حمید سبزواری شاعر سرود مطرح "خمینی ای امام" معتقد است که هر چند مبارزه و حضور در عرصه فرهنگ سن و سال نمیشناسد اما شاعران و نویسندگان جوان باید به عنوان میراثداران انقلاب شکوهمند اسلامی حضور بیشتری در عرصهها داشته باشند.
شاعران جوان میراثداران انقلابند
حمید سبزواری ضمن بیان این موضوع گفت: یکی از خصوصیات مهم انقلاب ما که بازتاب آن را نیز میتوانیم در شعر و ادبیات ببنیم جوانی و نشاط آن است. انقلاب ما با اندیشههای جوان شکل گرفت، با اندیشههای جوان تداوم یافت و همواره حضور خود را در جوانی و نشاط تعریف کرده است.
شاعر سرودههایی همچون "خمینی ای امام"، "برخیزید ای شهیدان خدایی"، "این بانگ آزادی" و "خجستهباد این پیروزی" در ادامه به قدمت ادبیات انقلابی در ایران اشاره کرد و گفت: انقلاب ما و به ویژه ادبیات آن سالها پیش از سال 57 روی داد. ما از سالها قبل عمر حکومت پهلوی را تمام شده میدانستیم و از همین رو با اطمینان خاطر فعالیت میکردیم.
ادبیات پس از انقلاب ریشه در میراث معنوی ما دارد
وی افزود: با این همه پیروزی قطعی پیروان امام خمینی(ره) در بهمن سال 57 نقطه عطفی در حرکت ما بود. ما راهی را پس از این آغاز کردیم که ریشه در اعماق اعتقادات مذهبی و ملی ما داشت.
این شاعر انقلابی ادامه داد: در روزهای مبارزه علیه حکومت پهلوی هر کس به هر شیوهای که میتوانست کار میکرد و زحمت میکشید. زیرا وقوع این انقلاب با توجه به اجتماع وتفکر مردم در آن دوره برای همه صد در صد بود و جای هیچ شبهه و تردیدی نبود که به زودی خون بر شمشیر پیروز میشود.
رسالت انقلابی ما پایان نیافته است
سبزواری با بیان اینکه مبارزه و تداوم راه انقلاب هنوز ادامه دارد و دشمنان هر روز با نقشهها و تهدیدهای تازهای پیش میآیند، گفت: ما نباید گمان کنیم که به دلیل گذشت سه ده از پیروزی غرور آفرین انقلاب اسلامی، رسالت ما پایان یافته است. از این رو باید همواره با بینشی انقلابی به جهان بنگریم.
وی با اشاره به اینکه شخصیت حضرت امام(ره) و پس از وی حضرت آیتالله خامنهای همواره برکتی برای مردم این سرزمین بوده است گفت: انقلاب ما موجب آزادی مردم از دام بیگانگان و دستیابی به استقلال حقیقی شد و دستاوردهای انقلاب از نظر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ملت ما را به بهرههای بیشتری از لحاظ فکری و مسایلی که انسان باید در عصر خود بداند قرار داده است.
این شاعر پیشکسوت ادامه داد: ادبیات ما یکی از تجلیهای این استقلال است. ما پس از انقلاب راهی را در ادبیات دنبال کردیم که ریشه در میراث ما و ریشه در آثار حافظ و مولانا داشت.
حرکت شعر به سوی سادگی
عبدالجبارکاکایی گفت: با وقوع انقلاب اسلامی قالبهای سنتی و کلاسیک شعر که ظاهرا با فضاهای جدید زیاد مانوس نبودند، مجدداً و با بیانی نو فرصت حضور پیدا کردند و دستاوردهای شعر معاصر را ادامه دادند.
عبدالجبارکاکایی شاعر با بیان اینکه یکی از تغییرات عمده در مورد شعر بعد از انقلاب سادگی و نزدیک شدن آن به فهم عمومی بود گفت: اصولاً تجربههای جریان شعر پیشگام ما در اغلب اوقات نزدیکی چندانی با ذائقه عمومی ندارد. در میان این تجربهها به طور مثال میتوان به تجربههای شعر سورئالیستی در دهه 40 اشاره کرد اما در همین دوره نیز شعر شاعرانی همچون سهراب سپهری، سیاوش کسرایی و فروغفرخزاد بسیار قابل فهم تر بود.
این شاعر افزود: با آنکه قریحه عمومی مردم به سمت آثار بیتکلف و ساده است اما عموم شعرا تمایل دارند تا نگاهی چند بعدی را در شعر خود به نمایش بگذارند.
کاکایی با اشاره به اینکه با وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 قالبهای سنتی و کلاسیک که به نظر میرسیدند با فضاهای جدید مانوس نیستند مجدداً فرصت حضور پیدا کردند گفت: تجربه نیمایی و به طور کلی نوآوری مختص به قالب خاصی نیست. درست است که نیما قالب خاصی پیشنهاد کرد اما نگاه او بسیار گستردهتر از آن یک پیشنهاد بود و این نگاه بعد از انقلاب به شعر کلاسیک هم راه یافت و گستردهتر هم شد.
وی تاکید کرد: معروفترین شاعرانی که این نگاه را دنبال کردند و آن را بسط دادند قبل از انقلاب مهدی اخوان ثالث و بعد از انقلاب قیصرامین پور بود. در مجموع نگاه نیمایی نگاه معنیداری بود که ادبیات ما را مردمیتر و امروزیتر کرد و اساساً پس از نیما ادبیات ما بهروزتر شدهاست.
این شاعر در عین حال سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب را سالهای توجه بیشتر شاعران به مسایل اجتماعی نامید و گفت: اتفاق بزرگی که صورت گرفته بود سبب شد تا ادبیات و هنر ما درگیر ماجراهای انقلاب شود واین طبیعی بود اما با شروع دهه دوم انقلاب تجربههای شخصی کم کم مجال ظهور یافت.
کاکایی همچنین افزود: ممنوعیت استفاده از عناصر ملی در شعر، تندروی برخی گروههای فرهنگی و غیر فرهنگی، خودسانسوری و عواملی از این دست مانع بروز آثاری متفاوت درباره انقلاب شده است. عموماً سعی شده است که درباره موضوعات اصلی مملکت مانند انقلاب و جنگ تحمیلی به صورت تبلیغی برخورد شود و به همین خاطر آثار نامتعارف نداشتیم.
وی در عین حال شرایط کنونی را مناسبتر از آن سالها عنوان کرد و گفت: اما در شرایط اخیر با آثاری گاه متفاوت و نیز آثاری که ناشی از تجربه شاعر باشد و لزوماً به جریان و حزب خاصی متعلق نباشد روبرو میشویم و شاید آن سالها باید میگذشت تا چنین اتفاقی رخ دهد.
شعر انقلاب خلق هویت تازهای بود
میراحمد میراحسان گفت: شعر بعد از انقلاب، هویت تازهای در مقابل تجربه قبلی به وجود آورد که سیدحسن حسینی و قیصر امینپور در کنار شاعران پیشکسوتی مانند علی معلم و حمید سبزواری، از این دست هویتسازاناند.
میراحمد میراحسان نویسنده و پِژوهشگر عرصه ادبیات و سینما با اشاره به تاثیرگذاری طبیعی هر انقلابی در یک کشور بر ادبیات و فرهنگ آن سرزمین، گفت: انقلابهای مردمی مثل انقلاب ما به خاطر ریشهای بودن و تغییر نقشه طبقاتی جوامع، تحولات بزرگی را در پی خود میآورند که عموماً به حوزههای سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیز برمیگردد.
وی افزود: همانگونه که انقلاب مشروطیت در نوشدن نگاه به عناصر مختلف فرهنگی تاثیر بسزایی گذاشت، انقلاب اسلامی نیز ادبیات را با شرایط ویژهای روبرو کرد؛ اساساً در فهم پدیده انقلاب دو سویه کاملاً متضاد وجود دارد یکی درونی است و دیگری بیرونی.
میراحسان درتوضیح این سویهها اضافه کرد: انقلاب اسلامی در درون خود، خواهان به پایان بردن درخواستهای انقلاب مشروطه یعنی استقلال و استعمارستیزی بود. با وجود تجربه تمدنی ایران، طبیعتاً انسان ایرانی آرزو میکرد به آن دوران باشکوه و سروری برگردد نه به دام بردگی بیفتد اما با آمدن استعمار به مملکت بعد از انقلاب مشروطه، عملاً موجب ناکامی آن شد و در واقع تنها یک استبداد مدرن به وجود آمد.
این پژوهشگر عرصه تاریخ و ادبیات گفت: با وقوع انقلاب اسلامی در وهله اول یک انشقاق به وجود میآمد، چرا که انقلاب ما با توجه به سرشت ایدئولوژیکاش می خواست به پارهای از سنتها بازگردد و از سویی ادبیات متداول حضور خود را در مدرنیت میدید.
وی تاکید کرد: شعر بعد از انقلاب، هویت تازهای در مقابل تجربه قبلی به وجود آورد که سیدحسن حسینی و قیصرامینپور در کنار شاعران پیشکسوتی مانند علی معلم دامغانی و حمید سبزواری، از این دست هویتسازاناند که شعرشان در بستر دفاع از انقلاب پدیدار شد و اوج گرفت.
میراحسان ادامه داد: با این وجود تا مدتها نمونههای درخشانی از شعر انقلابی به وجود نیامد، شاید به دلیل شرایط ویژه آن روز که از تقابل جریان مدرنگرا و سنتگرا ایجاد شده بود.
این پژوهشگر عرصه تاریخ و ادبیات، برخی از جریانهای شعری از جمله جریان شعری دهه 70 را " تخریب کننده زبان، ساختارشکن، نیهیلیستی و آنارشیستی" خواند و گفت: با این همه در شاعرانی همچون سلمان هراتی و قیصرامینپور به کمک جریان شعر نیمایی آمدند و به پارهای تجربههای جدید فرمی دست زدند، که آشتی سنت و مدرنیته بود.
دهه سوم انقلاب بهترین زمان رشد ادبیات کودک است
عموزاده خلیلی دهه سوم انقلاب را بهترین زمان رشد ادبیات کودک دانست و گفت: در این دهه برخلاف محتوازدگی که در دو دهه پیش شاهد آن بودیم تنوع موضوعات و تلاش نویسندگان برای نوآوری و خلاقیت قابل توجه است.
فریدون عموزاده خلیلی نویسنده یکی از مشکلات این حوزه را شناخته نشدن ذائقه مخاطبان دانست و گفت: به دلیل خرید کتابهای ادبیات کودک و نوجوان توسط مراکز نمیتوان ذائقه مخاطبان این سن را شناخت و همین نکته سبب میشود تا برای تولید در این عرصه با مشکل مواجه باشیم.
وی افزود: به عنوان مثال آموزش و پروش متولی بیشتر کتابهایی است که در حوزه کودک و نوجوان منتشر میشود. این نهاد میلیونها مخاطب دارد و انتشار یک کتاب از سوی این آنها باعث خوانده شدن آن توسط میلیونها دانش آموز میشود.
خلیلی ادامه داد: همچنین اینگونه کتابها در مسابقات کتابخوانی مورد توجه قرار میگیرد و با شمارگان بالا منتشر و از این طریق به افراد زیادی معرفی میشود.
این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان خاطرنشان کرد: مواردی از این قبیل در درجه اول باعث میشود ارزیابی و فهم درستی از ذائقه و شاخصهای مورد نظر نسل جوان به وجود نیاید و در نتیجه سیاستگذاریهای نادرستی تدوین شود. از منظر دیگر کتابهایی که به لحاظ کیفی بالاهستند و ظرفیتهای مناسبی دارند دیده نمیشوند.
عموزادهخلیلی با بیان اینکه برخی از کتابهایی که در 30 سال اخیر تولید شدهاند از کیفیت بسیار خوبی برخوردارند گفت : بسیاری از این کتابها در عرصههای بینالمللی نیز مطرح شدهاند اما در کنار اینها تعداد زیادی کتاب منتشر شده که از نظر تکنیکی و ساختار آنچنان که باید مطلوب نیستند.
وی افزود: شاید گستردگی سطح انتشار تولیدات آثار کودک و نوجوان که در سالهای اخیر شاهدش بودهایم چنین تبعاتی را نیز در بر داشته باشد.
عموزاده خلیلی دهه سوم انقلاب را بهترین زمان رشد ادبیات کودک دانست و گفت: در این دهه برخلاف محتوازدگی که در دو دهه پیش شاهد آن بودیم تنوع موضوعات و تلاش نویسندگان برای نوآوری و خلاقیت قابل توجه است.
نویسندگان به زمینههای انقلاب توجه کنند
جواد جزینی گفت: ادبیات داستانی انقلاب بیش از پرداختن به علل و زمینههای پیدایی آن به سمت شخصیتپردازی داستانی و توجه به افراد پیش رفته است.
جواد جزینی نویسنده و پژوهشگر ادبی اظهار داشت: ادبیات داستانی انقلاب به این سمت پیش رفته که به روایت داستان درون انقلاب میپردازد و زندگی اشخاص و افرادی که در این واقعه حضور داشتند روایت میکند.
وی خاطرنشان کرد: در ادبیات داستانی انقلابی دیگر کشورها شاهد روایت مبارزات ملتها علیه ظلم و ستم خودکامگان هستیم و در این کشورها ادبیات داستانی انقلاب بیشتر پیرامون مبارزات انقلابی سوق یافته است.
این نویسنده و پژوهشگر بیان داشت: پس از انقلاب به دلیل وقوع زودهنگام جنگ نویسندگان بیشتر به موضوعات جنگ پرداختند و دفاع مقدس دیگر موضوعات از جمله انقلاب را تحت الشعاع خود قرار داد.
جزینی اظهار داشت: انقلابها تحولاتی در زمینه موضوعی و شکلی در ادبیات ایجاد میکنند و نویسندگان ادبی نیز تحت تاثیر این تحولات به سراغ مضامین جدید حرکت میکنند.
انقلاب نگاه متعهدانه شعر را به جایگاه اصلیش بازگرداند
حسین اسرافیلی گفت: وقوع انقلاب باعث شد که نگاه متعهدانه و اندیشمندانه و فخیم شعری به جایگاه خودش برگردد و شعر ما پیوند مجددی با ادب فاخر و کهن ایران پیدا کند.
حسین اسرافیلی شاعر با اشاره به روند تحولات ادبی بعد از انقلاب اسلامی گفت: برای بررسی این موضوع باید به شعر دهههای 40 و 50 برگردیم که به خاطر خفقانی که بر جامعه حاکم بود شاعران به شعرهای که ظاهری مشابه داشت میپرداختند.
وی افزود: آدم احساس میکرد که این شعر شعری روشنفکری و سیاسی علیه حکومت است اما در واقع شعر بیخاصیتی بود و عمده جریان حاکم بر شعر آن زمان جریان شعر بیهویت و بیخاصیت بود که در کنار آن تعدادی از شاعران به طرح مسائل غیر اخلاقی روی آورده بودند و یا توصیفهایی مانند "اگر من جای خدا بودم این کار را میکردم و آن کار را میکردم"!
اسرافیلی اضافه کرد: اما وقوع انقلاب باعث شد که نگاه متعهدانه و اندیشمندانه و فخیم شعری به جایگاه خودش برگردد و پیوند مجددی با ادب فاخر و کهن ایران پیدا کند.
وی ادامه داد: بعد از انقلاب بسیاری از شاعرانی که با شعرهایشان با اهداف انقلاب سازگاری نداشتند یا فرار کردند یا ماندند و سکوت کردند و گاهی هم مواردی بود که علیه انقلاب شعر گفتند اما شاعران جوانی که پا به پای انقلاب رشد کردند در کنار بزرگانی مانند زندهیاد اوستا و نصرالله مردانی به شعر پرداختند و این شاعران پیشکسوت هم زیر پر و بال آنها را گرفتند.
این شاعر تاکید کرد: از جمله این شاعران میتوان به افرادی مانند مرحوم قیصرامینپور، سیدحسن حسینی و سلمان هراتی اشاره کرد که بعدها حوزه هنری را تشکیل دادند و حوزه هم توانست این شاعران را زیر پر و بال خودش تربیت کند.
وی افزود: اساساً بسیاری از کسانی که در روزگار ما صاحب نام و عنوانی هستند در اصل شاگرد کسانی مانند مشفق و شاهرخی بودند و توانستند مسیر اصلی و در واقع مسیر پیوند با گذشته را پیدا کنند.
اسرافیلی افزود: هر چند شاید ظواهر شعری این شاعران جوان در ابتدا خیلی قابل دفاع نبود اما بعدها که مجموعههای شعریشان را چاپ کردند جوانمردی آنها در موضوعات دینی و اعتقادی مشخص شد. شعر انقلاب شعر برای شعر نیست بلکه در کنار اهداف مقدس و آرمانهایی انسانی پیش میرود و این هم مدیون تعهد شاعرانی است که آن را پروراندند.
ادبیات کودک و نوجوان با انقلاب متولد شد
امیر حسین فردی نویسنده و مدیر مسئول نشریه کیهان بچهها معتقد است تاثیر انقلاب اسلامی بر ادبیات کودک و نوجوان بسیار محسوس و قابل لمس بوده چنانکه میتوان گفت ادبیات کودک و نوجوان با انقلاب متولد شد.
این نویسنده و روزنامهنگار با اشاره به تاثیر قابل لمس انقلاب اسلامی روی ادبیات کودک و نوجوان ایران گفت: اوج شکوفایی ادبیات کودک و نوجوان را باید در سالهای میانی دهه شصت و اوایل دهه هفتاد مشاهده کرد. یعنی همان سالهایی که مجله "کیهان بچهها" محل گردآمدن بسیاری از نام آوران عرصه ادبیات و هنر کودک و نوجوان بود و آثار آنان در صفحات این مجله چاپ میشد.
وی در توضیح بیشتر گفت: "کیهان بچهها" در آن چند سال در غیاب و یا غفلت ادارات مسئول نقطه عطفی در بالندگی ادبیات و هنر کودک و نوجوان پس از انقلاب شد فعالیتی که شاید دیگر تکرارناپذیر باشد.
پژوهشنامه نگاهی تحریفی داشت
این نویسنده با اشاره به این موضوع که بسیاری از چهرههای مطرح شعر و قصه کشور در جلسات و شوراهای تحریریه کیهان بچه ها بالیدهاند و بلند آوازه شدهاند اظهار داشت: این یک اتفاقی مبارک بود. اگرچه در نیمه دوم دهه 70 پژوهشنامه کودک و نوجوان با نگاهی تحریفگرایانه سعی کرد با توهین به همکاران هنرمند کیهان بچهها این حرکت را به قول بیمار خودشان دولتی و ایدئولوژیک بنامند.
وی افزود: این در حالی است که همه آن شاعران و نویسندگان هرآنچه می نوشتند و میسرودند برخاسته از حس خودشان بود و کیهان بچهها کوچکترین دخالتی در آن نداشت.
تاسیس خانه ترجمه موجب سرازیر شدن سیل بی ضابطه آثارغربی شد
این فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان با انتقاد از تاسیس خانه ترجمه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در طول سالهای دهه 70 گفت: متاسفانه بالندگی ادبیات کودک و نوجوان پس ازانقلاب اسلامی با رویکرد وزارت ارشاد به ترجمه و تاسیس خانه ترجمه سرازیر شدن سیل بی ضابطه آثار غربی به ایران را در پی داشت.
وی ادامه داد: دراین شرایط استقبال سودجویانه برخی ناشران ازاین فرصت پیش آمده و بی مهری نسبت به نویسندگان و شاعران ایرانی و عدم قبول چاپ آثارآنان یکی از دلایل عمده رکود ادبیات کودک و نوجوان شد.
فردی گفت: البته در این میان برخی از ناشران اقماری در حد انفجار فربه شدند و کمر ادبیات کودک و نوجوان تازه بالیده را شکستند. به طوری که امروز این موجود فرتوت با کمک عصا هم قادر به راه رفتن نیست.
ادبیات انقلاب اسلامی بدل به یک ژانر ادبی نشده است
نویسنده رمان "اسماعیل" با تاکید بر این موضوع که ادبیات در 30سال اخیر جایگاه مهمی برای خود به دست آورده است معتقد است نمیتوان این ادبیات را دارای ژانر و یا سبکی خاص دانست.
وی در توضیح این نکته گفت: ولی آنچه که با قاطعیت می توان گفت این است که انقلاب جان تازه ای به ادبیات داستانی این سرزمین دمید. در این فضا نویسندگان شکوفا شدند. ادبیات گردن افراشت، بال و پر گرفت و فاصله خود را با آن ادبیات وابسته به بخشنامهها و دستورالعملهای حزب کمونیست شوروی کاملا از میان برداشت و تبدیل به یک ادبیات ملی شد.
مدیر مسئول نشریه کیهان بچهها افزود: اما در بخشهای قابل توجهی از همین ادبیات وابستگی به رهنمودهای محافل غربی و سرسپردگی به جریانهای فکری و سرمایهداری و صهیونیستی نه تنها قطع نشده بلکه به بازتولید هم رسید و تکثیر شد.
وی در پایان خاطرنشان ساخت: با این حال فضای آزاد جامعه انقلاب به این جریانهاهم مجوز تولید و حضور داد و همچنان میدهد. به نظرم این بخش از بحث را باید در چارچوب تهاجم فرهنگی غرب و دلدادگی برخی از محافل ادبی داخلی به اراده نظریه پردازان غربی و در نتیجه جدایی از متن مردم ایران و فرهنگ و آرمانهایشان ادامه داد.
ادبیات پیش از انقلاب تهی از معنا بود
راضیه تجار گفت: بعد از انقلاب محتوای ادبی بر فرمهای ادبی ارجحیت یافت و این همان ادبیات متعالی است که ما به آن رسیدهایم و باید گامهای بیشتری هم برای تعالی آن برداریم.
راضیه تجار نویسنده درباره روند تحولات ادبی بعد از انقلاب گفت: ادبیات انقلاب نوع خاصی از ادبیات بود که با انقلاب اسلامی وجود خود را اعلام کرد. این انقلاب از نظر محتوا به گونهای است که به خوبی قابل تامل و بررسی است و در یک کلام میتوان گفت در این ادبیات محتوا بر کل ادبیات افزوده شد در حالی که پیش از انقلاب ادبیات عمدتاً از محتوا و معنایی خاص تهی بود.
تجار اضافه کرد: بسیاری از آثار آن زمان از نظر فرم سطح بالایی داشتند اما وقتی دقت میکردی میتوانستی ببینی که آن پوسته ظاهری قویتر از محتویات درونی است و با چیزی روبرو میشدی که در ظاهر درخشش زیادی دارد اما از محتوا و درون مایه تهی است.
به ادبیات متعالی رسیدهایم
این نویسنده گفت: بعد از انقلاب این روند برعکس شد و محتوا ارجحیت پیدا کرد و مضاف بر آن هنرمندان در طول سه دهه اخیر، آثاری ارائه کردهاند که هم محتوا و هم فرم آنها درخشش شگرفی داشته است. این همان ادبیات متعالی است که ما به آن رسیدهایم و باید گامهای بیشتری هم برای تعالی آن برداریم.
وی در پاسخ به این سوال که "ادبیات انقلاب چه میزان در جهان شناخته شده است؟" تاکید کرد: پاسخ به این پرسش نیازمند توجه به ترجمه ادبیات ما به زبانهای دیگر است. متاسفانه ما پشتوانه غنی به لحاظ ترجمه نداریم و هیچ مرکزی هم که برخی مترجمان را موظف کند آثار ادبیات انقلاب را به زبانهایی مانند انگلیسی و عربی ترجمه کند نداریم.
تجار ادامه داد: به نظر میرسد دهه چهارم انقلاب زمان این کار است تا کمی هم در ترجمه آثار انقلابی درخشش داشته باشیم و باید افراد موثری وجود داشته باشند که آثار سه دهه اخیر را در حوزههای رمان، داستان، داستان کوتاه، داستان مینیمال، خاطرات و زندگینامه داستانی بررسی کنند و آنها را به دست ترجمه بسپارند.
وی گفت: من برخلاف بعضی نویسندگان و مترجمان دیگر که میگویند اثر درخوری برای ترجمه نداریم مصرّ هستم که آثار خوبی داریم که قابلیت ترجمه و طرح در حوزههای جهانی را دارند منتها وظیفه اهل قلم این است که آنها را شناسایی کنند.
تجار افزود: یکی از راههای شناسایی آثار فهرست کردن آثاری است که در جشنوارههای مختلف برگزیده شدهاند. باید از کسانی که ارتباط روحی و قلمی خوبی با آثار انقلابی دارند خواست که دست به کار ترجمه آنها بزنند. در آن صورت است که میتوانیم بگوئیم آثار ادبیمان همانند آثار سینمایمان جهانی شدهاند.
مانایی انقلاب را به رمان بیاوریم
مصطفی جمشیدی گفت: اگر نتوانیم حرفهای انقلابمان را در قالب رمان بگوییم مانایی آن را در معرض تهدید قرار دادهایم و همانطور که نظام ما برنامه توسعه چند ساله دارد ما باید برنامهای مشابه را برای رمان پایهریزی کنیم.
مصطفی جمشیدی نویسنده درباره روند تحولات ادبی بعد از انقلاب اسلامی با تاکید بر عظمت این رویداد در قرن بیستم گفت: چندین قرن بود که هیچ تغییر ساختاری و شکلی در جهان صورت نگرفته بود و انقلاب اسلامی آنقدر عظیم بود که روشنفکران در درک ابعاد و ماهیت آن مبهوت ماندند تا جایی که در برخی مورد شاهد گسست فرهنگی میان قبل و بعد از انقلاب شدیم.
وی افزود: از نظر تکنیکی نویسندگان قبل از انقلاب چیزی کم نداشتند اما نکته مهم این است که به لحاظ محتوایی چه اتفاقی رخ داد؟ ادبیات پیش از انقلاب در سایه نوعی نیستانگاری ناشی از مدرنیته و مصرفزدگی بود هر چند رگههایی از عدالتجویی در میان نویسندگان آن دوره وجود داشت و گامهایی هم برداشته میشد و ظرفیتهایی را به کمال سپری کرده بود.
برخی روشنفکران از انقلاب جا ماندند
جمشیدی اضافه کرد: ما پیش از انقلاب در آثار نویسندگانی مانند ابراهیم گلستان، صادق چوبک، بزرگ علوی و محمود دولتآبادی، تزئینهایی در زمینه تکنیک و حتی الگوبرداریهایی از ادبیات سوسیالیستی و نگرههایی از ادبیات تلخ و نیستانگاری میدیدیم اما وظیفه نویسنده بعد از انقلاب این است که همان ظرفیتها را هم در زمینههای تکنیکی و هم محتوایی انجام دهد و اگر به دنبال موضوعاتی باشیم که آنها پدید آوردند کار خاصی انجام ندادهایم.
این داستاننویس گفت: در دولت فعلی گامهایی برداشته شده اما همه چیز صرف بودجه نیست. ضمن اینکه دانشگاهها در این زمینه کم کاری کردهاند. در کشوری مانند آمریکا رمانهای مهم دنیا را دانشگاهها چاپ میکنند در حالی که وضعیت در کشور ما برعکس است.
وی با انتقاد از گرایش جامعه به ادبیات عامهپسند اضافه کرد: ما با ادبیات توهمآمیزی به نام ادبیات عامهپسند مواجهیم در حالی که آبشخور ادبیات ما فرهنگی است و موادی هم که باید به آن بدهیم باید فرهنگی باشد. شمارگان آثار مربوط به ادبیات عامهپسند ما نامعقول است و نشان از وجود دستهایی است که نگذارند کتاب مفید به دست مردم برسد.
جمشیدی با تاکید بر تداوم نگارش رمانهایی درباره انقلاب افزود: ما در این حوزه در کشور خودمان کاستی بسیار داریم و باید گامهای بزرگ را آغاز کرد. نکته دیگر این است که ما نویسندگان آثار انقلابی بدون هیچ معلمی شروع به کار کردیم و مانند غرب نبود که دانشکدههای زیادی برای این امر وجود داشته باشد.
وی گفت: با این وجود اگر نتوانیم حرفهای انقلابمان را در قالب رمان بگوییم، مانایی مان را در معرض تهدید قرار دادهایم و همانطور که نظام ما برنامه توسعه چند ساله دارد باید برنامه توسعه چندسالهای برای رمان پایه ریزی کرد. اگر پویایی میخواهیم باید به ادبیات جدی بپردازیم.
ادبیات انقلاب اسلامی در صورت ترجمه با استقبال مواجه میشود
حسن احمدی توجه به ادبیات ترجمه را یکی از مشکلات ادبیات کودک و نوجوان در سالهای پس از انقلاب دانست و گفت: آثار نویسندگان ایرانی از ارزش بالایی برخوردارند و چنانچه ترجمه شوند با استقبال روبرو میشوند.
این نویسنده و پژوهشگر در باره با تحولات ادبیات کودک و نوجوان در سالهای بعد از انقلاب گفت: تعداد نویسندگانی که قبل از انقلاب در حوزه کودک و نوجوان فعالیت می کردند بسیار کم بودند در حالیکه ما در سالهای بعد از انقلاب با رشد تصاعدی نویسندگان این حوزه روبرو شدیم.
وی افزود: در آن زمان به غیر از تعداد اندکی از نویسندگان و شاعرانی که در مجلات پیک کار میکردند کمتر نویسندهای ادبیات کودکان و نوجوانان را به ویژه در عرصه ادبیات خردسال جدی میگرفت. اما بعد از انقلاب دوستانی زیادی وارد این حوزه شدهاند که بسیار خوب هم کار کردهاند.
این نویسنده یادآور شد: در سالهای اخیر تحول خوبی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان صورت گرفته است. حتی آثار بسیاری این قابلیت را دارند که جهانی شوند.
این نویسنده تاکید کرد: به طور کلی میتوان گفت که جای امیدواری زیادی برای پیشرفت هر چه بیشتر ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد و با توجه به اینکه قلمها پختهتر شدهاند و نویسندگان بهتر کار میکنند آینده خوبی را میتوان برای ادبیات کودک و نوجوان پیش بینی کرد.
احمدی در پایان گفت: یکی از ویژگیهای مهم ادبیات انقلاب اسلامی به ویژه در حوزه کودک ونوجوان نگاه تخصصی آن است و این سبب شده تا مخاطبان نیز استقبال بیشتری از آن داشته باشند.
ادبیات کودک و نوجوان پیش از انقلاب بیبنیه بود
مصطفی رحماندوست با بیان اینکه قبل از انقلاب ادبیاتی به نام ادبیات کودک و نوجوان در ایران نداشتیم گفت: ما نویسندگان محدودی در این حوزه داشتیم که در کنار ادبیات بزرگسال به ادبیات کودک نیز توجه داشتند.
مصطفی رحماندوست نویسنده و شاعر ادبیات کودک و نوجوان با بیان اینکه "البته خبرنگارانی در مجله پیک به طور تخصصی به این مساله میپرداختند" گفت: ادبیات امروز قابل قیاس با ادبیات گذشته نیست و دیگر نباید آنچه را که امروز وجود دارد با قبل از انقلاب مقایسه کنیم.
وی افزود: به اعتقاد من قبل از انقلاب نمیتوان روی 10 نویسنده دست گذاشت و گفت که این 10 نفر عمرشان را صرف ادبیات کودک کردهاند. در حال حاضر با نشریاتی که برای کودکان و نوجوانان منتشر میشوند و دست کم چهارهزار عنوان جلد کتاب در طول سال میتوان گفت پیشرفت بسیار خوبی در زمینه ادبیات کودک و نوجوان داشتهایم.
وی خاطر نشان کرد: امروزه حرفه عده زیادی نوشتن و نقاشی کردن برای کودکان شده است و این توجه شدید به ادبیات کودکان پس از انقلاب روی داده است.
رحماندوست اضافه کرد: متاسفانه در سالهای اخیر وضیعت خوبی نداشتهایم و آن سیر صعودی آنطور که خواستهایم دنبال نشده است. درست است که هنوز هم ادبیات کودک و نوجوان ما بالنده است، اما ما باید خود را علاوه بر مقایسه با کشورهای منطقه با گذشته خودمان در طول سه دهه اخیر نیز بسنجیم. این بررسی نشان میدهد که محنی رشد ما در سالهای اخیر رشد مناسبی نداشته است.
وی در پایان گفت: امروزه ترجمهها و کتابهای کمک آموزشی در حوزه کودک و نوجوان بسیار زیاد شده و در عوض کتابهای تالیفی که ادبیات کودک یک کشور را تشکیل میدهند تیراژشان پایین آمدهاست و این وضعیت چندان خوبی برای ادبیات کودکان نیست.
انقلاب اسلامی خاستگاه ادبیات جهانی مقاومت است
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس انقلاب اسلامی را خاستگاه ادبیات مقاومت در جهان توصیف کرد و گفت: اینکه امروز میِبینیم مردم غزه در مقابل اشغالگران مقاومت میکنند موضوع جدیدی است که از صدور انقلاب ما ناشی شده است.
سردار میرفیصل باقرزاده رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس درباره روند تحولات ادبی پس از انقلاب اسلامی گفت: رویکرد ادبیات پس از انقلاب رویکرد ارزشی با نگاه مقاومت بوده است. در حقیقت ادبیات ما به دلیل اینکه در بستر انقلاب اسلامی و جنگ شکل گرفته است به نوعی ترجمان مقاومت است و یکی از درسهایی هم که مقاومت میدهد روحیه تکلیف گرایی است که امام خمینی (ره) مبلغ و مروج آن بوده است.
رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس اضافه کرد: روحیه تکلیفگرایی مذکور به این معنی است که انسان با وجود همه مشکلات، تنگناها، اضطرارها، سختیها، عسر و حرجها و حتی تحمیل جنگ و همه ناملایمات دیگر بر سر آرمانهایش بایستد و از آن دفاع کند. این نگاه ادبیات مقاومت و نگاه تکلیفگرایی است که امام در روح آن دمید.
سردار باقرزاده در پاسخ به این پرسش که آیا "نویسندگان ما توانستهاند مفاهیم موجود در انقلاب را در سه دهه اخیر به زبان رمان و داستان در بیاورند؟" افزود: قطعاً نویسندگان متعهد کشور تلاششان را در این سالها به کار گرفتهاند و تا حد زیادی هم موفق بودهاند. خاستگاه ادبیات مقاومت در جهان انقلاب اسلامی است که ثمراتش را امروز در غزه میبینیم. اینکه مردم غزه در مقابل اشغالگران مقاومت میکنند موضوع جدیدی است که از صدور انقلاب ما ناشی شده است.
نویسندگان نسل انقلاب از پیشکسوتها جسورترند
محمدرضا شمس نسل جدید نویسندگان را از نسل گذشته شجاعتر خواند و گفت: با وجود نسلی که در ادبیات انقلاب شکل گرفته بسیار خوشبین هستم که در ایران صاحب ادبیاتی فاخر و قابل رقابت با جهان شویم.
این نویسنده و پژوهشگر در رابطه با تحولات ادبیات کودک و نوجوان در سالهای بعد از انقلاب گفت: در سالهای پس از پیروزی انقلاب جوی سرشار از احساس و هیجان در کشور غالب شد که ادبیات نیز با این فضا همراه شد و از همین رو ما نویسندگان خوبی را در سالهای پس از پیروزی انقلاب شاهد بودهایم.
وی افزود: اما این حرکت در دهه دوم انقلاب با کمی رکورد همراه شد و این نکته از آن رو صورت گرفت که ما در این دهه به ارزیابی گذشته پرداختیم و حرکت خود را گزیدهتر دنبال کردیم. در این دوران قواعدی که در ادبیات داستانی وجود داشت مورد توجه قرار گرفت و این سوال به وجود آمد که مخاطب باید چگونه باشد و نویسندگان به این فکر افتادند که حال باید چگونه از قالبهای جدید برای نزدیکی به مخاطب استفاده کرد.
این نویسنده یادآور شد: تمامی این سوالات باعث بوجود آمدن مسائل و قوائد خاصی شد و این سوال به وجود آمد که آیا تنها وظیفه ادبیات آموزش دادن است یا اینکه یک کتاب در کنار ادبیت میتواند نقشهای دیگری مانند آموزش نیز داشته باشد.
وی تاکید کرد: ما نویسندگان پس از انقلاب کتابهایی که در دهه 70 ترجمه شد را خواندیم و فهمیدیم که به شکل دیگری هم میتوان نوشت. در دهه سوم بسیاری از نویسدندگان راه قبلی خود را ارائه دادند اما عدهای هم برای مقبولیت بیشتر در جامعه و همچنین تجربه فضاهای نو استفاده از مفهومهای انتزاعی و شخصیتهای جدید را در داستانها وارد کردند.
به گفته این نویسنده تمام این مسایل سبب شد تا حرکت ادبیات داستانی در دهه سوم با کندی همراه باشد چرا که ناشران و نویسندگان هنوز میترسیدند تا حرکتهای نوی خود را به نمایش بگذارند.
شمس در پایان گفت: خوشبختانه در حال حاضر این حرکت تندتر شده و نسل جدید نویسندگان بسیار خوب کار می کنند که البته بسیار نگرانم که این نسل از آن طرف بام بیفتند.
انقلاب نویسندگان و شاعران تازه نفس را وارد عرصه کرد
توفیق سبحانی گفت: انقلاب اسلامی موضوعهای جدیدی را وارد نثر و شعر کرد، واژههایی نوساخته هم وارد زبان کرد و موجب شد نویسندگان و شاعران تازه نفس وارد این عرصه شوند.
توفیق سبحانی مولانا پژوه کشورمان درباره تاثیر انقلاب اسلامی بر ادبیات فارسی، گفت : اثر انقلاب اسلامی بر ادبیات آن بود که موضوعهای جدیدی را وارد نثر و شعر کرد واژه هایی نوساخته هم وارد زبان ساخت. انقلاب همچنین موجب شد نویسندگان و شاعران تازه نفس وارد این عرصه شوند.
مصحح دیوان کبیر همچنین درباره میزان تاثیرپذیری نویسندگان از رخداد انقلاب، افزود: گرچه هنوز زود است که درباره پرداختن نویسندگان به آرمانهای انقلاب سخن گفت، اما به گمان من آنها در کار خود چندان موفق نبودهاند. با این وجود میتوان گفت که در دهه نخست این تاثیرپذیری آشکارتر است.
سبحانی اضافه کرد: به عقیده من حق بود در این سالها پژوهش هایی درباره حیات، اندیشهها و آثار نویسندگان، شاعران و جانبازانی که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی فعال بودند، به عمل میآمد که تاکنون این کار انجام نشده و یا دست کم به این موضوع پرداخته نشده است.
وی معرفی این بخش از نویسندگان را ضروری توصیف کرد و افزود: این کار لازم است چرا که به قول معروف سوگواری برای مرده نیست بلکه برای تنبه زندگان است!
این پژوهشگر عرصه تاریخ و ادبیات کشورمان همچنین در ارزیابی میزان استقبال از آثار ادبی بعد از انقلاب در جهان، گفت: اطلاع دقیقی ازمیزان استقبال از آثار ادبی دوره انقلاب در خارج از ایران ندارم اما میدانم که کتابهایی از برجستگان ایرانی همچون مرحوم مطهری، شریعتی و دیگران به زبانهای دیگر ترجمه شده است.
نظر شما