پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۲۰ بهمن ۱۳۸۷، ۱۳:۰۹

محدثی:

دیویس با نزدیک شدن به هابرماس از الهیات انتقادی سخن می‌گوید

دیویس با نزدیک شدن به هابرماس از الهیات انتقادی سخن می‌گوید

مترجم کتاب "دین و ساختن جامعه: جستارهایی در الهیات اجتماعی"معتقد است دیویس با نزدیک شدن به دیدگاه هابرماس و مکتب انتقادی از الهیات انتقادی سخن می‌راند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی  کتاب "دین و ساختن جامعه: جستارهایی در الهیات اجتماعی" اثر چارلز دیویس با حضور دکتر حسن محدثی، مترجم کتاب، و دکتر محمد جواد غلامرضا کاشی شب گذشته در سالن کنفرانس انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد.

دکتر محدثی با بیان اینکه  کتاب به صورت کامل در مقدمه معرفی شده است، گفت: این کتاب را به اتفاق آقای حسین باب الحوائجی ترجمه کرده‌ام و در واقع آقای باب الحوائجی کتاب را به من معرفی کرده‌اند. این کتاب نوعی آموزش نگاه دینی غیر حداکثری است. این کتاب نمی‌خواهد حرفی ارزشی بزند. در این کتاب دین می‌خواهد مانند علم، شناختی از جامعه و دنیا به ما بدهد. از این منظر به نظر می‌رسد کتاب بر اساس چارچوب نظریه اجتماعی بیان شده است.

او گفت: نظریه اجتماعی، نظریه‌ای هنجاری است و به داده‌های خرد بسنده نمی‌کند. این نظریه ایده‌آلهایی را در نظر می‌گیرد و می‌خواهد جامعه را به آن ایده‌آلها رهنمون سازد. لذا در نظریه اجتماعی با اتوپیا سروکار داریم. به عنوان مثال در کتابهای مقدس نوعی نظریه‌ای اجتماعی می‌بینیم. در این کتابها از جامعه ایده‌آل صحبت می‌شود و اگر از جامعه فعلی صحبت می‌شود از دیدگاه ارزشی این نگاه صورت می‌گیرد نه از دیدگاه جامعه شناسی. لذا نظریه اجتماعی و جامعه شناسی دو حوزه متفاوت هستند. چرا که جامعه شناسی به شناخت جامعه موجود و هست‌های آن توجه می‌کند و نظریه اجتماعی بر آن است تا جامعه را به یک جامعه آرمانی رهنمون سازد و لذا از بایدها سخن می‌راند.

وی در ادامه تصریح کرد: در مطالعه خدا شناسی(تئولوژی)، دو مفهوم تئوس (خدا) و لوگوس(شناخت) را باید مد نظر قرار دهیم. اگر بخواهیم تئولوژی را به لحاظ تاریخی مورد بررسی قرار دهیم می‌بینیم که در یک مرحله تئوس، موجود و بدیهی بود. در مرحله دیگر، تئوس از حالت استعلایی و  به عنوان وجودی که در همه جا موجود بود، خارج شد و حالت نیمه استعلایی پیدا کرد. در مرحله بعد تئوس به عنوان موضوع شناخت و معرفت مطرح شد.

او در ادامه خاطر نشان کرد: در عصر مدرن مسأله مهمی در تئولوژی با اندیشه‌های دکارت و کانت مطرح شد و آن اینکه تئوس از درون لوگوس خارج شد. کانت معتقد بود که از طریق خرد انتقادی نمی‌توانیم از تئوس صحبت کنیم و تئوس را باید در عرصه‌هایی چون اخلاق جستجو کرد. در اندیشه :"کی یر کگارد"، تئوس از درون کائنات هم خارج می‌شود. افرادی مانند نیچه حتی از مرگ خدا سخن می‌گویند. پوزیتیویستهای منطقی می‌گویند ما چگونه می‌توانیم به صورت منطقی از خدا صحبت کنیم. بحث پوزیتیوستها دیگر صحبت عقلانی از خدا نیست. آنها معتقدند ما باید جوری در مورد خدا سخن بگوییم که معنا دار باشد.

محدثی گفت: دیویس با نگاه ارتدوکسی مشکل دارد. نظام ارتدوکسی به معنای نظام اعتقادی پیشینی که ما آن را پذیرفته‌ایم و با آن زندگی می‌کنیم زندگیمان را بر اساس آن شکل می‌دهیم. او نگاهی نوکانتی دارد و این شکل پیشینی و جزمی را نمی‌پذیرد.

او تصریح کرد: همانطور که اشاره شد در گذشته ما از طریق لوگوس می‌خواستیم به حقیقت برسیم. در قرن بیستم سخن گفتن عقلانی از تئوس زیر سؤال رفت و حقیقت را دیگر در درون شناخت دنبال نمی‌کند. معتقدان به سنت واسازی و مارکسیستی معتقدند که حقیقت را در جای دیگر باید جستجو کرد. رویکرد انتقادی معتقد است که حقیقت  در درون بحران وجود دارد و می‌خواهد انسان را رها کند. دیویس علاوه بر نگاه مارکسیستی نگاهی انتقادی نیز دارد.

 وی در ادامه گفت: دیویس معتقد است که حقیقت باید بتواند باعث رهایی انسان شود. حقیقت در درون عمل انسانی و در درون زندگی او وجود دارد. دیویس هر شکلی از مطلق سازی را بت پرستی می‌داند. او می‌گوید تصور ما از خدا، تصور شخصی ما از خدا است و نباید آن تصور را مطلق کرد. او می‌گوید ایمان در جهان خارجی و در درون اجتماعات است  و امری بیرونی و مجزا نیست. دیویس با نگاه و اندیشه جزمی و امور مطلق در تفکر سر ناسازگاری دارد. او می‌خواهد دین را به صورت انضمامی در جامعه معرفی کند. او به دینی تعلق دارد که بتها را از بین ببرد و خود به صورت بت در نیاید.

وی در پایان تصریح کرد: دیویس با نزدیک شدن به دیدگاه هابرماس و مکتب انتقادی از الهیات انتقادی سخن می‌راند.  

کد خبر 831210

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha