به گزارش خبرگزاری مهر، مرکز "سابان" وابسته به موسسه بروکینگز چندی پیش مطلبی را با عنوان "برقراری دوباره توازن؛ راهبرد خاورمیانه برای رئیس جمهور آتی" منتشر کرد که چند نفر از صاحبنظران و کارشناسان برجسته آمریکایی در آن راهکارهای خود را ارائه دادند. بخش مربوط به دیدگاه "بروس ریدل" کارشناس سابان و "گری سیمور" کارشناس شورای روابط خارجی آمریکا به طور جداگانه منتشر شده که در پی می آید.
گفتنی است که با توجه به دوره انتقال قدرت به "باراک اوباما" رئیس جمهوری جدید آمریکا دیدگاههای این مراکز مطالعاتی بانفوذ و توصیه های آنها می تواند حائز اهمیت باشد.
البته لازم به ذکر است که این کارشناسان بدون توجه به ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران آن را برنامه ای با اهداف نظامی پنداشته اند و در بخشهای مختلف مطلب خود از اصطلاح "سلاح هسته ای" استفاده کرده اند.
نویسندگان خاطر نشان کرده اند: تلاشها برای توقف برنامه هسته ای ایران شکست خورده و به دلیل محدودیتهای فنی به نظر می رسد که ایران دو تا سه سال تا ساخت یک تاسیسات غنی سازی که توانایی تولید اورانیوم کافی با درجه ساخت سلاح را داشته باشد، فاصله دارد. از این رو دولت اوباما فرصتی برای توسعه یک رویکرد دیپلماتیک جدید برای برخورد با ایران را خواهد داشت.
در ادامه این مطلب آمده است: بخشی از این رویکرد جدید باید شامل گفتگوهای مستقیم و بدون پیش شرط بین آمریکا و ایران در یک سری مسائل دوجانبه و همچنین مذاکرات رسمی هسته ای بین ایران و تروئیکای اروپا به علاوه 3 ( فرانسه، آلمان و انگلیس به علاوه چین، روسیه و آمریکا) باشد.
نویسندگان با در نظر نگرفتن اراده ملی ایرانیان در پیگیری حق هسته ای خود افزوده اند: برای موثر افتادن این مذاکرات، دولت جدید آمریکا باید به دنبال توافقی بین گروه 3+3 جهت حمایت از تحریمهای محکم تر سیاسی و اقتصادی در صورتی باشد که ایران یک پیشنهاد برای حل موضوع هسته ای و بهبود مناسبات دوجانبه با آمریکا را رد کند. ایران ممکن است با روبرو شدن با مشوقهای جذاب تر و چشم انداز تحریمهای جدی تر متقاعد شود که فعالیتهای هسته ای خود را محدود کند.
ریدل و سیمور در بی توجهی به ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران ادامه داده اند: اگر این تلاش دیپلماتیک جدید شکست بخورد، آمریکا با انتخاب دشواری روبروست و آن اینکه بتواند ایران را به عنوان یک کشور با توانایی هسته ای بپذیرد و تلاش کند تا مانع ایران از تولید واقعی چنین ماده هسته ای و ساخت سلاح هسته ای شود. اگر این رویکرد شکست بخورد، آمریکا می تواند برای بازدارندگی یک ایران هسته ای تلاش کند، در حالی که به دنبال بازداشتن کشورهای دیگر منطقه در توسعه سلاحهای هسته ای باشد.
در ادامه این مطلب آمده است: یا اینکه آمریکا می تواند به تاسیسات هسته ای ایران حمله و آنها را ویران کند. اما چشم انداز موفقیت این گزینه مبهم است و احتمال جنگ و بی ثباتی گسترده تر در آن بیشتر است. نه در اقدام نظامی آمریکا و نه در اقدام نظامی اسرائیل احتمال دستاوردهای قابل توجه وجود ندارد که به هزینه های بالقوه آن بچربد، اما با توجه به تاثیر آن دولت اوباما از ایران خواهد خواست تا به این مسئله اعتقاد داشته باشد که آماده استفاده از زور در صورتی است که این کشور راه حل دیپلماتیک را رد کند.
ریدل و سیمور پیشنهاد داده اند که برای آمادگی جهت پرداختن به این انتخابهای دشوار، دولت اوباما باید هر چه سریعتر کار گفتگوی آرام را با دیگران به ویژه اسرائیل (!) و کشورهای عرب خلیج فارس آغاز کند. اگر دیپلماسی یا استفاده از زور نتواند مانع حرکت هسته ای ایران شود، آنگاه چتر هسته ای اعلام شده آمریکا برای منطقه یا بخشهایی از آن باید مکانیسم کلیدی برای بازدارندگی ایران، اطمینان دوباره به اسرائیل و وارد کردن دیگر هم پیمانان آمریکا به یک توازن موثر منطقه ای باشد.
نظر شما