به گزارش خبرگزاری مهر، فرید العطاس عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه ملی سنگاپور با اشاره به موضوع گفتگوی فرهنگها و تمدنها گفت: اگر نقش گفتگوی بین تمدنها استقرار صلح و آرامش است باید فراتر از اینها باشد و میان مردم هم ظهور و بروز داشته باشد. در این زمینه ما زیاد نمی توانیم به سیاستمداران اطمینان داشته باشیم چون سیاستمداران در این زمینه چندان قابل اطمینان نیستند. بنابراین ما مجبور هستیم به نیروی عامه مردم برای گفتگو تکیه کنیم، پس هدف اصلی این قضیه ایجاد یک جامعه چند فرهنگی است که در آن به همه فرهنگها پرداخته شود .
فرید العطاس در ادامه درباره سه جنبه ای که به ایجاد جامعه چند فرهنگی می انجامد یادآور شد: برای اینکه این موضوع به حقیقت بپیوندد باید سه موضوع در همه سطوح آموزشی مورد توجه قرار گیرد، اول چند فرهنگی بودن مدنیت جدید است. مدنیت جدید ترکیبی از فرهنگهای مختلف است. باید بچه های ما درک کنند فرهنگی که می خواهد بیاید نباید حتما فرهنگ دیکته شده غرب باشد، آن فرهنگ ترکیبی از فرهنگهای مختلف است.
وی پس از اشاره به چند فرهنگی بودن تمدن جدید، به موضوع دوم (آشنایی فرهنگها و تمدنها با یکدیگر) پرداخت و گفت: دومین موضوع، ملاقات و دیدار فرهنگها و تمدنها با یکدیگر است، خیلی مهم است که این در سیستم آموزشی برای بچه ها تبیین شود .
فرید العطاس افزود: موضوع سوم که در جامعه چند فرهنگی باید مطرح شود موضوع دیدگاههای مختلف است. وقتی مسلمانان از جنگهای صلیبی حرف می زنند از همان لغت غربی استفاده می کنند، به هر زبان حرف بزنند جنگهای صلیبی را به زبان خودشان ترجمه می کنند حتی نگرش خودشان به این لغت نگرش غربی است و از آن دیدگاه به آن نگاه می کنند.
وی گفت: وقتی عبارت جنگهای صلیبی را به زبان می آوریم انگار جنگی میان مسلمانان و مسیحیان بوده اما برداشتی که از این می شود دیدگاهی است که در غرب به آن می پردازند، برداشت بیشتر مسلمانان این است که جنگ بین مسلمانان و مسیحیان نبوده بلکه فکر می کنند در آن دوره مسیحی ها، یهودیان و مسیحیان شرقی را به قتل می رساندند و فکر نمی کنند . این خیلی مهم است که اروپایی ها و آمریکایی ها بدانند مسلمانان به آن جنگها به عنوان جنگ میان مسلمانان و مسیحیان نگاه نمی کنند.
العطاس با اشاره به اینکه دو مانع برای گفتگوی اسلام و مسیحیت وجود دارد، گفت: مانع اول حاکمیت تفکر اروپامحور در دیدگاه ماست، اروپامحوری در علوم انسانی ما حاکم است، این اروپا محوری از طریق تفکر عمومی راجع به همه مسائل دیگر نیز حاکم است. پدیده ای هست به نام مسیحی کردن روشنفکری در علوم انسانی، اگر بپرسیم دین حاکم در هند چیست شما چه جوابی می دهید.
نظر شما