به گزارش خبرنگار مهر، دیدار با دکتر محمد حسین طوسیوند رئیس بنیاد فردوسی در بعد ظهر یکی از روزهای پایانی سال گذشته انجام شد، ساعت درست 3:45 دقیقه بود که به مطب وی رسیدیم.
به محض اینکه وارد سالن انتظار بیماران شدیم دکتر طوسیوند با همان روپوش سفید کارش به پیشواز آمد وگرم و صمیمی از ما استقبال و خود باب گفتگو را باز کرد و از لزوم احیای فرهنگ و زبان فارسی و تاثیرات عصر جهانی شده بر فرهنگ و خرده فرهنگهای ایرانی سخن گفت و از اینکه فرهنگ جهانی و ابزار تکنولوژی در عصرجهانی شده، هویت ایرانی را تهدید میکند.
به علت سر و صدای پرندهای که مدام نوکش را به کف قفس می کوبید، لحظهای در گفتگو وقفه افتاد. پرنده مزبور در گوشه سالن داخل قفسی بود که روی میز قرار داشت. طوسیوند به این پرنده اشاره کرد و گفت: این پرنده به زبان دری خراسانی "جل طوقه" نام دارد چرا که نوار طوقه مانندی به رنگ زرد برگردنش واقع شده و همین موجب میشود تا در خراسان به همین نام خوانده شود اما تهرانیها بدان "طرقه" می گویند.
وی تصریح کرد: طرقه به هیچ وجه نمیتواند عمودی پرواز کند و تنها میتواند افقی پرواز کند و دوباره به سمت زمین بازگردد و به همین دلیل افسانهای برای آن ساخته اند و میگویند که این پرنده یک روز تا ارتفاع بلندی میپرد و ناگهان بالهایش میسوزد. این پرنده صدایی خوش الحان دارد که بر صدای بلبل برتری دارد.
در ادامه میهمان ما را به داخل مطب دعوت کرد. در داخل مطب، کنار در ورودی کتابخانهای قرار داشت که در آن انواع و اقسام کتابها درباره درمان بیماریهای مغز و اعصاب و مباحث پزشکی در داخل قفسهها چیده شده بود.
روی میز پیش رویمان علاوه بر ابزارهای گوناگون پزشکی، کتابهایی روی هم چیده شده که در میان آنها کتابی درباره شاهنامه فردوسی به چشم میخورد. بردیوار مقابل درب مطب، لوحهای یادبود و نشانهایی آویزان است که حکایت از کمکهای انساندوستانه این شاهنامه پژوه در مقاطع مختلف دارد.
در یکی از این تابلوها که با امضای مهدی آخوندزاده به دکتر طوسیوند اهدا شده از کمکهای انساندوستانه وی در پنج زلزله رودبار، منجیل، خراسان، اردبیل و بم تجیلیل شدهاست. در کنار آن لوح، لوح دیگری جا گرفته که مطالب آن به زبان آلمانی نوشته شده است. میهمان در توضیح مطالب روی آن میگوید که این بالاترین نشان کشور آلمان است که هفت سال پیش از طرف صدراعظم این کشور به وی اهدا شده است.
آشنایی با شاهنامه از دوران کودکی
وی در ادامه به خاطرات دوران کودکی و اولین آشناییاش با شاهنامه اشاره کرد و افزود: پدر من از روستازادگان باژ بود. این روستا زادگاه فردوسی و از دید اغلب ایرانیان ناشناخته مانده است. پدرم شیفته شاهنامه بود و زمانی که من خواندن را یاد گرفتم توصیه کرد که شاهنامه را بخوانم. بنابراین علاقه من به شاهنامه از همان دوران کودکی آغاز شد و هر چه بزرگتر شدم این علاقه در من شدت گرفت.
طوسیوند همچنین از اشتغالش به حرفه پزشکی و هدفش از انتخاب این رشته تحصیلی سخن گفت از اینکه اگر رشته پزشکی را برای تحصیل انتخاب کرد هدفمش صرفا خدمت بود و نه چیز دیگر و هم اکنون نیزبا آنکه بازنشسته شده است اما هر هشت ماه در سال برای رسیدگی به کارهای بنیاد فردوسی و درمان بیماران به ایران بازمیگردد.
هنوز زوایایی از شاهنامه طوس ناشناخته مانده است
وی همچنین به وضعیت شاهنامهپژوهی در ایران پرداخت و گفت که هنوز زوایای بسیاری از "شاهنامه" حکیم طوس ناشناخته مانده است و ما ایرانیان نتوانستیم آنطور که باید و شاید این سند هویت خود را به نسلهای امروز ایران و جهان بشناسانیم.
وی تاسیس بنیاد فردوسی را از سال 80 در همین راستا خواند و خاطر نشان کرد: 8 سال برای تاسیس بیناد تلاش کردیم اوایل که این طرح را مطرح کردیم نگاه مثبتی نسبت به آن وجود نداشت و به همین دلیل مذاکرات زیادی با محمدحسین مرعشی رئیس سازمان میراث فرهنگی وقت داشتیم تا توانستیم نگاهها را تغییر دهیم.
طوسیوند اینروزها مشغول پژوهش در شاهنامه فردوسی است و تلاش می کند تا از منظر پزشکی نیز گریزی به شاهکار ادب ایرانی بزند.
پزشکی در شاهنامه
او در اینمورد گفت: برای اولین بار در جهان عمل وضع حمل "سزارین" در شاهنامه مطرح شده است؛ آنجا که رودابه رستم را با سزارین به دنیا میآورد و از طرف دیگر در شاهنامه به روشهای درمانیای اشاره شده که سالها راه درمان بیماران بوده است.
طوسیوند اذعان کرد: پژوهش در این حوزه به پایان رسیده اما دنبال کسی هستم تا این اثر را ویرایش و بازنویسی کند چون احساس میکنم سالها دور بودن از وطن موجب شده تا نتوانم به زبان روانی بنویسم.
نورز باستان و شاهنامه
رئیس بنیاد فردوسی همچنین با اشاره به پیشینیه نوروز باستانی گفت: جمشید خانه ساختن و لباس پوشیدن را به مردم آموخت و آنان را به بهداشت و شستشو و نظافت توصیه کرد. از طرف دیگر، مردم را بر حسب سلیقه و توانایی به کار گمارد و بدین ترتیب صنعتگران، کشاورزان و جنگاوران به وجود آمدند.
وی در ادامه افزود: این پادشاه روزهای اول فروردین هر سال را نوروز نامید و در این روز بر اورنگ پادشاهی جلوس نمود؛ زیرا در این روز طبیعت جوان میشود و تعادل در روز و شب و گرما و سرما به وجود میآید، همه چیز در حال اعتدال است نه گرم و نه سرد و همیشه بهار. فردوسی در این راستا میگوید:" چو خورشید تابان میان هوا/ نشسته برو شاه فرمانروا/ به جمشید بر گوهر افشاندند/ مر آن روز را روز نو خواندند / چنین جشن فرخ از آن روزگار/ بماند از آن خسروان یادگار"
رئیس بنیاد شاهنامه خاطر نشان کرد: ما ایرانیان هفتهها قبل به پیشواز نوروز میرویم تا سردیها و تاریکیها و پلشتیهای زندگی را از زندگی خود بدور کنیم و با خانهتکانی و نقاشی همه جای منزل را نو میکنیم چراکه میخواهیم حیاتینو بگیریم و شاداب شویم.
محمدحسین طوسیوند از جمله شاهنامه پژوهان نامی کشورمان و بنیانگذار بنیاد فردوسی است که در حوزه پزشکی در شاهنامه تحقیقات مفصلی را انجام داده و نتایج این پژوهشها را به صورت مقالاتی متعدد در ایران و خارج از کشور منتشر کرده است.
وی متخصص جراحی مغز و اعصاب و عضو سازمان خیرین پزشکان آلمان است که در سال 2002 به عنوان پزشک سال آلمان نیز انتخاب شد و در سالهای اخیر نیز نامش به عنوان نامزد جایزه نوبل در این رشته (پزشکی) در کنار بسیاری از بزرگان این حرفه مطرح شد. توسیوند در معیت سازمان عام المنفعه پزشکان آلمان تا کنون در 20 کشور دنیا بیمارستانهایی را تاسیس و تجهیز کرده است.
دکتر طوسیوند همچنین عضو هیئت رئیسه انجمن دوستی ایران و آلمان در برلین است و در تمام سطوح با این انجمن همکاری میکند.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
گزارشگر: علی هادیلو
نظر شما