پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۳۰ آذر ۱۳۸۷، ۱۵:۰۲

شور حج/366

پرده بیستم ؛ زمزمه هایی برای جدایی از بیت العتیق

پرده بیستم ؛ زمزمه هایی برای جدایی از بیت العتیق

حضور در کنگره جهانی حج و دیدن صحنه های بسیار زیبا و تکرار نشدنی از تجمع میلیونها انسان مومن به دین محمد (ص) که از رنگها،نژادها و ملل مختلف میان به دور هم جمع گشتند آنقدر نایاب و کم نظیر بود که این حکم الهی با وجود برخی سختیها از ناملایمات و اضطرابها برای همیشه در منظر انسانهای حاضر صفحاتی دست نیافتنی از حیات بشری به یادگار می گذارد.

خبرنگار مهر که در این سفر مزین به توفیق حق تعالی هر چه دیده جز زیبایی وجمال را نمی تواند برآن نامی نهد برای آنکه بتواند مرکز تجمع قلوب انسانهای وفادار به دین الهی در اوقات حج را به درستی درک کند تلاش مضاعفی کرد تا هر روز و هر ساعت از زاویه و دریچه ای به کعبه نگاه کند و از ظرایف و دقایق این خانه توحید نکته ای و مسئله ای بیاموزد تا شاید اگر این توفیق دست نداد حداقل با معرفت مناسبی در حد بضاعت خود توانسته باشد پیام آوری منصف و دیده بانی نکته بین در این هجرت باشد.

- از نکات جالب توجه در سفر حج  بویژه در حریم حرم عطوفت و مهربانی انسانهای مختلف در فرهنگ و ملیت هاست. آدمی در این مسئله عجیب فرو می ماند که در اوج همه فشارها و هجومها تا آنجا که نفس به شماره می افتد. اکثر مسلمانان حاضر در این فضای روحانی از حوصله و صبر عجیبی بهره می برند در کمال صداقت و متانت از هم طلب عفو و بخشش دارند و می کوشند از ساحت کریم جز کرامت و بزرگی از خود بروز ندهند.

- زیباییهای رفتاری، گفتاری، معنوی کعبه فضا و شرایطی می سازد تا آدمی در تار و پود وجودش چنان احساس می کند که  در واقع به محضر حضرت حق جل و علا حاضر است و در این نقطه جهان رفاقتی عجین با محبت و عشق به بنده خود می کند و چنین است حال عاشقانی که در سرکشتگی و جبران وجود، دستها و زبانهای خود را در این نقطه رها می کنند تا حاجتی گیرند و دل آزاد کنند و چه خوش است عطای رب به بنده کوچک خود در حضور چشم هزار هزار حاضر ناظر و دست محتاج به جود و کرم و چه با سعادتند بندگانی که در سرزمین رها شدگان و نجات یافتگان چنین برائت گیرند و مدال آزادی بر سینه زنند.

- چه خوش زمانی است هنگامه دیدار معبود در برترین جغرافیایی خلقت که در میان فوج فوج، دسته دسته مهمانان تو نیز در حلقه یاران درآیی و چه زیباتر اینکه حضرت حق به کرامت ازلی خویش مهر بندگی بر قلبت زند تا زنگار غیر او پاک گردد و دل حریم او شود و چه خوشتر اینکه عظمت بیکرانه او تا آنجا پیش رود که تو انسان رانده و مهجور را بار دیگر به حضور بپذیرد و تو را نیز چون دیگر حاضران با مرتبتت پذیرا باشد و تو را به رحمت خویش نیز متنعم گرداند.

- چه لحظات غیر قابل شمارشی است که تو در حضور جانان جای می گیری و هر چه اراده می کنی همه نور و سرور است. اگر لب به حاجت باز کنی از خزانه بی انتها عطا می شود. اگر قلبت از تنگناهای روزگار به درد آمد او با کرامت خود مایه تسلای آلام توست. اگر آیاتی الهی را زمزمه کنی این طبقات نور روشنی بخش جان تو می گردند. و اگر رکعتی نماز عشق بخوانی فقط ترفیع گرفته ای و اگر چشم در چشم کعبه بنمایی برق این بنای توحید چنان تو را جذب خود می کند که عنصر زمان دیگر تو را محاسبه نتوان کرد و تو راهی به آسمان می یابی.

چه حالات احسنی است وقت به عرش رفتن نجوای بندگان که پربال ملائک حمل می شوند و چه خوش منظری است که تو مات و مبهوت به نظاره گفتگوی بندگان با پروردگارشان می نشینی و چه نکته ای که می آموزی  و چه کلماتی که تو را در ذهن نقش می بندد و اینکه در ورقه ذهن تو نقش بستد تا مشق ارادت کنی و چه ترنم دلربایی است که مخلوقات عالم هر کس به زبان و حالتی ذکر او را می گوید و فریاد می زند.

چه زیبا نقش و نگاری است بر دیواره هستی که انعکاس تمام جلوه های آن در توحید است و تو ای کعبه، ای پژواک و برگردان تصاویر زیبایی عالم، چه خوب نمایان می کنی صفات صاحب کائنات را که هر چه تو ماندگارتری ،مخلوقات به عمق فهم نظام خلقت امیدوارترند و مفتون تر.

ای خانه توحید بدان به هر که رسیدم و دیدم گفتم و خواهم گفت که خزائن اسرار هم  توحید گویان در تو نهان و هویداست هر بنده ای در عالم وجود که پا بر نقطه نقطه این سرزمین می نهد این افسون و حیرت را دارد و با خود می برد که اسرار جلا و خفایت همه را شیفته می سازد و این جنون پایانی ندارد مگر آنکه  کسی از عقل بهره نگیرد و خود را از بند بندگی  رها سازد والا همیشه در بند توست ای خانه نجات یافتگان از همه چیز وای خانه امید امیدواران.

اگر چه جغرافیا تنها به اندازه خطوطی به مقیاس خط و نقطه می تواند بین ما جدایی بیفکند اما رشته های محبت تنیده از عالم بالا فراتر از مقیاس زمینی است.

کد خبر 802875

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha