می توانیم افقهایی گشوده تر از حال پیش رو ببینیم. پس چشم ها را بشوییم و جور دیگر ببینیم.

کد خبر 772161

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha