پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۳۰ دی ۱۳۸۷، ۱۹:۱۳

سارا شریعتی:

توجه "دروش" به حاشیه‌هاست

توجه "دروش" به حاشیه‌هاست

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران گفت: توجه دروش به حاشیه‌هاست. او معتقد است که تاریخ همیشه در حاشیه‌ها حرکت می‌کند و به همین جهت به جامعه‌‌شناسی فرقه‌هایی می‌پردازد که غیر رسمی هستند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی و نقد کتاب "هانری دروش: جامعه شناسی در مواجهه با دین"، شب گذشته در سرای اهل قلم با حضور اندیشمندان و علاقه‌مندان برگزار شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در این نشست، اهمیت جامعه شناسی "دروش" را توجه به گروه‌ها، نهادها و دیدگاه‌های مغفول دانست.

او در ابتدا با اشاره به زندگی "دروش"، گفت: "دروش" فیلسوف فرانسوی در فرانسه هم چندان فیلسوف مشهوری نیست. او فیلسوفی نامتعارف است و اندیشه‌های وی به ابعاد مغفول در جامعه شناسی رسمی از جمله نهادها، گروه‌ها و صداهای حاشیه‌ای می‌پردازد که سرکوب شده‌‌اند.

وی در ادامه گفت: فکر تألیف این کتاب یک فکر قدیمی بود و انتخاب این فیلسوف به این جهت نبود که فیلسوفی گمنام را مطرح کنم. چرا که معتقدم مطرح شدن به خاطر نفس آن فکر و اندیشه نیست بلکه محیطهای آکادمیک و رسمی در شهرت و مطرح شدن موثرند و افرادی که تن به قواعد این عرصه و میادین ندهند، ناشناخته باقی می‌مانند.

وی با اشاره به کتاب "نویسندگان فراموش شده علوم انسانی" ایده مطرح در این کتاب را چنین عنوان کرد: در این کتاب به نویسندگانی توجه شده که علاوه بر اهمیت داشتن نظام فکری و اندیشگی آنها، زندگینامه(بیوگرافی) جذابی نیز داشته باشند و در ثانی آدمهایی نامتعارف باشند. جلد اول این کتاب به "دروش" اختصاص دارد.

او در ادامه افزود: در واقع آشنایی من با اندیشه "دروش" به دوران تحصیل من برمی‌گردد و این شخصیت توسط استادم به من معرفی شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: در جامعه شناسی متعارف و مرسوم، امر واقع مطرح و اصالت دارد و عوامل شناسایی این امر نیز توسط سازوکار آن نهاد و نظام مشخص می‌شود. در این جامعه شناسی تخیل، خواب و رؤیا نه تنها امری غریب بلکه غیر عقلانی است.

او گفت: علاوه بر اندیشه نامتعارف "دروش" شخصیت وی نیز پیش بینی ناپذیر بود و به انقیاد ساختارها و نهادهای رسمی در نمی‌آمد و به گفته دوستانش متعلق به یک جا و مکان نبود. او در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمده بود و با پولی که از خیریه دریافت می‌کرد به تحصیل و درس خواندن مشغول شده بود. از این رو خود را وامدار مردم می‌دانست و برای خدمت کردن به مردم به کلیسا رفت و کشیش شد.

وی تصریح کرد: او زندگی کلیسا را با آنچه که در تصور داشت همسو ندانست. زیرا که زندگی کلیسا را مرفه احساس کرد که با تصور وی مغایر بود. از جنبه دیگر نیز وقتی دید کشیشان در پاسخ به سؤالات مردم به دنبال اثبات خدا بودند، کلیسا را ترک کرد. چرا که بر آن بود تا به دنبال اثبات خدا نباشد. لذا وی را می‌توان متأله و معتقد به دین الهیاتی دانست.

وی تصریح کرد: "دروش" در دهه 1649 کتاب "معانی مارکسیسم" را می‌نویسد. در فرانسه آن زمان موجی از حملات و تبلیغات علیه مارکسیسم از سوی کلیسا مطرح بود. نوشتن چنین کتابی از سوی یک کشیش، خشم کلیسا را برانگیخت و باعث تکفیر وی شد و در نهایت "دروش" لباس کشیشی را از تن در می‌آورد. وی در ادامه به مطالعه جامعه شناسی دین می‌پردازد و تزش را در مورد موعود گرایی(اتوپیا) می‌گذراند.

وی در ادامه گفت: دید دروش در مورد اتوپیا به این صورت است که اتوپیا تحقق پیدا نمی‌کند و هر بار که اتوپیا تحقق یابد متصلب می شود.

شریعتی افزود: آنچه در مورد "دروش" برایم جالب بود و جلب توجه می‌کرد موضوعات و مسایلی بود که مورد بررسی قرار می‌داد. صحبت او از "ادیان مرده"، "ادیان پنهان"، "ادیان فرقه ای" و "ادیان انشعابی" بود. یعنی توجه او به صداها و گروههای حاشیه‌ای است.

او گفت: دروش معتقد است در متن جامعه شناسی دینی همواره دو سنت وجود دارد که عبارتند از: جامعه شناسی دینی پدیده‌های دینی و جامعه شناسی غیر دینی پدیده‌های غیر دینی. به بیان وی این دو سنت همواره وجود دارند اما به گونه ای پارادوکسیکال عمل می‌کنند.

این استاد دانشگاه گفت: توجه دروش نه به دین اکثریت که به توجه به حاشیه‌هاست. او معتقد است که تاریخ همیشه در حاشیه ها حرکت می کند. او به جامعه شناسی فرقه ها می پردازد که غیر رسمی هستند.

وی در ادامه گفت: به بیان دروش اگر ملاک رسمی بودن دین کمیت است، بایستی گفت در ابتدا چنین طرفداران و مومنانی را نداشتند. دروش معتقد است فرقه، کلیسایی به قدرت نرسیده است و کلیسا فرقه ای به قدرت رسیده.

استاد دانشگاه تهارن افزود: جامعه شناسی دروش تلفیق سه بعد حافظه، آگاهی و تخیل است. به بیان وی حافظه ، معطوف به گذشته است و آگاهی معطوف به زمان حال و حاضر تخیل معطوف به آینده.

دروش معتقد است این ابعاد در جامعه شناسی مورد شناسی مورد غفلت واقع شده است. به بیان او جامعه شناسی فعلی به حال توجه می کند و به گذشته(خوابها) و تخیلات و آینده توجه نمی کند.

وی تصریح کرد: دروش به دو مفهوم اتوپیا و امیدواری می پردازد. او معتقد است که امید قابل تکذیب است و آن ناامیدی است که امید را تکذیب می کند. اما امیدواری را نمی توان تکذیب کرد. در واقع دروش معتقد است امیدواری اتوپیایی است که هیچ‌گاه تکذیب نمی‌شود.

کد خبر 819455

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha