۱۲ بهمن ۱۳۸۷، ۸:۵۱

جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر با فیلم‌های اجتماعی رونق می‌گیرد

جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر با فیلم‌های اجتماعی رونق می‌گیرد

بررسی ژانر فیلم‌های بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره بیست و هفتم نشان می‌دهد رویکرد فیلمسازان ایرانی همچون گذشته متمرکز بر اجتماع و مسائل برخاسته از آن است.

به گزارش خبرنگار مهر، بررسی مضمونی و ژانری فیلم‌های ایرانی حاضر در بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فجر می‌تواند در عین تکرار یک رسم نانوشته، جذابیت خاص خود را داشته باشد.

بررسی گونه‌ سینمایی فیلم‌های جشنواره با تکیه بر خلاصه داستان فیلم‌ها و حرف‌های دست‌اندرکاران (با توجه به دیده نشدن فیلم‌ها)، هرچند چندان دقیق نیست اما می‌تواند یک خط کلی از جشنواره پیش روز و تمرکز فیلمسازان بر فضا و حال و هوایی خاص را روشن کند.



بیست

این رویکرد می‌تواند حاصل سیاستگذاری‌های جشنواره سال گذشته، توجه احتمالی هیئت داوران به مضامین خاص، بازتاب توجه مخاطب به برخی مضامین و ... باشد. طبعاً با پایان گرفتن جشنواره این بررسی می‌تواند سمت و سویی دیگر پیدا کند، چرا که بیش از هر چیز با دیده شدن این آثار، به آسیب‌شناسی ژانری آنها پرداخته می‌شود که مبحثی دیگر است.

ذکر این نکته لازم است که رسیدن به فهرست ترین‌ها در بررسی گونه سینمایی فیلم‌های شرکت‌کننده در جشنواره علاوه بر جذابیت، می‌تواند برخی کمبود یا فقدان توجه‌ها به گونه‌ای خاص را برجسته کند تا چه بسا با متمرکز شدن نگاه به آنها، اقبال عمومی شامل حالشان شود.

جشنواره فیلم فجر در فاصله سه روز تا بیست و هفت سالگی همچنان که تنوع در مضامین و ژانرها را مورد توجه قرار داده، اما این تنوع همچون دیگر سالها تعادل ندارد و گونه اجتماعی و ملودرام باز هم بر قله ایستاده، بدون آنکه رقیبی داشته باشد.

توجه به این نکته مهم است که با توجه به تلفیق چند گونه سینمایی در بسیاری فیلم‌ها، برخی فیلم ها علاوه بر رویکرد عام به ژانر اجتماعی و ملودرام، گوشه‌چشمی به دیگر گونه‌ها هم دارند و در این میان سهم ژانر اجتماعی در این احتساب ناخواسته بیشتر هم می‌شود.

ملودرام اجتماعی:

گونه اجتماعی و ملودرام همچون سالهای گذشته به گونه‌ای از پیش تعیین‌ شده پر استقبال‌ترین در جشنواره بیست و هفتم است. گونه‌ای که با توجه به استقبال منتقدان، سینمادوستان و مخاطب عام گاه دچار رویکردهای سهل‌الوصول هم شده و با حضور تک سکانسی از اجتماع کوچک شهر و روستا و مشکلات روزمره مردم می‌توان فیلم‌ها را در این رده قرار داد.

محمدهادی کریمی در "امشب شب مهتابه" مانند مجموعه فیلمنامه‌هایش تلاش می‌کند نگاهی آسیب‌شناسانه به مسئله قهرمان قصه داشته باشد. این فیلم با درونمایه معنوی به نقاط برجسته و اوج و فرود زندگی یک خواننده می‌پردازد و در این بستر عاطفی تفاوت‌های سه نسل را به تصویر می‌کشد.

حمید نعمت‌الله در "بی‌پولی" نگاه جزیی‌نگر خود را همچون "بوتیک" بر مشکلات زندگی یک زوج جوان متمرکز می‌کند. قصه این فیلم به پیامدهای بیکاری در زندگی زوجی جوان می‌پردازد که دامنه‌های گسترده آن به همه وجوه زندگی و خوشبختی آنها سایه می‌اندازد. بخصوص که صاحب بچه هم می‌شوند و بحران شدت می‌گیرد.

عبدالرضا کاهانی نیز در "بیست" با تکیه بر محوریت یک تالار پذیرایی که کارکنان به آنجا وابستگی مالی و عاطفی دارند، بر مشکلات اقتصادی این طبقه و روابط شکل گرفته بین آنها متمرکز می‌شود. روابطی که برشی جزیی‌نگرانه از مسائل و مناسبات این قشر ارائه می‌دهد.

فریدون حسن‌پور در "پای پیاده" داستان خانواده‌ای را برجسته کرده که می‌خواهند پیر پسر خود را زن بدهند و با توجه به فضاهای مألوف کارهای حسن‌پور در میان اجتماعی کوچک از یک روستا می‌گذرد. وجوه معنایی و انسانی نیز در آثار حسن‌پور حضوری زیرپوستی دارند.

واروژ کریم‌مسیحی در "تردید" اقتباسی آزاد از نمایشنامه "هملت" شکسپیر دارد که به روابط و مناسبات امروزی برگردانده شده است. هرچند دومین فیلم این کارگردان پس از 17 سال از ساخت "‍پرده آخر" می‌تواند همان فضای کلاسیک، روابط تو در تو و بازی‌های پشت پرده را در زمان حال تداعی کند.

شالیزه عارف‌پور در "حیران" پیامدهای ازدواج یک دختر جوان را با یک مهاجر افغان محور قرار داده است. ازدواجی که با مخالفت خانواده دختر مواجه می‌شود و آنها را در وضعیتی خاص قرار می‌دهد. به این ترتیب وجوه اجتماعی فیلم با توجه به خاستگاه شخصیت‌ها می‌تواند پررنگ باشد.

بیژن میرباقری در "دوزخ، برزخ، بهشت" نگاهی خاص به بازسازی این سه مقطع زندگی پس از مرگ در سه اپیزود داستانی دارد. فیلم در لوکیشی ثابت در مقاطع زمانی مختلف روایت تنهایی آدم‌های مختلف را روایت می‌کند. زوجی که از هم جدا شده‌اند، مردی که از گذشته‌های خود یاد می‌کند و زنی که کارهای همسرش را پس از مرگ انجام می‌دهد.

ابوالحسن داودی در "زادبوم" به ارتباط یک فرد با زادگاه، خانواده و هویت گمشده‌اش می‌پردازد که بخصوص با حضور فرید مصطفوی به عنوان فیلمنامه‌نویس که آثار شاخص اجتماعی را در کارنامه دارد، سویه‌های اجتماعی این فیلم نیز پررنگ است.

امید بنکدار و کیوان علیمحمدی در "شبانه روز" به چهار روایت تو در تو از قصه‌هایی با محوریت چند زن می‌پردازد. قصه‌هایی که با حرکت در زمان به نوعی عشق را از نگاه زنان به چالش کشیده و در عین حال مناسبات و روابط آنها را در زمان طراحی شده برجسته می‌کند. اپیزودهای این فیلم هر کدام با سبک و سیاق و روایتی خاص، سلایق مختلف را تأمین می‌کند.

پرویز شهبازی در "عیار 14" به ماجرای 12 ساعت از زندگی طلافروشی می‌پردازد که به خاطر اتفاقی در پنج سال قبل دچار دردسر می‌شود. در فیلم‌های شهبازی همواره رگه‌های اجتماعی به نوعی به بطن کار برده و بروزی متعادل و زیرپوستی دارند.

بهرام بیضایی در "وقتی همه خوابیم" پشت صحنه سینمای ایران و مسائل و روابط حاکم بر آن را محور قرار داده که پس از "میکس" داریوش مهرجویی می‌تواند تجربه‌ای منحصر به فرد باشد. اجتماع و بازتاب‌های آن در آثار بیضایی همواره حضوری شاخص دارند.

محمدمهدی عسگرپور در "هفت و پنج دقیقه" به موضوع مهاجرت و پیامدهای آن میان اقوام مختلف می‌پردازد. با توجه به اینکه تولید فیلم در کشور فرانسه انجام شده و این موضوع از نگاه مهاجران کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته، می‌توان فیلم عسگرپور را از وجه نگاه اجتماعی گسترده‌تر نیز بررسی کرد.

دفاع مقدس:

مدتی است سینماگران اقبال خوشی به این گونه سینمایی نشان نمی‌دهند و پارسال "فرزند خاک" از معدود آثار این حیطه بود. اما امسال تولیدات دفاع مقدس جشنواره فجر به سه فیلم می‌رسد که می‌تواند در برگیرنده رویکرد نسل جدید فیلمسازان به این مقطع مهم کشورمان باشد.

جواد اردکانی در "به کبودی یاس" داستان زندگی شهید برونسی از سرداران بزرگ دفاع مقدس را روایت می‌کند. داستانی که با تکیه بر واقعیت مستند از درام و داستان‌پردازی برای جذاب شدن این روایت بهره برده است.

مسعود نقاش‌زاده در "کودک و فرشته" به روزهای آغازین جنگ و سقوط خرمشهر می‌پردازد. روایتی از دو نوجوان که خانواده خود را در حمله عراق به ایران و اصابت گلوله به خانه‌شان از دست داده‌اند. محمدرضا گوهری که فیلمنامه‌های تأثیرگذار چون "فرزند خاک" و "در میان ابرها" را در کارنامه دارد این بار زاویه نگاه خاص دو نوجوان را برای پیگیری حوادث جنگ انتخاب کرده است.

عباس احمدی مطلق در "آنسوی رودخانه" از زاویه نگاه دوربین یک خبرنگار سفر پرمخاطره سه نفر را در جریان جنگ پیگیری می‌کند. قصه‌ای که با توجه به محدودیت شخصیت‌ها و انتخاب زاویه نگاه دوربین وجوهی خاص از جنگ را مورد توجه قرار می‌دهد.

معناگرا:

درباره اصل وجودی این گونه سینمایی هر نقدی و نظری هم که وارد باشد، واقعیت این است که آثار معناگرا همچنان حضوری پررنگ دارند. این نکته را باید از موهبت توجه اجباری به این گونه و اختصاص یک بخش مجزا در جشنواره امسال و سال‌های گذشته به فیلم‌های معناگرا دانست.

"سوپراستار" تهمینه میلانی، "هر شب تنهایی" رسول صدرعاملی، "می‌زاک" حسینعلی لیالستانی و "پوسته" مصطفی آل‌احمد از آثاری هستند که در این بخش قرار می‌گیرند. فیلم میلانی و صدرعاملی با توجه به حضور در بخش معناگرای مسابقه بین‌الملل از نمونه‌های شاخص این حیطه هستند.

کودک و نوجوان:

هر سال علل مهجور ماندن و کاهش آثار این حیطه تحلیل و آسیب‌شناسی می‌شود. امسال هم تنها یک فیلم که در دسته آثار برای کودک قرار می‌گیرد در این گونه تولید شده که "زمانی برای دوست داشتن" ابراهیم فروزش است.

پلیسی/ جنایی:

در این گونه سینمایی که سابقه‌ای چندان در سینمای ایران ندارد امسال فیلم‌های متعدد حضور دارند که البته هر یک تجربه‌هایی خاص و متفاوت محسوب می‌شوند. "پستچی سه بار در نمی‌زند" حسن فتحی، "چهره به چهره" علی ژکان، "صداها" فرزاد مؤتمن، "حریم" رضا خطیبی، "دلخون" محمدرضا رحمانی و "شکار روباه" مجید جوانمرد از جمله آنها هستند.

جنگی:

در این گروه فیلم‌هایی قرار می‌گیرند که جنگ کشورهای همسایه را محور اصلی خود قرار داده اند و شناسنامه خاص هر یک از این جنگ‌ها را دارا هستند. "موش" شاهد احمدلو، "بن‌بست" مرتضی آتش‌زمزم و "زمزمه بودا" علیمحمد قاسمی از جمله آثاری هستند که به جنگ عراق و ... می‌پردازند.

کمدی:

این گونه سینمایی هر چند در صورت خوش ساخت بودن می‌تواند مخاطب خاص و عام را در کنار هم راضی نگه دارد، اما همچون جشنواره بیست و ششم مورد کم‌توجهی قرار گرفته است. "اخراجی‌ها 2" مسعود ده‌نمکی و "خروس جنگی" مسعود اطیابی آثار کمدی این دوره از جشنواره هستند.



کلبه

وحشت:

این گونه سینمایی هم هر چند سابقه‌ای طولانی و شاخص در سینمای ایران ندارد اما چند سالی است که چند فیلم محدود را شامل می‌شود. "کلبه" جواد افشار و "سایه وحشت" عماد اسدی از معدود آثار این حیطه هستند که البته برخی فیلم‌های دیگر نیز گوشه چشمی به ترساندن مخاطب داشته‌اند.

تاریخی:

هر چند آثار این گونه سینمایی بیشتر مجموعه تلویزیونی هستند اما امسال فیلم سینمایی "ملک سلیمان" شهریار بحرانی با محوریت زندگی حضرت سلیمان بر پرده سینما به این مقطع از تاریخ کهن می‌پردازد.

ورزشی:

این گونه سینمایی نیز سابقه‌ای مشخص و پررنگ در سینمای ایران ندارد اما امسال فیلم "پنالتی" انسیه شاه‌حسینی را شامل می‌شود. برخی از فیلم‌های جشنواره بیست و هفتم نیز چند گونه سینمایی را با هم تلفیق کرده و به سختی می‌توان آنها را در یک ژانر طبقه‌بندی کرد که "صندلی خالی" سامان استرکی از آن جمله است.

کد خبر 825658

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha