به گزارش خبرنگار مهر، "روزگار قریب" در کارنامه عیاری در راستای نگاه همیشگی و مولفههای مشترک مجموعه آثار او قرار میگیرد. مجموعههای "خانه به خانه" و "هزاران چشم" و فیلمهای "شبح کژدم"، "آن سوی آتش"، "آبادانیها"، "شاخ گاو"، "دو نیمه سیب"، "بودن یا نبودن" و "بیدار شو آرزو" از جمله آثاری هستند که سبک خاص عیاری را مشخص میکنند.
فیلمسازی که همواره با نگاه جزئینگر و تأمل بر زوایای پنهان مضامینی که انتخاب میکند، برگ برنده را برای دیدگاه و تفکر خاص خود نگه میدارد. "روزگار قریب" هر چند بر محور زندگی واقعی دکتر محمد قریب بنیانگذار پزشکی نوین کودکان در ایران ساخته شده، ولی اهمیت اصلی را از دراماتیزه کردن این بستر به ظاهر ساکن و مستند گرفته است.
به این ترتیب این بستر بدون اینکه صرفاً بر پیشرفتهای علمی و پزشکی وی متمرکز باشد، برشی جزئی از تاریخ و مناسبات ایران بر بستری نمایشی است. در واقع نقطه قوت همیشگی عیاری در کنار کارگردانی و تصویرپردازی خاص، دغدغههای او در به تصویر کشیدن روزمرگیهای زندگی و البته هنر این نویسنده و فیلمساز در نمایشی کردن عادات روزانه و تکراری است.
عیاری برای اینکه زندگی خطی دکتر محمد قریب واجد لایههای مختلف شود، هم ساختاری خاص برای روایت طراحی کرده و هم اینکه بستر اصلی کار را بر وقایع سیاسی و اجتماعی مقاطع تاریخی کشورمان قرار داده است. این گونه است که هر مخاطبی به فراخور نیاز خود میتواند بهرهای خاص از مجموعه "روزگار قریب" ببرد.
ساختار روایی انتخابی عیاری برای این مجموعه نوعی حرکت در زمان و مکان است که میتواند روند اپیزودیک این مجموعه را پویا کرده و به واسطه برقرار کردن یک نخ تسبیح، جذابیت این پیگیری را برای مخاطب تلویزیونی را دو چندان کند. روایت زمان حال با تصویر کردن موقعیت دکتر قریب در زمان حال و وخیم شدن بیماری و انتقال وی به بیمارستان آغاز میشود.
این موقعیت اولیه امکانی کارکردی به عیاری داده تا با نزدیک شدن وی به منزلگه پایانی، انگیزههای مرور گذشته را برای دکتر قریب بیشتر کند. به این ترتیب فلاش بکهای هر قسمت نوعی عادت در مخاطب ایجاد میکند تا با گذری کوتاه بر قصهای فرعی از حضور قریب در بیمارستان و مسائل برآمده از آن، منتظر رجعت به گذشته و دنبال کردن این خط داستانی باشد.
روایت گذشته هر چند خطی اما این امکان را به عیاری داده تا در مقاطع سنی مختلف این شخصیت به برجستگیها و نقاط اوج او بپردازد. به این ترتیب آنچه از کودکی، جوانی و میانسالی دکتر قریب به تصویر درمیآید بخشهایی است که هم تکههای پازل قرار گرفتن وی در موقعیت کنونی را کنار هم میچیند و هم تلفیق این درام را بر بستر تاریخ حسابشده و ظریف انجام میدهد.
این ساختار در عین پهلو زدن به روند خلاف جهت زندگی و مرگ با یک نقطه اوج، میتواند چگونگی حرکت در این دو مسیر را برجسته کند. علاوه بر این با به تصویر کشیدن پایان، اهمیت اصلی را به همین عرض مسیر داده و بدون تکیه بر مولفههای متعارف غافلگیری و جذابیت برای مخاطب، تلاشی برای ارتقا سطح سلیقه مخاطبان سینما نیز انجام دهد.
ضمن اشاره به این نکته که روایت زمان حال دکتر قریب در بیمارستان نیز روندی ساکن و باری به هر جهت ندارد و در جهت تکمیل پازل شخصیتی این پزشک فرهیخته حرکت میکند. تعهد، مسئولیتپذیری و ... برخی از روحیاتی هستند که قریب با تکیه و تأکید به نوعی جایگاه نهادینه آنها را در خود برجسته میکند.
روندی که عیاری از وجوه پرداخته شده در آن بهره کارکردی برده و پایانبندی مجموعه را بر اساس آن دراماتیزه کرده است. درست هنگامی که دکتر قریب تسلیم مرگ میشود و روایت زندگی او در گذشته و حال با مرگ به هم میرسد، پسرک جنوبی که با توجه و مراقبت وی سواد یاد گرفته و بهبود پیدا کرده، از بیمارستان مرخص شده و به میان خانواده و شهر خود بازمیگردد.
این تنها یکی از نمونه طراحیهایی است که وارد روند درام شده و پرداخت هنرمندانه کار را برجستهتر کرده است. از مولفههای همیشگی که به نوعی سبک کار عیاری را تشکیل میدهد، همان تکیه بر جزئیات رفتارهای عادی و روزمره بر بستری از جزئیات است که مرز میان واقعیت و نمایش را به هم ریخته و در سکانس پایانی و مرگ دکتر قریب دیده میشود.
سکانسی که با تصویر کردن جزئیترین رفتار خانواده و حاضران، رقتباری موقعیت را در قالب نمایشی به شدت رئال به مخاطب خود انتقال داده و تأثیرگذاری مشابه نمونه واقعی دارد. روندی که گاه عیاری را متهم به کسلکننده نمودن درام میکرد ولی در موقعیتهای مختلف بروزی متفاوت دارد.
مجموعه "روزگار قریب" به جهت همین چند لایه بودن و حرکت بر گسترهای وسیع از رویکردها میتواند از وجوه مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد. تجربهای که به نظر میآید پس از بازخورد خوب این مجموعه میان مخاطبان در عرض 11 ماه که از پخش میگذرد، مهر تأییدی بر جوابگویی سبک و نگاه خاص عیاری در میان مخاطب تلویزیونی است.
مجموعه تلویزیونی "روزگار قریب" به نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی کیانوش عیاری از 12 آذر 86 دوشنبه ها روی آنتن بکه سه رفت. مهدی و ناصر هاشمی، رضا کیانیان، مهران رجبی، رضا بابک، رضا فیاضی، مهدی صبایی، آفرین عبیسی، مریم کاویانی، بهاره افشاری، امیرحسین صدیق، زندهیاد حسین پناهی و... در آن بازی کردهاند.
"روزگار قریب" داستان زندگی دکتر محمد قریب بنیانگذار پزشکی نوین کودکان در ایران را روایت میکند. در خلاصه داستان این مجموعه آمده است: در اثر فقر، فشار و قحطی در تهران قدیم عدهای مغازهها را غارت میکردند. پدر محمد قریب برای آنکه خانواده را از معرکه دور کند آنها را به گرکان میبرد تا آبها از آسیاب بیفتد...
منصور آذرگل مدیر تصویربرداری، حسن آقاکریمی مدیر تولید، سعید صالحی صدابردار، حسین صالحیان طراح گریم و سعید شهرام آهنگساز با پروژه تلویزیونی "روزگار قریب" همکاری داشتند. آخرین قسمت "روزگار قریب" دوشنبه ششم آبان پخش شد و به کار این مجموعه 36 قسمتی پایان داد.
نظر شما