صدق . جملۀج صادق است اگر و فقط ش.
و دوباره در اینجا ج توصیفی از جملۀ بیان شده است (یا ج توصیفی از جملهای است که ممکن است بیان شود) و ش بیان کنندۀ شرایط صدق آن جمله است.
ما باید میان زبانی که در آن جملات ص تدوین میشوند (زبان شما) و زبانی که شما در حال تفسیر آن [جملات] هستید تمییز و تمایز قایل شویم. فیلسوفان، مورد اخیر را "زبان موضوع" (object language) و زبانی که شما به عنوان یک مفسر به کار میبرید "فرا زبان" (meta language) مینامند. اگر شما به زبان پارسی سخن بگویید و بیانهایی که بهوسیلۀ یک گویندۀ انگلیسیزبان بیان میشود تفسیر کنید آنگاه پارسی "فرازبان" و انگلیسی زبان موضوع است . حال اگر شما بهوسیلۀ پاسخ گویندۀ انگلیسیزبان تفسیر شوید به جهت آن تفسیر، انگلیسی فرازبان و پارسی زبان موضوع است.
حال فرض کنید که من و شما هر دو گویندۀ پارسیزبان باشیم. من جملهای با این عنوان بیان میکنم که "باران میبارد" و شما متوجه من میشوید. به کدام معنا شما نیاز دارید مرا تفسیر کنید؟ اگر شما در زبانی اشتراک داشته باشید و این نکته را بدانید آنگاه فهم شما از بیانهای من در کل و در صورت امر به معنای فهم آن بیانهاست. (در کل و نه همیشه. من ممکن است سخن اشتباهی بگویم یا واژهای به کار برم که کمی با واژههایی که شما به کار میبرید متفاوت هستند. شما به طور مثال ممکن است دریابید که بیان "او زنی تحملناپذیر است؟ که منظور من آن است که آن زن بیگذشت است).
در این مورد فرازبان و زبان موضوع معادلند. هنگامیکه مطلب از این قرار باشد شرایط صدق یک جمله که بیان میشوند میتوانند با به کار بردن خود آن جمله تعیّن یابند. به طور مثال اگر شما یک نظریۀ صدق را در زبان پارسی برای بیانهای من بسط هید - که من یک همزبان در زبان پارسی است - شما این شرایط صدق را برای بیان من مبنی بر اینکه "ببرها عریان میشوند، با به کار بردن آن جمله درست بیان میکنید.
(صدق1) "ببرها عریان میشوند" (که بهوسیلۀ فرد الف بیان می شود) هنگامی و فقط هنگامی صادق است که ببرها عریان شوند.
در این مورد عبارات صدق شامل جملهای که داخل علایم نقلقول است به حساب میآیند و با این عبارت که "صادق است اگر فقط اگر" همراه میشود و این با خود عبارتی که در نقل قول آمده است پیجویی میشود.
با جزیی بودن آشکار صدق 1 آزرده خاطر نشوید. یک نظریۀ صدق باید شامل منابعی برای تولید هر جملهای از زبان که نسبت بدان شما آن جمله را به کار میبرید باشد. شناخت شما از شرایط صدق جملهای با مطرح کردن ( هر چند کاملاً ناخودآگاه) یک نظریه گره میخورد که اشاره به قضیهای به شکل ص و به طور مثال جملۀ ص دارد. با این همه، چنین نظریهای به جملات صدق بسیاری به صورت نامحدود اشاره دارد.
شما بیان مرا از جملهای خاص فقط وقتی میفهمید که در موضعی باشید که بیان مرا از جملات زیادی که نامحدود هستند فهم کنید. بر طبق این دیدگاه، فهم شما از معنای یک جمله نه تنها مستلزم این است که شما معنای جملات بسیاری را بدانید که باید نسبتهای مدون و منظمی را در بین جملهها از نوعی که بهوسیلۀ قواعدی به کار میروند تا جملات ص را تولید کنند فهم کنید.
نظر شما