به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه خبرگزاري "مهر" وي گفت : وجه تشابه موجود بين ملاصدرا و اسپيونزا اين است كه هر دو در اخلاف خود تاثير قابل توجهي داشته اند. ملاصدرا در فلسفه پس ازخود بسيار تاثير گذاشت تا جائي كه امروزحكمت بلا منازع به شمار مي رود . فلسفه اسپينورزا تا آن حد مورد توجه قرار گرفت كه هگل كفت " يا بايد اسپيونزايي باشيد يا فيلسوف نباشيد . در بحث عليت ، بحث اسپيونزا بسيار روشن است چرا كه روشي رياضي و هندسي است و منظور او از شهود ، شهود رياضي و عقلاني است . ملاصدرا روشهاي متعددي دارد از جمله شهود عرفاني ، شهود عقلاني ، آيات و روايات و ...
وي در ادامه افزود : كتاب اخلاقيات اسپيونزا با نام " خدا" آغاز مي شود و پايان اين كتاب با اين عبارت تمام مي شود " سعادت عين فضيلت است و فضيلت انسان در شناخت است." البته بايد توجه داشت كه خداي اسپيونزا با خداي ملاصدرا متفاوت است. هر چند كتاب اسفار ملاصدرا نه با خدا آغاز مي شود و نه با خدا تمام ميشود اما آنچه نزد او اصالت دارد شناخت و معرفت خدا است . مساله ديگر در اسپيونزا ، خدا علت عام است . يعني سلسله هاي نا متناهي ، به طريق متناهي از خدا صادر مي شود.
دكتر جهانگيري گفت : اسپيونزا ، خدا را فاعل مختار مي داند اما اختيار نزد او به معناي چيست ؟ فاعل مختار يعني اينكه فعل اين فاعل از ذات او صادر مي شود اما در نظر ملاصدرا فعل خداوند ، فعل بالعنايه است . اسپيونزا مي گويد كه خدا علت فاعلي است و علت غايي را انكار مي كند حتي افعال ارادي انسان را بي غايت مي داند . چرا كه او همه چيز را ضروري ميداند و در ضرورت نمي توان قايل به غايت شد به نظر او عالم هستي هم بي غايت است و همه افعال خدا هم بي غايت است .
وي در پايان با اشاره به اين نكته كه در نظر اسپيونزا هر چه كه به وجود مي آيد كمال و عين كمال است گفت : بنابراين با علت فاعلي اسپيونزا به علت غايي ملاصدرا مي رسيم و نمي توان بين اين دو تفاوتي قائل شد . اسپيونزا به طور غير معمول ، بعد را صفت خدا مي داند بنابراين اين خداوند ممتد مي شود . اين با فلسفه ملاصدرا به ظاهر تباين دارد . چرا كه خداوند بسيط است . اما اسپيونزا خود مي گويد منظور من از بعد ، بعد معقول است.
نظر شما