دكتر مجتبايي : دين بيش از هر چيز با جنبه ايماني انسان سر و كار دارد

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاهي  خبرگزاري "مهر" اعزامي به مازندران ، وي در ابتداي سخنان خود پس از درود به تمام بنيانگذاران اديان بزرگ دنيا گفت : امروز دنيا ، دنيايي است كه پيش از هر زمان ديگر احتياج به گوهر معنويت دارد.  دينداري در فطرت  انسان است. فطرت دينداري در شرايط جغرافيايي و تاريخي مختلف داراي تظاهرات مختلفي است، اما مبداء و منشاء آن همان فطرتي است كه در درون  انسانها هم است . تظاهرات فطري دين در ايران، چين، هند و بين النهرين هر كدام به صورتي است ولي همه همان نور است و همان فطرت است و چند گانگي در اصل و بنيادش وجود ندارد. ما در آغاز تاريخ ، در كتاب " ريگ ودا " ي هندي  است كه  سروده اي در باب  اين كه همه حقيقت يكي است كه به صورتهاي مختلف بيان مي شود را مي بينيم ، هر چند  هزار سال بعد  از آن ، محيي الدين عربي عارف مسلمان هم همين حرف را  زد ه است  كه درواقع الوهيت يكي است و تنها جلوه هايش متفاوتند .

دكتر مجتبايي  در مورد اختلافات ظاهري اديان گفت : خداوند مي توانست همه را به يك دين خلق كند او عالم مطلق و قادر مطلق است . او ذاتي است كه مي توانست همه را يك جور خلق كند، اما او اين كار را نكرد.  همان گونه كه اثر نوك انگشت ما با هم فرق دارد شخصيت و ظرفيت هاي وجودي ما نيز با هم فر ق دارد . تفاوتها براي سير استكمالي است و بدون تفاوتها، سير استكمالي اصلا امكان ندارد. لازمه حركت، وجود تفاوت و اختلاف است . در واقع اساس خلقت براي استكمال است و انسان تنها موجودي است كه حركت استكمالي دارد.

وي افزود:  انسان خليفه الله است و بايد به جايي برسد كه خدايي شود.  در اين حرف هيچ جاي ايراد نيست، چرا كه خدا انسان را خود اين گونه آفريده است . اگر روزي ديديد كه  انسان توانست حيات را خلق كند تعجب نكنيد انسان بايد به آنجا برسد.

دكتر مجتبايي  در مورد جهاني شدن در دنياي امروز گفت : دنياي امروز دنيايي است كه بيش از هر زمان ديگر به هم فشرده شده و در وضعيتي به سر مي بريم كه از آن با تعبير جهاني شدن ياد مي كنند . شرط جهاني شدن  در درجه اول شناخت يكديگر است .

وي مهمترين وسيله براي  آماده شدن در برابر پديده جهاني شدن را  تفاهم و فهميدن دانست و گفت : بايد همديگر را بفهميم و براي فهميدن يكديگر بايد كيفيات عقلاني و نظام اعتقادي و نظام ارزشهاي همديگر را درك كنيم و به آن احترام بگذاريم . ما بايد ارزشهاي همديگر را بشناسيم و بتوانيم  اين ارزشها را بدون اين كه هويت و ارزشهاي خود را از دست بدهيم  با هم هماهنگ كنيم و براي اين كه هويت هاي ما  تغيير نكند بايد هويت هاي ديگران را خوب بشناسيم و طوري رفتاركنيم كه آنهاهم ارزش هاي ما را بشناسند. من  سالها در ميان هندي ها  ، زرتشتي ها ، مسيحي ها  و بودايي ها زندگي كرده ام و به اعتقادات آنها احترام گذاشتم و آنها هم به اعتقادات من احترام گذاشتند.

دكتر مجتبايي در ادامه سخنان خود درمورد زبان دين گفت :  زبان دين ، زبان اسطوره است . هر ديني زبانش ، زبان اسطوره  و تمثيل است و نمي توان و نبايد اين را ناديده گرفت . حيات انسان حيات اسطوره اي است و وجود  انسان داراي ساحات عقلاني، ايماني ، ذوقي و عاطفي است  . دين بيش از هر چيز با جنبه ايمان و ذوقي و عاطفي انسان سرو كار دارد . اگر قبول كنيم زبان دين ، زبان تمثيل ، استعاره و كنايه و اسطوره است به راحتي مي توانيم  يك دين ديگر را بشناسيم ، بپذيريم و دوست بداريم . خيلي راحت مي شود ديگران را دوست داشت و در دنيايي زندگي مي كنيم كه لازم است همديگر را دوست داشته باشيم .

وي در پايان سخنان خود از دانشكده مازندران براي شروع اين قدم خير تشكر كرد و گفت : چنين جمعي لازمه زمان ما است و اين اجتماع براي من معني دار است و نشاندهنده  اين است كه ضرورت پرداختن به اين مسئله درك شده است.