پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۷ آبان ۱۳۸۷، ۹:۴۳

گزارش اختصاصی مهر /

"خاله بازی" سرنوشت زن ایرانی را دنبال می کند

"خاله بازی"  سرنوشت زن ایرانی را دنبال می کند

عنایت سمیعی منتقد ادبی در نشست بررسی رمان "خاله بازی" نوشته بلقیس سلیمانی گفت: این رمان با برجسته سازی نشانه های جبری سرنوشت محتوم زن ایرانی را بر حسب بازتولید اسطوره مانوی دنبال می کند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان "خاله بازی"  عصر دیروز با حضور عنایت سمیعی، میترا الیاتی، لادن نیکنام، شهلا زرلکی و نویسنده رمان، بلقیس سلیمانی در بنیاد ادبی والس برگزار شد.

در ابتدای این نشست عنایت سمیعی منتقد ادبی با اشاره به ویژگیهای رمان به مثابه ژانری متعلق به خودآگاهی تاریخی انسان و اینکه محصول ناخرسندی رد از وضعیتی اجتماعی است گفت: رمان "خاله بازی" با تاملی نظرورزانه در خصوص آدم و حوای مانوی آغاز می شود که به موجب آن آدم نورانی و حوا ظلمانی است. به پیروی از اندیشه ثنوی، ساختار رمان نیز ثنوی است و عنصر روایت بین دو شخصیت اصلی رمان (مسعود و ناهید) تقسیم می شود. این رمان با برجسته سازی نشانه های جبری سرنوشت محتوم زن ایرانی را هم بر حسب بازتولید اسطوره مانوی دنبال می کند.

وی افزود: خاله بازی با خودکشی "سیما" و فرار "ناهید"، در نتیجه گیری پدیده دوهمسری را تائید نمی کند اما با مقدمه چینی روشنفکرانه و انطباق سرنوشت زن بر باورهای اسطوره ای همسو با ارزشهای رسمی در انکار نقش تاریخی زن اهتمام می ورزد. با این همه اصرار مولف در بازگشت به جهان اساطیری و گره زدن آن با ارزشهای سنتی، قدرت توهم آفرینی مضاعف دارد که نمی توان آن را دست کم گرفت.

در ادامه لادن نیکنام با اشاره به حرکت روایت میان ناهید و مسعود آن را نشانه ای بر سلطه نویسنده دانست و گفت: مولف به خوبی اجازه داده این دو شخصیت سخن بگویند اما نکته منفی رمان این است که مخاطب نمی تواند المانهای واقعی دگردیسی "ناهید" از دختری روستایی به دختری تهرانی را دریابد، نشانه هایی که برای یک دختر شهرستانی در مواجهه با شهر به وجود می آید. در واقع بررسی روانشناسانه از این زن (یا دختر) صورت نگرفته است و تحول این شخصیت فقط بر اساس کنشهای بیرونی و حوادث پیش رفته است.

وی همچنین انجام مصاحبه و تحقیق در خصوص دوهمسری و مسئله زن دوم را از جمله وظایف نویسنده "خاله بازی" دانست که به گفته وی جایش در رمان خالی است.

میترا الیاتی نویسنده و منتقد ادبی نیز با اشاره به آغاز جذاب رمان "خاله بازی" دست کم در دو فصل ابتدایی اش، فصل سوم را ضعیف و بی ارتباط با لحن و حوادث ابتدای داستان توصیف کرد و گفت: تصورم این است که نویسنده می خواسته علیه نوعی روشنفکری سطحی که ریشه اش از روستا بر می آید بنویسد اما اگر او می خواسته بگوید روشنفکرهای این جامعه در نهایت به انسانهایی عوام تبدیل می شوند موفق شده است چرا که آنها واقعاً روشنفکر نیستند.

وی افزود: رمان "خاله بازی" فاقد گرهی است که باید در داستان می انداخت و در ادامه تمام سعی اش را برای گشودن آن می کرد و شاید اگر نویسنده روانکاوانه به داستان نفوذ می کرد موفقتر می بود. پایان بندی رمان نیز از زبان حمیرا (یکی از شخصیتهای داستان) درست نبود و اساساً من در پایان با سوالهایی که در ابتدا با آنها مواجه شده بودم درگیر نشدم.

شهلا زرلکی داستان نویس نیز "خاله بازی" را در مقایسه با "بازی آخر بانو" - دیگر رمان بلقیس سلیمانی - ضعیف تر اما به لحاظ مضمونی اندکی مشابه توصیف کرد و گفت: دغدغه اصلی نویسنده در این رمان (خاله بازی) نیز همچنان تحولات انسانها در گذر زمان و پایبندی آنها به تعهدات و مسئولیتهایشان است که در این رمان با شخصیت مسعود بیان می شود. ضعف رمان به انتخاب نوع روایت (دو راوی) مربوط می شود و فصل بندیها هم بر همین اساس است. دیگر اینکه با وجود تفاوت در جنسیت، لحن مسعود و ناهید یکی است که جای اشکال دارد.

زرلکی وجود خرده روایتهای زائدی را نیز که به گفته وی بدون سرانجام اند ضعف دیگر خاله بازی برشمرد و افزود: این خرده روایتها کارکرد مشخصی در رمان ندارند و اساساً معتقدم فصل سوم رمان فصل زائدی است که موجب پرش از وقایع جذاب دو فصل ابتدایی داستان می شود اما فصل پایانی رمان به حل مشکلات آن کمک کرده است البته اگر اندکی از اغراق آمیزی لحن حمیرا (دیگر شخصیت رمان) کاسته می شد.

وی همچنین گفت: 80 درصد مشکل زبانی این رمان به مشکلات ویرایشی بر می گردد و جای یک ویرایشگر و ویراستار خبره در این میان خالی است.

کد خبر 772682

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha