در اين راستا درسالهاي گذشته اين كشور بارها جمهوري اسلامي ايران را به بهانه اخلال در روند صلح خاورميانه، تسليحات كشتار جمعي، تروريسم و حقوق بشر متهم كرده است ، اما بعد ازاشغال عراق و ناكامي در مديريت اين كشور و نيز ظهور نشانههاي شكست طرح نقشه راه ، ايران درمركزثقل گستره جنگ رواني ايالات متحده قرار گرفت . آمريكا در اين نبرد نرم افزاري با تمام توان و با چنگ اندازي بر هر بهانه بي اساس درصدد ايجاد اجماع بينالمللي عليه جمهوري اسلامي و تضعيف نظام از درون است .
به گفته دكترعلي اكبر شيخ عطار تحليلگر مسايل خاورميانه ، اتهامات تلويحي امريكا عليه جمهوري اسلامي ايران كه در ماه هاي اخير به اتهامات تصريحي بدل شده ازسبدي بزرگ بيرون آورده مي شود و اين كار با هدف انزواي ايران و بر آورده شدن هدف مطلوب امريكا ، ادامه خواهد يافت.
وي در گفتگو با مهر مي گويد : " با توجه به الهام گيري حركتهاي عقيدتي و مبارزاتي جهان اسلام از جمهوري اسلامي ايران ، سرنگون سازي نظام جمهوري اسلامي و ناكارامد جلوه دادن حكومت اسلامي الگوي حاكم برانديشه كاخ سفيد شده است . اين كار در محدوده بحثهاي فكري و عقلاني و تهاجم نظامي غير ممكن است ، بنابراين به بهانه جويي و ايجاد جنگ رواني روي آورده اند تا فضاي فكري جهان را براي براندازي جمهوري اسلامي آماده كنند ."
جلال فياضي كارشناس مسايل سياسي ، يكي ازدلايل افزايش فشار تبليغاتي غير مستند آمريكا عليه ايران را نوعي فرافكني براي تحت الشعاع قرار دادن ناكامي هاي اين كشور درجريان جنگ واشغال عراق مي داند و در اين باره به عدم استقبال مردم عراق ازنيروهاي اشغالگر آمريكا و انگليس پس از سقوط صدام و رويارويي افكار عمومي جهان با جنگ و عدم توفيق اشغالگران در ارائه سلاح هاي كشتار جمعي عراق كه بهانه آغاز جنگ بود ، اشاره مي كند . وي همچنين مي گويد: " ناتواني آمريكا در ايجاد امنيت به عنوان ابتدايي ترين نياز مردم عراق و رويارويي آمريكا با بيگانه ستيزي و توقع مردم اين كشور درمورد پايبندي به اسلام درحاكميت سياسي ،
چالشهاي جدي پيش روي دولت امريكا قرار داد كه بايد به نوعي در يك جار و جنجال ساختگي منطقه اي گم شود . "
دكترسيد احمد حسيني كارشناس مسايل سياسي نيز شدت يافتن تكاپوي سياسي و تبليغاتي آمريكا درخصوص ايران را مقطعي و باهدف تحت الشعاع قراردادن جنايات رژيم صهيونيست درافكارعمومي و ناكامي درعراق مي داند و مي گويد : "همزمان با شدت يافتن جنايات رژيم صهيونيست درفلسطين در آستانه اجراي نقشه راه ، آمريكا سعي كرده است با فشار بر ايران به عنوان اصليترين حامي ملت فلسطين، براختلافات دروني و اغتشاشات احتمالي داخلي دامن بزند." وي فشار افكارجهاني بر دولت بوش در مورد پيدا نشدن سلاح ممنوعه وجلوگيري از روند دموكراتيك در عراق را از ديگرعلل فرافكني آمريكا و تبليغ عليه جمهوري اسلامي ايران بر مي شمرد .
در اين راستا گزارش سازمان بين المللي انرژي اتمي در مورد فعاليتهاي هسته اي ايران نيز بخشي از مواجهه بزرگ تبليغاتي آمريكا عليه جموري اسلامي ايران شده است . مواجهه اي كه به نوشته روزنامه واشنگتن پست در آن دولت بوش تمام ابزار و امكانات را براي كشاندن مسايل هسته اي ايران از فايل سازمان انرژي اتمي به جلسات شوراي امنيت به كار خواهد بست .
دكتر رسول خدابخش كارشناس علوم هسته اي معتقد است ايران تنها درهمين نسل فرصت دارد براي انرژي فسيلي جايگزين بيابد و كارايي فن آوري هسته اي در اين رابطه دلايل اعمال فشار آمريكا براي تحريم ايران را روشن مي كند .
وي با اشاره به تلاش جهاني براي كاهش آلودگي زيست محيطي مي گويد : " بايد در نظر داشته باشيم شا يد در سالهاي آينده استفاده از سوختهاي فسيلي از طريق مجامع جهاني محدود شود ضمنا به ياد داشته باشيم منابع سوخت فسيلي كشور محدود است." وي سالهاي ورود تكنولوژي استخراج نفت به ايران و صحنه كار كارگران ايراني براي شركتهاي انگليسي را يا دآوري مي كند و مي افزايد ، ما تنها درهمين نسل فرصت داريم تا براي انرژي فسيلي جايگزين بيابيم و با توجه به پيشرفت و كارايي فن آوري هسته اي تكرار آن صحنه ها دور از ذهن نيست و اين همان چيزيست كه آمريكا با اعمال فشار و تحريم در صدد تحقق آن است ."
دكتر فياضي مي گويد : "دشمني آمريكا با ايران مساله تازه اي نيست و از بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در شرايطي كه پايگاه دستيابي به منافعشان را از دست داده بودند شروع شد ، اما در مقطع جديد بعد ازحادثه 11 سپتامبر نوع بهانه جوييها عوض شده است . "
وي در مورد قرايت خاص امريكا از تروريسم مي گويد :" آمريكا در راستاي حمايت از منافع رژيم صهيونيست مبارزان فلسطيني را تروريست معرفي و ما را به حمايت از تروريسم متهم مي كند " و مي افزايد " ايران را به پناه دادن به القاعده متهم مي شود در شرايطي كه هيچ ديدگاه مشتركي ميان ما و اين گروه وجود ندارد و جمهوري اسلامي ايران بيشترين خسارت را از حضور القاعده در افقانستان متحمل شده است ."
وي ياد آور مي شود: " اين در شرايطي است كه آمريكا خود با گروه تروريستي منافقين كه رسما آنان را تروريست خوانده است مذاكره مي كند. "
دكتر قديري ابيانه كارشناس مسايل استراتژيك نيز معتقد است امروز جمهوري اسلامي ايران در شرايطي به پناه دادن به القاعده متهم مي شود كه ايالات متحده در طول سالها القاعده و طالبان را با وجود اعمال جنايتكارانه و دور از انسانيت به عنوان سازمانهاي تروريستي به حساب نميآورد ، چرا كه مطابق با منافع ايالات متحده عمل ميكردند و اين درحاليست كه بسياري از سياستمداران القاعده و طالبان را مولود سازمان جاسوسي آمريكا مي دانند .
وي مي گويد : " طالبان و القاعده به تشخيص سازمان جاسوسي امريكا با هدف تسلط بر افغانستان ، سركوب شيعيان و سازماندهي دشمني در كنار ايران تشكيل شدند ، اما با گسترش و قدرت گيري و خارج شدنشان از كنترل كاخ سفيد ، ضرورت برچيده شدن آن آمريكا را به بهانه جويي و حمله به افقانستان واداشت."
دكترحسيني استاد دانشگاه با اشاره به سخنان مداخله جويانه جرج بوش رئيس جمهور آمريكا مبني برحمايت ايالات متحده از تلاش براي آزادي و دموكراسي درايران و تقديرو بزرگنمايي اغتشاشات خياباني مي گويد : " آمريكا سعي دارد با پشتيباني از نيروهاي سرخورده و مخالف نظام اسلامي چند دستگي و بلوا دركشور ايجاد كند. غافل از اينكه مردم ايران بعد از سالها دفاع ازنظام و ميهن و سالها سازندگي و بالندگي محال است چنين نقشي را ازبيگانه بپذيرند."
وي با اشاره به موارد مشابه گذشته يادآور مي شود : " اين گونه اظهارنظرها خود روند آگاهي بخشي و اعلام انزجار مردم از سياست مداخله جويانه بيگانه را تسريع كرده و ميان خط كساني كه به اين سياست ها چراغ سبز نشان مي دهند و عموم مردم فاصله مي اندازد. "
دكتر ساداتيان معتقد است آمريكاييها با استفاده از اين پيش زمينه افكار عمومي جهان كه انتفاضه فلسطين را نشات گرفته از روحيات انقلابي درايران مي دانند مساله نفوذ ايران در عراق را مطرح مي كنند و حمايت از گروه هاي افغاني مبارزو حتي القاعده را به ايران نسبت مي دهند .
وي مي گويد : " همه اين كارها، همراه با جنگ تبليغاتي عليه فعلاليتهاي هسته اي ايران ، حمايت ازاغتشاشات خياباني والقاي نبود دموكراسي در نظام اسلامي ، براي فشار برايران و وادار كردن كشوربه تغييررفتار در راستاي توسعه ارزشهاي آمريكايي انجام مي شود و در صورت محقق نشدن اين امر تحركات و جنگ رواني با هدف بر اندازي نظام شدت خواهد يافت . "
وي درمورد دليل همگامي اتحاديه اروپا با شعار هاي مغرضانه آمريكا در مورد ايران مي گويد : " هماهنگي هاي
فرهنگي و هم معيار بودن در زمينه حقوق بشر و آزاديهاي مصرح در منشور سازمان ملل متحد موجب شده كه آمريكا بتواند در حاليكه خود بدنبال مطامع اقتصادي از تضعيف چهره ايران است ، كشورهاي اروپايي را به تكرار شعارها وادارد ، هرچند اتحاديه اروپا به شدت مخالف سلطه اقتصادي امريكا بر خاورميانه است و با تمام توان براي جلوگيري از تك قطبي شدن اقتصاد جهان تلاش مي كند . "
وسرانجام ، آنچه كارشناسان سياسي برآن هم عقيده اند اينست كه توفيق سياسي دولتمردان كشورمان در شرايط كنوني درسايه دورانديشي ، خدمت رساني ، صداقت و توجه به خرد جمعي در انديشه و رفتاراست.
نظر شما