دکتر یحیی یثربی که با خبرنگار مهر گفتگو میکرد در خصوص عرفان و نسبت آن با فلسفه چنین گفت: حوزه فلسفه سه ویژگی عمده دارد که میتوان آن را برای جامعه وعموم مردم سودمند دانست . یکی اینکه بر عقل انسانها استوار است و عقل در همه انسانها وجود دارد و یکسان عمل میکند بنابراین همه انسانها میتوانند در حوزه فلسفه با هم به تفاهم برسند . ویژگی دوم حوزه فلسفه این است که میتواند در تمام شئون زندگی انسان نگرش بنیادی ایجاد کند و راهنمای حرکت انسان و رشد و توسعه ذهن و زندگی انسانها باشد.
این استاد عرفان و فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه افزود: ما اگر تاریخ تمدنها و دانشها را مطالعه کنیم عملاً میبینیم که این فلاسفه بودهاند که برای مردم جامعهشان راه حرکت فکری را در جهت یک تحول بنیادی فراهم آوردند. تمدن جدید نتیجه عملکرد فیلسوفان جدید است چنانچه خود فیلسوفان جدید و روشناندیشان غرب در قرون وسطی از ابن سینا و ابن رشد ما ، راه و روش تفکر و حرکت را یاد گرفتند اما دریغا که همین ابن رشد که برای غرب حرکت آفرید در جامعه خود ما هنوز هم شناخته نمیشود و غریب است و چیزهایی هم که در باره او مینویسند بسیار ناچیز و بی محتوا هستند.
این محقق و نویسنده تصریح کرد: ویژگی سوم فلسفه آن است که در دسترس انسان است و میتواند با رشد انسانها رشد و تکامل پیدا کند. بنابراین من با اینکه در طول عمرم بیش از فلسفه به عرفان وقت صرف کردهام عملاً به این نتیجه رسیدهام که راه عرفان راهی است پر پیچ و خم. بنابراین بر آن میکوشم تا جامعه را بدون آنکه نسبت به عرفان بدبین کنم به گونهای آگاه سازم که در نخستین مرحله باید به خرد و خردورزی بپردازد.
وی افزود: خود عرفا نیز میگویند یکی از معیارهای بازدارنده از گمراهیها در سیر و سلوک داناییهای عقلانی است. بنابراین بهتر آن ست که جامعه ما قسمت عمده وقتش را صرف عقل و دانش بکند و در عین حال راه را بر سیر و سلوک نبندد اما هشدار دهد که جوانان ما فریب دکانداران را نخورند و به تعبیر حافظ آن مرغ زیرکی باشند که به در خانقاههایی که از محتوا تهی بوده و فقط دامی هستند برای شکار انسانها، پرواز نکنند.
دکتر یحیی یثربی در این باره که فرهنگ ما چقدر به این دو معرفت نیاز دارد؟ پاسخ داد: امروزه فرهنگ ما در داخل و خارج بیش از هر چیز به عقل و اندیشه نیازمند است و فلسفه بنیادیترین نگرش عقلانی است و اصولاً مهندسی فرهنگ جامعه باید در حوزه فلسفه انجام بپذیرد. اما از نظر معنویت مسلماً دین اسلام و مذهب تشیع اگر درست فهمیده شوند و با خرافات آلوده نگردند زیباترین و با شکوه ترین نوع معنویت را در اختیار انسان میگذارند. اما سیر و سلوک در عین حالی که نباید کلاً تحقیر شود باید همیشه با هشدارها همراه باشد که مردم جامعه ما خواندن دو بیت حافظ را با سیر و سلوک اشتباه نکنند و فریب ادعاها را نخورند که بقول صائب : دعوی عشق زهر بلهوسی میآید.
نظر شما