۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۳، ۱۲:۵۲

متن كامل گفت و گوي مشروح اميررضا خادم با خبرگزاري مهر:

تصويب بودجه ورزش در برنامه چهارم توسعه كاملا غير تخصصي بود

تصويب بودجه ورزش در برنامه چهارم توسعه كاملا غير تخصصي بود

گروه ورزشي: اميررضا خادم از جمله چهره هاي ورزشي كشورمان است كه تمامي افتخارات ورزشي و مديريتي را در ورزش ما تجربه كرده و حال در كسوت يك نماينده مجلس ميرود تا از حقوق تضييع شده ورزش ايران درطول ساليان متمادي دفاع نمايد.

اميررضا خادم قرار بود تا با پنجمين حضورخود در المپيك افتخار تازه اي را براي ورزش ايران دست و پا كند. اما دراين مدت حرف و حديثها در خصوص اين حضورآنقدر بالا گرفت كه قهرمان دل ازاين حضور كند وحضور درخانه مردم و رتق و فتق امور آنها را دراولويت كاري خود قرارداد تا آنهايي كه فكر مي كردند با حضوراوجايشان در رقابتهاي انتخابي المپيك تنگ مي شود با خيال راحت به كار خود مشغول شوند. در حالي كه مي شد ازاميررضا خادم هم اسطوره اي مثل علي دايي در ورزش جهان ساخت وبعنوان تنها ورزشكاري كه پنج دوره در رقابتهاي المپيك از كشورمان حضورداشته به وجودش افتخار كرد.
گفت وگوي اختصاصي خبرگزاري" مهر" با اميركشتي ايران را مي خوانيد:

* جايگاه ورزش كشور را در حال حاضر چطور ارزيابي مي كنيد و بعنوان نماينده جامعه ورزش كشورچه اهدافي را دراين زمينه دنبال مي كنيد ؟
** درمورد مسايل ورزش كشور بحث روز بحث اجرايي است. مجلس محل قانونگذاري ونظارت است وبه همين خاطرمسايلي كه درمورد كليت ورزش مي توان در مورد آن صحبت كرد، به يك نوعي مي توان گفت كه ابتدا به ساكن حالت شعار گونه داشته و قابل اجرا وعملياتي نيست. دروهله دوم اين مساله درمقطع وچارچوب خودش نيست، بخاطراينكه كساني كه مجري طرحها وبرنامه هاي ورزش هستند. بايد دراين ارتباط هم براساس يك پيشينه تحقيقاتي وتجاربي كه دارند وهم توانايي ها وداشته هاي خود عمل نمايند. ولي بحث مجلس بحث نظارت و قانونگذاري است و مسايل اجرايي وريزدرآن كمتر پرداخته مي شود، مگراينكه حالت پيشنهاد ونقد مطرح باشد كه با توجه به شرايط امروز ورزش ودر آستانه حضور درالمپيك كمتر مي توان در مورد مسايل دراز مدت بحث وكار تحقيقي كرد. براي همين بايد هر كاري كه مي خواهيم انجام دهيم براساس يك طرح سوالي باشد. به همين خاطر در مجلس ودرارتباط با مسايلي كه درعرصه ورزش هست، بايد پس از طرح سوال، آن طرح مورد تحقيق قراربگيرد وهروقت به نتيجه اي رسيديم نتيجه را درحد طرح وقانون پياده كنيم.  
البته مي دانم با شرايط خاص من كه از جامعه ورزش هستم اين توقع مي رود كه در مورد مسايل ريز ورزش صحبت كنم كه خوب قطعا اجرايي نخواهد شد، چون حساسيتهاي خودش را هم در بدنه سازمان خواهد داشت وشايد تاثيرات منفي آن ازجهات مثبتش بيشتر باشد. براي همين به طور كلي عرض مي كنم اين ورود ما به قوه مقننه ومرجع قانونگذار يك سلاح و وضعيتي براي مقابله با افرادي كه كار اجرايي ورزش را انجام مي دهند نمي دانم و مي خواهم درچارچوب تعريف شده اي كه درشرح وظايفم قراردارد عمل كنم واگر كمك وهمفكري درسازمان ونظام ورزش كشوربتوانم داشته باشم دراين راه قدم بردارم وبه هيچوجه ديدم ديد نقادي ومنفي بافي نسبت به مسايل نخواهد بود ونيست، گرچه چنين ديدي درابتداي كار شايد وجود داشته باشد.
ضمن اينكه تلاش هم خواهم كرد كه اگر جامعه ورزش اجازه بدهند از ورزش دور نشوم. بهرحال اگر شرايطي بوجود بيايد كه مجبور به دور شدن ازورزش شوم مساله جداگانه اي است، اما ورزش بعنوان يك موضوع تربيتي وحتي سلامت جامعه موضوعي است كه جاي بحث و تفحص وتحقيق درآن زياد است. ولي بستگي به اين دارد كه اجازه اينكاردريك چارچوب بدون حاشيه ومنطقي وازسرصبروهمراه با تحقيق را بدهند ومن اميدوارم چنين حالتي پيش بيايد تا من بتوانم وظايف خودم را انجام دهم. 

* بعنوان فردي كه از جامعه ورزش وازميان قهرمانان ورزشي به مجلس راه يافته ايد، اين حضوررا چگونه ارزيابي مي كنيد؟
** قسمتي كه در ورزش ما بيشترين حساسيت نسبت به آن وجود دارد بحث بودجه است وبه نظرمي آيد كه مجلس مي تواند دراين مقوله اعمال نظر بيشتري داشته باشد. با توجه به اينكه كل نظام بودجه اي كشور با مشكل روبرواست وبيشترموضوعات بودجه با چانه زني بسته مي شود وكمترمنطق واستدلال دنبال آن است وتمركزبرروي مسايل خاص مي تواند نقاط مثبت ومنفي فراواني داشته باشد، به شخصه اگر دراين وادي بتوانم رايزني وكاري انجام دهم قصور نمي كنم وتصورمن اينست كه بدنه نمايندگان حاضر درمجلس آينده با جلساتي كه داشته ايم نسبت به اين موضوع و حضور من ديدگاه مثبتي دارند وفكر مي كنم همراهي خوبي دراين زمينه داشته باشند. درعين حال ازميان 300 نماينده راه يافته به مجلس غالب آنها با حمايتهاي اهالي ورزش به مجلس آمده اند و به نوعي خود را وامدار جامعه ورزشي مي دانند ويك تفكر وحضوربه تصميم گيري درمسايل ورزشي وجود دارد، اما تصور مي كنم بحث توجه به ورزش بايد كلان تر ازآن چيزي كه وجود دارد ديده شود وتمركز خاص به يك موضوع بعنوان ورزش در جامعه نمي تواند تاثير گذاري مثبت ولازم را داشته باشد. من تصور مي كنم نگاه به ورزش بايد ازديدگاههايي شكل بگيرد كه خودش ايجاد كننده بحث اشتغال باشد. رفع بيكاري درجامعه با توجه به تبادلات وچرخش مالي درورزش امري است امكان پذير و مي تواند وجود داشته باشد ودردنيا هم دارد انجام مي شود. من اعتقاد دارم اگر افراد با سرمايه گذاري در ورزش به سود دهي برسند ومنافعي را ازآن خود كنند گناه نيست ودردرازمدت مي تواند به سود ورزش كشور باشد. اگر بتوان چنين ديدگاهي را بوجود آورد مي توان تاثيرات آن را درمجلس ودربين نمايندگان شاهد باشيم.
* درخصوص تشكيل فراكسيون ورزشي كه در مجلس تاثير گذارباشد وهمانند فراكسيون ورزش مجلس ششم جنبه تشريفاتي نداشته باشد چه برنامه هايي داريد ؟
** درخصوص فراكسيون بايد گفت كه اين تشكل زماني بوجود مي آيد كه نمايندگاني كه در كميسيونهاي مختلف به جز كميسيون فرهنگي حضور داشته و روي موضوعي خاص تاكيد دارند فراكسيوني جداي از كميسيونهايي كه دارند تشكيل مي دهند. در دوره گذشته نمايندگاه حاضردرفراكسيون ورزش در كميته ورزش كه زير مجموعه كميسيون فرهنگي مجلس قراردارد حضور داشتند. بهرحال من فكر مي كنم كميته ورزش مجلس بويژه در دوره قبل به بحث هاي كلان ورزش توجه نكرد وبيشتر به مباحث جنجالي توجه داشت كه معتقدم اينها نمي تواند تاثيرات مثبتي را درورزش ما داشته باشد. دروهله اول من بايد كميسيوني كه قراراست درآن فعاليت كنم مشخص نمايم ودرحال حاضر تصميم قطعي درمورد حضوردركميسيون خاصي را نگرفتم. اگركه به كميسيون فرهنگي بروم بهر حال زير مجموعه آن كميته ورزشي است وخواسته، ناخواسته درآن حضور خواهم داشت، امااگردركميسيون ديگري هم حضور داشته باشم بازهم بعنوان عضوي از فراكسيون حاضر خواهم بود. با صحبتهاي ابتدايي كه درحال حاضرهم باحدود 20 تن ازنمايندگان صورت گرفته وبا اعلام آمادگي خود آنها ازهمين الان دربحث فراكسيون يك كارهايي صورت گرفته وصحبتهاي مقدماتي انجام شده است. حالا بايد تا بعد از7 خرداد منتظر بمانيم تا ببينيم وضعيت به چه صورت خواهد بود.
* وجود اين فراكسيون را در ورزش كشور چقدر تاثير گذار مي دانيد؟
**
فراكسيون با توجه به زماني كه نمايندگان براي آن وقت مي گذارند مي تواند اثرگذار باشد. چون بهرحال نمايندگان كاراصلي را بايد در كميسيون مربوطه خود به انجام برسانند. ولي بحث كميته ورزش كه مي تواند در كميسيون فرهنگي فعاليت كند بايد ديد كه تا چه اندازه مي تواند فعال باشد وزمينه براي برنامه هايش فراهم شود. ضمن اينكه بايد عرض كنم اشكال بزرگي كه در مجالس ما وجود داشته بحث تحقيقاتي است كه توجه لازم به آن صورت نمي گيرد. دربحث ورزش درمجلس هم اگرديدگاه تحقيقاتي وجود داشته باشد مي توان اميدوار بود كه در ورزش ما اين نگاه مي تواند اثرگذارباشد.
* تشكيل كميته شكست در مجلس درزمان بروز ناكامي هاي ورزشي تا چه اندازه مي تواند كارساز باشد؟
**
اينها بيشترمسايل تبليغاتي است كه درمجلس اتفاق مي افتد وبازده بيروني آن به عنوان يك فعاليتي كه انجام گرفته، نمود پيدا مي كند. ولي من فكرمي كنم اينها ظلمي است كه به جامعه وكشورما مي شود ونه تنها تاثيرات مثبتي ندارد، بلكه اثرات منفي هم دارد. اينكاراطمينان خاطر وثبات مديريتي را كه بايد درنزد مديران ورزشي ماباشد ازآنها مي گيرد وآنها را به انجام كارهاي سطحي، روبنايي وزود گذرسوق مي دهد.
* درخصوص رياست آينده سازمان تربيت بدني آيا مجلس هفتم برنامه وكانديدايي را درنظردارد؟
** درارتباط با رياست سازمان انتخاب مستقيما دست رييس جمهوراست وبايد ديد كه دردوره آينده چه كسي رييس جمهورمي شود. ضمن اينكه هيچ قانون خاصي هم تعريف نشده كه حتما يك مدير ورزشي بايد پس ازمدتي تغيير كند. آقاي مهرعليزاده هم تازه دارند وارد ورزش مي شوند وبا وجودي كه در خيلي ازمسايل اشراف كامل ندارند، اما اينكه بخواهيم بگوييم كاملا ايشان كارشان مثبت يا منفي بوده شايد يك مقداري زود باشد. اما بهرحال يك معضلي كه درنظام ورزشي ما چه قبل وچه بعداز انقلاب وجود داشته مديراني بوده اند كه كاملا با بحث ورزش ناآشنا وبا فرهنگي كه در ورزش بوده بيگانه بوده اند وتاثير منفي بر ورزش كشور داشته اند كه مختص به زمان خاص نمي شود. با اين وجود من در مورد آينده كارورزش كشور ومديريت سازمان ورزش نمي توانم اظهارنظرداشته باشم وفكرمي كنم چون امروزمديرورزش كشورآقاي مهرعليزاده هستند. لازم است درمجامع مختلف از جمله مجلس حمايتها، همفكري ها وهدايت هاي لازم با كل نظام ورزش وجود داشته باشند. 

* درسخنانتان به امرتحقيق در ورزش اشاره كرديد، آيا برنامه خاصي براي پرداختن به اين امرداريد وآيا درمجلس ازافراد تحصيل كرده ورزش دراين راستا استفاده خواهد شد؟
**
بحث استفاده از افراد از مباحث اجرايي است. اين مساله درگذشته هم مطرح بوده واين نيست كه مديران درگذشته هم نخواسته باشند ازافراد تحصيلكرده استفاده نمايند. من هم خودم دانشگاهي هستم وهم عضوي ازخانواده ورزش بنابراين حرفهاي من به كسي برنخواهد خورد وبه نوعي خود من را نيزدربرمي گيرد. متاسفانه متخصصان تئوريك ما وتحصيلكرده دانشگاهي تمايل كاردرحد كلان وحد تيمهاي ملي وبطوركلي آخركار ورزش را دارند وكمتر مي بينيم كه بيايند كاردرازمدت وپايه اي را شروع كنند و ماحصل كار را پس از چند سال بخواهد. تصورمن اينست كه مديران ما بايد به گونه اي عمل كنند كه من قصد انجام آن را در فدراسيون كشتي داشتم وبهمين خاطردراتاق من بسته بود وآن اينكه يك همخواني بين آنهايي كه تجربه كار ورزش را دارند و بسيارمنطقي با نيروهاي تئوريك مقابله مي كنند بوجود بيايد. من اعتقاد دارم بحث علمي شدن ورزش بايد در تمام ابعاد ورزش ما وجود داشته باشد، نه اينكه درسطحي كوچك آنهم درتيمهاي ملي وجود داشته باشد كه اين مساله هم تاثيرات خوبي نخواهد داشت، چون قهرماني كه با كارهاي خود ساخته وديمي رشد كرده است، ديگرتغييردادن تفكراو وراهي كردنش به سمت موضوعات علمي بسيار سخت خواهد بود ودربرخي مواقع تاثيرات منفي خواهد داشت.
* آقاي خادم درخصوص طرح جامع ورزش چه ديدگاهي داريد؟ آيا اين طرح مي تواند خلاء هاي ورزش ما را پر نمايد؟
** با توجه به اينكه اشراف كاملي نسبت به طرح جامع ندارم، نمي توانم اظهار نظر قطعي ودرستي نسبت به آن داشته باشم وبه همين خاطرنمي دانم تا چه اندازه اين طرح عملياتي است. درعين حال سعي مي كنم نقد بي موردي را در اين خصوص انجام ندهم. درزماني كه من در فدراسيون كشتي حضورداشتم، پيشنهادم به مسوولان سازمان تربيت بدني اين بود كه تا نيروهاي متخصص تجربي بعنوان فدراسيونها بتوانند تاثيرگذاري بيشتري دراين زمينه داشته باشند تا اين كار با همفكري نيروهاي تجربي دركنار تفكرات تئوريك متخصصين دانشگاهي بتواند به اهداف مورد نظردست پيدا كند.
اما تا آنجا كه اطلاع دارم وسازمان هم تلاش داشت كه كاررا زود جمع كند، اين مساله بيشترتوسط نيروهاي تئوريك انجام شد كه قطعا وجودشان لازم، اما كافي نبود. ضمن اينكه درهمان ايام نيزمهندس مهرعليزاده به اين مساله كه بعد ازاتمام طرح نيروي انساني مجري اين كاررا ندارند، نگراني هايي داشتند. اينها از جمله موضوعاتي است كه تنها مختص ورزش ما نيست. مساله اينست كه درابتدا طرح بايد برروي كاغذ اجرايي باشد، اما درزمان عملياتي شدن مي بينيم كه قابل اجرا نيست وبه كتابخانه ها منتقل مي شود. به هرترتيب زماني كه وارد مجلس شديم وكارشروع شد، يا ازطريق خودم ويا پيشنهاد هايي را به اعضاء كميته ورزش دراين خصوص ارايه خواهم كرد. پيگيريهاي لازم را در حد پيشنهاد واظهارنظرهاي عملياتي ابراز خواهم كرد، تا با تلاش جمعي طرح قابل اجرا شود وانشاء الله كه اجرايي باشد. 

بااين وجود درحال حاضر نمي توانم پيش بيني منفي نسبت به طرح داشته باشم. با اينكه من درزمان حضوردرفدراسيون هم تحصيلات دانشگاهي داشتم وهم كارتخصصي ورزش را انجام داده بودم، هيچ اظهارنظري دراين زمينه ازبنده صورت نگرفت ومي توانم اين مساله را به بقيه فدراسيونها كه خيلي ازآنها كارعملي ورزش را نداشتند وبيشتر كارشان مديريتي بوده بسط بدهم. يادم هست درآن زمان به من گفتند كه درزمان خودش ازنظرات شما استفاده خواهد شد كه اين اتفاق هرگزروي نداد. بهرحال در برنامه چهارم اين طرح ديده شده وبودجه مناسبي هم براي آن درنظر گرفته اند واميدوارم اين بودجه كه تصويبش هم كاملا غيرتخصصي بوده ودرحد نشستن وبرخواستن درصحن مجلس انجام شده درمرحله عمل بتواند عملياتي شود.
* در طرح جامع توجه ويژه اي به ورزش قهرماني شده و نسبت به بودجه رشته هاي مدل آورتغييرات خوبي را شاهد بوده ايم. آيااين مساله را مي توان از نقاط قوت اين طرح بر شمرد؟
** من بطورريزاطلاعي ازاين مساله ندارم. اما اينكه چه رشته هايي قهرماني وچه رشته هايي عمومي هستند وبخواهيم آنها را مجزا كنيم، كاردشواري است. شما ببينيد واليبال ما تا 10 سال گذشته جايگاهي نداشت اما حالا قهرمان شده وشايد خيلي ازرشته هاي ديگرهم اگرسرمايه گذاري ومديريت صحيح درآن صورت بگيرد، بتوانند افتخار آفرين باشند. براي همين اين موضوع عملياتي كردن اين موضوع مشكل است وشايد نتوان ورزش قهرماني را از ورزش همگاني به همين راحتي جدا كرد.
* فكر مي كنيد امكان تشكيل كميسيون مستقل ورزشي در مجلس وجود داشته باشد ؟
** نه امكانش نيست. چون اگربه اين شكل باشد بايد كميسيون مستقل هنرهم داشته باشيم، كميسيون مستقل سينما هم داشته باشيم. چون اينها هم به اندازه خودشان فراگيري را دارند.
* امااينها به نوعي فرهنگي هستند و مي توانند در قالب كميسيون فرهنگي قراربگيرند. آيا مي شود در مورد ورزش نسبت به ايجاد كميسيون آن اقدام كرد ؟
** دراندازه طرح مي توانيم مطرح كنيم، اما اگر بخواهيم آن را جا بيندازيم تصورمن اين نيست كه بشود. چون تعداد كميسيونها به اين ترتيب زياد خواهد شد. درخيلي ازكميسيونها اين مساله وجود دارد كه نهادهايي كه چندان به هم ارتباط ندارند دريك زير مجموعه قرارمي گيرند. ضمن اينكه براي ما خيلي بهتر است كه اين اتفاق بيفتد وما كميسيون مستقل ورزش داشته باشيم، ولي اگر بخواهيم واقع بينانه نگاه كنيم اين مساله نمي تواند دراولويت اول قراربگيرد.
* اساسا بازگشت شما به كشتي به چه منظوري صورت گرفت؟ بهرحال مردم از شما بعنوان يك قهرمان ملي تصوراتي دارند و ما فكر مي كنيم بازگشت شما به كشتي واحيانا شكستهايي كه در پي آن وجود خواهد داشت به وجهه واعتبارشما ونيز حضورتان در مجلس لطمه وارد كند. اينطورنيست؟ 
* * به نظر من تمام اين مسائل نسبي است ومربوط به اين دوره زماني است كه ما درآن قرار داريم. ولي اگرنگاهي به ده سال ديگرداشته باشيم، اميرخادم ويا اميرخادم نوعي همان آدم است با همان ديدگان منفي يا مثبت كه درموردش بوده وقطعا يك مدال اضافه و يا كم تاثير روي اين ديدگاه كلي نخواهد داشت. اما اين زمينه واتفاقي كه دارد رخ مي افتد من هم قبول دارم.
ورزشكاراني كه مدتي ازورزش دورهستند ودوباره باز مي گردند واين بازگشت مي تواند با موفقيت هم همراه باشد، تفاوتي را براي آنها نسبت به ديروز بوجود نمي آورد. مساله اي كه دراين ميان وجود دارد اين است كه مردم ما خيلي زود از چهره ها خسته مي شوند وبدنبال چهره هاي نو مي گردند. ولي اين مساله بحث هاي مقطعي است كه وقتي همين چهره هاي خسته شده مدتي به علل مختلف دورمي شوند، دلتنگي هاي خاص خود را براي جامعه بوجود مي آورند. تصور مي كنم اين مساله را بايد كلان تر ودردراز مدت مورد توجه قرارداد. من همان موقع كه از فدراسيون بيرون آمدم وتمريناتم را با نيت حضوردرالمپيك پنجم آغازكردم. درآن روز براي خود من هم خنده داربود كه توانايي اين را داشته باشم كه درحد يك مدعي بتوانم خودم را مطرح كنم.
با توجه به دوري هشت ساله من از كشتي كه يك وقفه شش ماهه نيزدرآن وجود داشت، آن روزكه ازالمپيك سيدني بازگشتيم در ذهنم حضوردرالمپيك بعدي بعنوان يك لطيفه وجود داشت ونه يك واقعيت. بهرحال آنهايي كه نسبت به اين مساله و بازگشت من تفكرات منفي دارند افكارشان ازدوجهت قابل بررسي است: يكي اينكه اصلا تمايل ندارند اين اتفاق ازطرف فرد خاصي رخ بدهد وعده اي كه با ديد مثبت مانند شما به قضيه نگاه مي كنند، انتظار دارند افراد وافتخاراتشان همانطوردرذهنشان مانده باقي بماند.
به عقيده من ازديد هردوقشراگرده سال ديگر به اين مساله نگاه شود، ديگريك مساله شخصي نيست، بلكه افتخاري ملي است كه براي همه مانده است. آنهم بدوراز اتفاق و نتيجه اي كه درالمپيك ممكن است روي دهد. ضمن اينكه اگر نتيجه با كسب مدال هم همراه باشد وتثبيت كننده كار مقطعي انجام شده اما بازهم تغييردرشخصيت افراد بوجود نخواهد آمد واگرهم با شكست همراه باشد شايد درابتدا بعنوان يك ضربه مطرح شود، اما دردرازمدت بعنوان يك كار ملي كه اتفاق افتاده وفردي كه توانسته درپنج المپيك حضور پيدا كند، نمود خواهد يافت. ازسوي ديگر مي توان اينگونه نيزبه مساله پرداخت كه حضورمن بعنوان يك ورزشكار در پنجمين المپيك نشان دهنده آن است كه كشورما تا چه اندازه كارمناسب وبا برنامه اي روي ورزشكارخود انجام داده كه توانسته او را تا پنج المپيك حفظ نمايد. اين درحاليست كه واقعا اين كار صورت نگرفته، اما ازديد جهاني چنين تصوري هست. اينها را اگر كنارهم قرار دهيم مي توانيم به جمعبندي خوبي دست پيدا كنيم. هرچند كه من امروز ديگرروي اين مساله اصرار ندارم، چون اين كارشايد مي توانست تاثيرات شخصي مقطعي براي من داشته باشد، اما تصور من واقعي اين است كه اين مساله دراز مدت مي توانست براي ورزش ما داراي اهميت و ارزش باشد.
من يقين دارم در ورزش ايران تا 20 سال آينده ورزشكاري نمي تواند چنين كاري را انجام دهد، چون به فرض اگرهم قرارباشد كه انجام شود، بايد 18 سال سن داشته باشد و بتواند تا 35 سالگي المپيك پنجمش را تجربه كند كه درحال حاضر فكر نمي كنم چنين فردي وجود داشته باشد. به هر روي اين برنامه اي بود كه مي شد روي آن كار كرد ودردرازمدت اثراتش را ديد. حالا هم اصراري برآن نيست ودليلي نيزبرانجامش نمي بينم. اما در خصوص تفاوت وتقابل بين بحث ورزش ومجلس را اين را كاملا نفي مي كنم. چون همانطور كه يك روحاني و يا يك نظامي اگر قرار باشد وارد مجلس شوند، هيچگاه لباسشان را عوض نمي كنند يك ورزشكارنيزكارخطايي را انجام نداده كه وقتي وارد كارجديد وداراي شخصيت حقوقي شد، بخواهد روي آن را بپوشاند. چون شايد الان كه من انتخاب شده ام ويكي ازبالاترين آراء را به خود اختصاص داده ام بخاطر شخصيت سياسي من نبوده، بلكه بخاطر وجهه ورزشي ام بوده است ومن نه تنها موظفم اين شخصيت را حفظ كنم، بلكه بايد آن را رشد بدهم.
يكي از دلايلي كه من بعد ازحضوردر مجلس اين تقاضاي كوچك را داشتم، اين بود كه نگويند جنجالهايي كه بخاطرحضورخادم در المپيك بوجود آمده فقط براي سر زبان انداختن امير خادم آنهم براي حضوردرمجلس است، بلكه بخاطراين است كه به نظرش مي آيد يك ورزشكار تيم ملي شخصيتي را دارد كه يك نماينده دارد ومن هميشه اين مساله را درزمان حضوردرفدراسيون به كشتي گيران توصيه مي كردم كه شما شخصيتي هم پاي يك نماينده كشور وسفير نظام را داريد وحالاهم با اين تفكراين راه را ادامه مي دهم.
تصورمي كنم اين مساله يك هجمه پرفشاري بود كه حمل آن به تنهايي براي من قابل تحمل نيست، چون اگربخواهم ازديد شخصي براي خودم افتخاري را كسب كنم وهم يك ديدگاه منطقي ملي داشته باشم وهمه اينها را به تنهايي به دوش بكشم كار دشواري بود. براي همين هم در حال حاضر همه چيز دارد زير سوال مي رود و من خودم را كنار كشيده ام. ولي به شخصه حمايت مي كنم از كاري كه فدراسيون فوتبال براي علي دايي انجام داد وبا همه هجمه هاي مطبوعاتي يك تنه ايستاد ودايي را حفظ كرد تا بتواند يك ركوردي را ثبت كند واين ركورد در سالهاي آينده وزماني كه دايي نبود ودل جامعه براي اوتنگ شد، آنوقت بعنوان افتخاري كه كسب شده هميشه در يادها خواهد بود. من هم به علي دايي تبريك مي گويم كه توانست اين مقاومت را داشته باشد وهم به فدراسيون فوتبال كه اين همراهي را كرد كه بازيكن روپا و به روزي مانند وحيد هاشميان را با آن شرط خاصي كه داشت بخاطرعلي دايي وارد نكرد تا دايي را دردرازمدت را حفظ كند.
* چه راهكاري را براي رشد ورزش كشور بويژه در كشتي پيشنهاد مي كنيد ؟
**
من تنها مي توانم دراين زمينه پيشنهاد دهنده باشم. تصورشخصي من اين است كه اگرزمينه سازي براي توجه خاص به قشر مربي صورت بگيرد، آنهم بعنوان قشري كه هميشه مظلوم واقع شده وبعنوان افرادي كه درزمان شكست ها تنها مرجعي هستند براي زير سوال بردن توسط مديران غيرورزشي، اگردرسطح زيربنايي واستعداد يابي توجه خاص هم ازنظرمادي وهم معنوي به آنها توجه شود خيلي سريع ودرحد4، 5 سال تاثيرات شگرفي را شاهد خواهيم بود. چون درفدراسيون اين مساله را تست كردم كه زود جواب داد. بهرحال بحث قهرمان سالاري را كه ما امروزداريم مطرح مي كنيم وايراد مي گيريم را بايد توجه كنيم كه خود ما آن را دامن زده ايم.
ما با تفكرات غيرتخصصي درسطح مديران وبه تعداد اندكي كه با توانايي هاي خودشان توانسته اند، رشد كنند. توجهات غير متعارف وخاص كرده ايم ونه تنها باررواني زيادي را براي آنها ايجاد كرده ايم بعلاوه باعث تضعيف جايگاه نفراتي شده ايم كه باعث رشد اين افراد شده اند.
اين مساله باعث مي شود آن مربي كه درشهرستان براي رشد ورزشكارزحمت متحمل شده آن جايگاه مطلوب را نزد ورزشكار نداشته باشد، چرا چون كه اوهم كه با توجه به تلاشي كه كرده ، دوست دارد رشد كند ورشد خودش را در قبل چسبيدن به  ورزشكار اسمي مي داند وزماني كه اين اتفاق افتاد مجبورمي شود شخصيت خودش را ازدست بدهد تا جواب زحماتش را بگيرد. ضمن اينكه ايجاد ارتباط منطقي بين دانشگاه وورزش نيزمي تواند دراين زمينه تاثير گذارباشد. براي حصول بهاين مقصود آنها نيازبه مديران درد آشنا ازدوطيف دارند تا آنها را به هم نزديك كنند تا دوستي ساختاري وزيربنايي بيان آنها شكل بگيرد. دربخش سوم هم كه بازمي گردد به نظام كلي بودجه ريزي كشورمان و مديريت بودجه است كه نحوه استفاده درست آن را بكار بگيرند.
* اولويت شما در مجلس هفتم كدام گزينه خواهد بود ؟
** در بحث اولويتها نمي توانم اولويت اول را مطرح كنم. چون يكي ازايراداتي كه مجلس ما دردورانهاي مختلف داشته اين بوده كه توجه ويژه به يك موضوع خاص صورت گرفته است. بطورمثال دراوايل مسايل فرهنگي وتهاجم فرهنگي مطرح بود، بعد در مجالس بعدي اين موضوع به پستورفت ومسايل اقتصادي مطرح شد. درابتداي مجلس ششم هم اصلاح ساختار سياسي وتوسعه سياسي واين مسايل مطرح شد وبا اقبال عمومي روبروشد وامروزاين مساله تحت الشعاع عدم كارايي قرارگرفته است. من قبل از انتخابات هم اعلام كردم مجلس پويا مجلسي است كه بتواند زمينه هاي مختلف جامعه را كنارهم مورد توجه قراربدهد. چون زماني كه اينها دركنارهم مورد توجه قرار بگيرند، مي توان يك برآيند خوب براي آنها متصور بود وثبات وايجاد اطمينان عمومي را خواستارشد. اگر به اين مساله توجه نشود من مطمئن هستم در پايان مجلس هفتم هم ما اين خلاء را جدي تر خواهيم داشت وبه هيچوجه حساسيت نبايد درجامعه بوجود بيايد تا تنها به مسايل خاص پرداخته شود.
* به عنوان آخرين سوال چه قولي مي توانيد به جامعه ورزش بدهيد كه با حضور شما در مجلس شاهد تغييرات اساسي در ورزش كشور باشند ؟
**
زماني كه بحث انتخابات مطرح بود، من به كسي قول ندادم، اما مردم اين مساله را بايد درنظر داشته باشند كه چارچوب وظايف وشرح شغلي يك نماينده مجلس چيست. تاثيرات كوتاه مدت درمديريت هاي اجرايي صورت خواهد گرفت، اما درمجلس چون كار جمعي است، به تنهايي نمي توان كارخاصي كرد وبايد نظرهمه را نسبت به موضوعات خاص جلب كرد. اما بهرحال چون جامعه ما هميشه بيگانه پرست بوده است، من فكرمي كنم اگرما باعث اين نشويم كه يك نفرازورزش به مجلس رفته به صورتي عمل شود كه فراري ازورزش درآيد، اين قول را مي توانم بدهم وآن اينست كه هركاري كه در شرح وظايفم هست درجهت قانونگذاري، اولويتها، حمايتها ومشورت با نظام ورزش انجام خواهم داد.

کد خبر 77272

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha