دکتر محمد بقایی که با خبرنگار مهر گفتکو میکرد در خصوص این سؤال که ما دو نوع رابطه با غرب داشتیم یکی شیفتگی و دیگری نفی غرب. ارزیابی شما از این دو رابطه چیست ؟ و راه درست برقراری رابطه با غرب را چه میدانید ؟ پاسخ داد: غرب از آغاز فرهنگ نوین جهانی مورد توجه اندیشمندان و تحصیلکردهها در ایران بوده است و حتی دورتر از این شاعران و اندیشمندان بزرگ ما مثل سنایی به این موضوع توجه نشان دادهاند. بنابراین توجه به غرب اصولاً موضوع تازهای نیست اما به عقیده من هر دو قطب توجه به غرب چه از منظرگرایش به این فرهنگ و چه از لحاظ نفی این فرهنگ باید بر اساس معیارهای فرهنگ خودی باشد. یعنی هر آنچه که از این فرهنگ در محدوده فرهنگ خودی جای نگیرد یا قابل نفی است و یا نیاز به اصلاح دارد.
وی افزود: بنابراین هر دو گروهی که به نوعی با این فرهنگ در ارتباط هستند خواه آن را در مجموع بپذیرند یا به طور کلی نفی کنند نیاز به چنین معیاری دارند. البته لازم به تأمل است که نفیکنندگان این فرهنگ، بر اساس دادههایی که از آن حاصل شده، به نفی این فرهنگ میپردازند. بنابراین بهترین طریق در نفی یا پذیرش آن شناختن ماهیت این فرهنگ است و طریق استفاده از آن پدید آوردن الگویی بر اساس معیارهای فرهنگ خودی است.
این اقبالشناس کشورمان در باره نظر اقبال در مورد رابطه درست با غرب گفت : اقبال اصولاً غرب را به عنوان یک روشنفکر امروزی نفی نمیکند بلکه آن را قابل استفاده میداند البته بر اساس همان معیارهایی که در دنیای شرق قابل استفاده است. این تصور نادرست در مورد اقبال مطرح میشود که او مخالف فرهنگ غرب است حال آنکه بهواقع چنین نیست و خود او میگوید من هم غربیام و هم شرقی، منتها گرایش بیشتری به شرق دارد.
این نویسنده و مترجم در ادامه افزود: فراموش نکنیم که بخش قابلتوجهی از فلسفه اقبال تحت تأثیر اندیشههای برآمده از غرب است. بنابراین او را باید جزو آن دسته از متفکران شرقی به شمار آورد که ضمن پذیرش فرهنگ غرب، آن را از صافی فرهنگ شرق عبور میدهند و ناخالصیهای آن را دفع ، و زمینههای قابل پذیرش آن را مورد تأیید قرار میدهند.
دکتر محمد بقایی در خصوص این سؤال که آیا تز بازگشت به خویشتن یعنی استغنا و بینیازی از غرب پاسخ داد: نه ، به این معنا نیست. چون اگر بخواهیم به خویشتن باز گردیم نخست باید این خویشتن را شناخت. خویشتن ما در حال حاضر با همه جهان در پیوند است یعنی مفهومی است که نمیتوان آن را بدون در نظر گرفتن تعاملهای فرهنگی درک کرد. بخشی از این مفهوم به طور طبیعی متأثر از فرهنگی است که کاملاً متعلق به حوزه خویشتن نیست. بنابراین در دنیای امروز تکامل این مفهوم از ترکیب دو عنصر خودی و غیر خودی تواماً شکل میگیرد و چنین نیست که تصور کنیم که تنها میتوان متکی به بخشی از این خویشتن بود.
دکترمحمد بقایی درباره آینده رابطه و نسبت ما با غرب گفت: طبیعی است که این رابطه باید جنبه تعاملی داشته باشد و برخی از الگوهایی که بیشتر در مقابله با غرب مطرح شد و اندیشههایی که پدید آمد همانند سدی میان این دو فرهنگ نیاز به بازنگری دارد. برای مثال اینکه گفته شد از پای تا سر باید غربی شد نیاز به بازاندیشی دارد تا شرق به خود بیاید و در همه چیز همانند غرب شود. یعنی در صنعت، فناوری، تولید دانش، کشاورزی و حوزههای دیگر. بنابراین بسیاری از الگوهایی که در گذشته در اندیشیدن به غرب مورد انتقاد شدید بوده است نیاز به ژرف بینی دارد.
نظر شما