پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۰ بهمن ۱۳۸۷، ۱۰:۵۵

سروش دباغ: "پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است" به تنقیح پرسشها می‌پردازد

سروش دباغ: "پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است" به تنقیح پرسشها می‌پردازد

عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران معتقد است کتاب "پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است" پرسشها را تنقیح می‌کند و این امر به تنقیح مبادی و مبانی پیش‌فرضها می‌انجامد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "پرسیدن مهم‌تر از پاسخ دادن است" با حضور حمیده بحرینی، مترجم کتاب، محمد منصور هاشمی، سروش دباغ و علی اصغر محمد خانی عصر سه شنبه در شهر کتاب برگزار گردید.

به گزارش خبرنگار مهر کتاب "پرسیدن مهم‌تر از پاسخ دادن است" اثر دنیل کلاک و ریموند ماتین با ترجمه حمیده بحرینی و ویراستاری هومن پناهنده توسط نشر هرمس به چاپ رسیده است.

دکتر دباغ با اشاره به نکات مثبت کتاب گفت: کتاب به رغم اینکه کتاب مفیدی است ولی ملاحظاتی نیز در باره آن وجود دارد. نکات مثبت کتاب این است که ترجمه کتاب ترجمه سلیس و روان است و کتاب به فارسی قابل فهم ترجمه شده و به خواننده احساس تکلف و تصنع حین خواندن دست نمی‌دهد و می‌تواند با کتاب رابطه خوبی برقرار کند. همچنین مترجم از معادلهای روزمره و قابل فهم بهره گرفته و توانسته مراد مؤلفان را به خوبی منتقل کند.

وی گفت: به طور کلی سه محور را می‌توان برای "فلسفیدن" در نظر گرفت و من هم می‌خواهم از این سه منظر کتاب را ارزیابی کنم. ساحت اول این است که فلسفه به دنبال تنقیح مبادی و مبانی پیش فرضهایی است که به آن باور داریم و قبول کرده‌ایم.  ساحت دوم  فلسفیدن بررسی تناسب میان ادله و مدعیات است. اینکه چه میزان دلیل برای مدعای خود داریم و چگونه می‌توانیم از یک مقدمه خاص به نتیجه خاص برسیم و چقدر ادله ما محکم هستند. ساحت سوم فلسفیدن، ملتزم بودن به لوازم سخن و مدعای خویش است.

وی در ادامه خاطر نشان کرد: این کتاب در ساحت اول می‌تواند به ما کمک کند. وقتی ما پرسشها را تنقیح کنیم این امر می‌تواند به تنقیح مبادی و مبانی پیش فرضها بینجامد. در بررسی ساحت دوم پرسیدن می‌تواند به تناسب میان ادله و مدعیات ما منجر شود.

او گفت: در مقدمه کتاب می‌خوانیم که فلسفه یک فعالیت است نه یک دانش. این یک فکر ویتگنشتاینی است و این بحث در ترکتاتوس مطرح است. نویسندگان نیم نگاهی به این نوع فلسفیدن داشته‌اند. به طور کلی دو سنت در فلسفه تحلیلی وجود دارد. یکی سنت تراکتاتوسی یا حلقه وینی که خط محکمی میان علم و فلسفه می‌کشد و راه آن دو را از هم جدا می‌داند که البته ریشه در سنت کانتی دارد. سنت دیگر، سنت راسلی-کواینی  است. این سنت معتقد است در مواجهه ما با جهان و پیدایش مسایلی که  علم نتواند به آن پاسخ دهد، فلسفه بدانها پاسخ می دهد. نویسندگان کتاب ملهم از سنت فکری اول هستند و معتقدند که راه فلسفه از علم جداست.

وی در ادامه تصریح کرد: به رغم نکات مثبت کتاب ملاحظاتی نیز در باره کتاب وجود دارد. نویسندگان 14 موضوع را مورد بررسی قرار داده‌اند و سعی کرده‌اند که در مقام تنقیح پرسشهای ما برآیند. در بحث مربوط به خدا این ایراد وارد است که نویسندگان کتاب تلقی‌های گوناگون از خدا (خدای ادیان، خدای عرفان و خدای فلسفی) را مد نظر قرار نداده‌اند و ملغمه‌ای از این تلقی‌ها را بررسی کرده‌اند.

در مبحث شر و معجزه و اختیار موضع نویسندگان کتاب به خوبی تقریر نشده و موضع رقیب پرداخته نشده است که می‌توانستند با طرح موضع رقیب به آن بپردازند.

او در ادامه گفت: در بحث اخلاق و ارزشها نویسندگان معتقدند که سخن گفتن از وجدان در اخلاق جایی ندارد و وجدان همان امر بیرونی است که درونی شده است. اگر قرار است وجدان را نقد کنیم دلیلی باید اقامه کنیم که  دلیلی برای نقد وجدان در کتاب مشاهده نمی‌شود. اگر این سخن واضح و بدیهی(common sense) بود، حق با نویسندگان بود ولی چون اینگونه نیست باید دلیلی از نویسندگان در نقد وجدان آورده می‌شد.

او گفت: نویسندگان در بحث ارزش نیز همین اشتباه را مرتکب شده‌اند. آنها معتقدند که به جای داوری‌های ارزشی باید داوری‌های واقعی را بگنجانیم و ارزشها در ذهن ما قرار دارند. بحث من این نیست که چرا نویسندگان این موضع را اختیار کرده‌اند بلکه بحث این است که دلیلی برای ادعای خود اقامه نکرده‌اند. مهم نحوه رسیدن به مدعای مطرح شده است. کتاب از این حیث که در برخی مباحث دلیلی برای مدعای طرح شده اقامه نمی کند، نقصان دارد.

وی در پایان با اشاره به مفید بودن کتاب خاطرنشان کرد: کتاب از آنجا که اذهان را زیر و رو می‌کند جالب است. هر چند بعضی جاها به رغم ادعای نویسندگان، رسیدن به نتیجه مهم‌تر از ایجاد پرسش بوده‌است.

کد خبر 824959

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha