اما در سالهای اخیر یلدای ایرانی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است و به آیینی تجملاتی تبدیل شده است. همه صفای شبهای یلدای ایرانی به سادگی، حافظ خوانی، قصه گویی، نوازندگی، شادمانی، شب بیداری و مهر و محبت بوده است اما این روزها یلدا نیز مانند بسیاری از دیگر آیینها تغییر کرده است.
اغلب خانواده ها سعی می کنند دور هم باشند اما به هر حال بسیارند خانواده هایی که یلدای خود را به تنهایی می گذرانند از سوی دیگر حرکت به سمت تجملات در این مراسم برخی خانواده ها را از دور هم بودن بازمی دارد.
گرانی هم از جمله مسائلی است که پیامد آن دوری خانواده ها از یکدیگر است، اما با همه اینها یلدا شبی باستانی و آیینی است که ریشه در سنتهای ایرانیان دارد که پاسداشت آن می تواند به مثابه ارزش نهادن به ثانیه ثانیه های عمر باشد چرا که این شب کمتر از یک دقیقه از شبهای قبل و بعد از خود کوتاهتر و بلندتر است.
هرچه از زمان پیدایش این آداب و رسوم فاصله می گیریم از فلسفه پیدایش این رسوم نیز فاصله مان بیشتر می شود و متاسفانه در جامعه امروزی به یک تشریفات تبدیل شده و کمتر بویی از صفا و صمیمیت و یکرنگی دیده می شود.
هزینه های بالای زندگی نیز باعث شده است که این مراسم ها در فضایی محدودتر انجام شود و دیگر در کمتر خانواده هایی تمامی عموها، خاله ها، داییها و عمه ها در منزل پدربزرگها و مادر بزرگها جمع می شوند تا آیین نیک به جا مانده از اجدادمان را پاس بدارند.
امروز مراسم های شبه واقعی یلدا را بیشتر می توان در نمایشگاه هایی که به همین مناسبت برگزار می شود، جستجو کرد چرا که در واقعیت نه کرسی بر جای مانده و نه مادربزرگهای قصه گو و پدربزرگهای حافظ خوان.
ایرانی ها، مظهر مهربانی و انسان دوستی از سالها پیش زایش خورشید مهر را که در فردای طولانی ترین شب سال واقع می شد جشن می گرفتند و آن را شب یلدا یعنی شبی که تولد خورشیدی برای روزهای روشن فردا است، نامیدند.
آخرین شب آذرماه شب پیش از نخستین روز زمستان و درازترین شب سال از سوی ایرانیان و بسیاری دیگر از اقوام مبارک دانسته شده و مردمان این سرزمینها با این باورند که فردای شب یلدا نور ایزدی فزونی می یابد و این شب، زمان زایش مهر است.
به همین دلیل در این شب اقدام به برگزاری جشن هایی بزرگ و کوچک می کردند که هرچه زمان گذشت این شبها به زمانی مناسب برای تجمع تمامی افراد یک خانواده در خانه پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها شد.
این شب در نیم کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد طول روز بلند تر شده و از طول شب کاسته می شود.
بسیاری بر این باورند که ریشه پاسداشت شب چله میراث قوم کاسپیان است، کاسپ هایی که از اولین اقوام آریایی بودند که وارد ایران شدند و آثار باستانی زیگورات چغازنبیل، آسیابها، قناتهای دزفول و شوشتر را از خود باقی گذاشتند و بزرگترین دستاوردشان دریافت مفهوم انحراف 23 درجه مدار زمین در گردش به دور خورشید بود که سرانجام به واسطه آن به تقویم دقیقی دست یافتند.
ایرانیان قدیم در این شب از سوی خانها به صرف گوشت، نان، شیرینی، حلوا دعوت می شدند و در پرتو پگاه در دامنه کوه های البرز به انتظار باز زاییده شدن خورشید می نشستند و این ساعات را جشن می گرفتند و روز فردای شب یلدا را که روز یکم دی ماه است را روز، خورروز ( روز خورشید) می نامیدند.
سالیان سال است که در ایران خانواده ها در شب یلدا کنار هم جمع شده و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به قصه گویی می پردازند و با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار، شیرینی و میوه های گوناگون که همه جنبه نمادی و نشان از برکت، تندرستی و فراوانی و شادکامی داشتند تا پاسی از شب بیدار می نشستند و لحظات شادی را سپری می کردند.
میوه های مصرفی در این شب که بیشتر از میوه های دانه دار بوده و است، نوعی جادوی سرایتی محسوب می شوند که انسانها با توسل به برکت خیزی و پردانه بودن آنها خودشان را نیز مانند آنها برکت خیز می کردند و نیروی باروری را در خویش افزایش می دادند و انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمادی از خورشید در شب می دانستند.
در حال حاضر نیز در اقصی نقاط ایران در این شب مردم رسوم خاصی داشته و دارند به طوری که برای نمونه در خطه شمال و آذربایجان در این شب خوانچه ای تزیین شده به خانه تازه عروسها می فرستند و در این خوانچه ها هندوانه را با شالهای قرمز تزئین کرده و آن شب را در خانه عروس تا پاسی از شب بیدار بمانند.
از آنجا که برخی سنتهای باقی مانده از پیشنیان با از جمله شب یلدا با توصیه های اسلام مبنی بر صله رحم بسیار مناسبت و همخوانی دارند جا مسئولان فرهنگی و اجتماعی کشور و به تبع آن شهرها به این شبهای به جا مانده از گذشته ایرانی بهای بیشتری بدهند تا جوانان ایرانی بیشترین شوق را برای برگزاری این مراسم در کنار خانواده هایشان را داشته باشند و کمتر به روزهای اقوام و ملل دیگر که رابطه ای با فرهنگ اصیل ما ندارند، تمایل یابند.
نظر شما