مدتی است اداره کل هنرهای نمایشی به صورت جسته و گریخته در برخی آثار حرفهای تئاتر اقدام به استفاده از مدیر تولید کرده و گویا تمایل زیادی به حضور مدیر تولید در میان عوامل دیگر گروه اجرایی یک اثر نمایشی دارد. ناگفته نماند حضور مدیر تولید در صورت مشخص بودن وظایف و نحوه عملکرد میتواند از دغدغهمندی کارگردان بکاهد.
در این بین برخی هنرمندان و کارشناسان تئاتر با حضور مدیرتو لید در شرایط فعلی تئاتر موافق نیستند. البته دلیل مخالفت این بخش از هنرمندان کمبود بودجه تئاتر و همچنین نامناسببودن دستمزدها و مشخص نبودن قرارداد تیپ هنرمندان تئاتر است که دلیلی قانعکننده به نظر میرسد.
محمود عزیزی معتقد است در حال حاضر مدیر تولید در تئاتر ایران جایگاه مشخص و قانونی ندارد و از اینرو نمیتواند در روند تولید و اجرای یک اثر نمایشی تأثیر بسزا داشته باشد. وی تعریف قانونی مناسبات تولید را یکی از کارهای مهمی ذکر کرد که در قدم اول باید انجام شود.
قطبالدین صادقی اعتقاد دارد تئاتر ایران در حال حاضر به مدیر تولید نیاز ندارد و به جای این کارها بهتر است کارگاههای دکور و خیاطی تئاتر احیاء شود و مهمترین کاری که در حال حاضر باید در تئاتر اتفاق بیفتد احیا کارگاههای تخصصی است. زیرا هم اکنون گروهها وضعیت بلاتکلیفی در خصوص ساخت دکور و دوخت لباس دارند و با مشکل مواجه هستند.
وی پایینبودن دستمزدهای عوامل تئاتر بخصوص بازیگران را به عنوان عاملی ذکر کرد که باعث رفتن بازیگران حرفهای تئاتر به سمت سینما و تلویزیون میشود و این امر قدرت رقابت تئاتر را کم میکند. ازاینرو اضافه کردن فرد دیگری به عوامل گروه و تخصیص دستمزدی برای آن را امری نامناسب دانست.
محمد یعقوبی نیز معتقد است تئاتر ایران نیازمند حضور مدیر تولید نیست و با بودجه اندک تئاتر ایران حضور فردی که کارش توزیع نظام مالی است لزومی نخواهد داشت. وی پایین بودن دستمزدهای اهالی تئاتر را مشکل اساسی تئاتر ایران ذکر کرد و رسیدگی اداره کل هنرهای نمایشی به قرارداد تیپ هنرمندان تئاتر را در اولویت بیشتری از بحث مدیر تولید در تئاتر دانست.
حمیدرضا آذرنگ حضور مدیر تولید را زمانی مؤثر میداند که تهیهکنندههای خصوصی در تئاتر وجود داشته باشند. او در عین حال تشخص و رسمیت بخشیدن به تئاتر و معرفی آن به عنوان یک شغل در جامعه را امری مهمتر از حضور مدیر تولید میداند. به اعتقاد آذرنگ وضعیت کسر مالیات از هنرمندان تئاتر از مشکلات مهم تئاتر است که باید به آن رسیدگی شود.
بهروز غریبپور با اشاره به اینکه تئاتر ایران در شرایط فعلی به مدیر تولید نیاز ندارد طرح چنین بحثی را تنها یک سرگرمی جدید برای خانواده تئاتر ذکر کرد. وی میگوید: اگر وضعیت پرداخت حق و حقوق اعضای یک گروه ضابطهمند بشود، اگر گروه یکسال و اندی در انتظار بودجه یک نمایش باشند، چه تفاوتی دارد مدیر تولید دنبال ماجرا بدود یا کارگردان؟
نادر برهانی مرند با اشاره به اینکه حضور مدیر تولید از مشکلات تئاتر ایران نمیکاهد، خواستار توجه بیشتر اداره کل هنرهای نمایشی به وضعیت قراردادها و دستمزد اهالی تئاتر است. وی معتقد است پیش از اینکه مدیر تولید وارد تئاتر شود، باید دستمزدها به موقع پرداخت شود و اندیشیدن به قانونمنداری در تئاتر ازهر مسئله دیگری در تئاتر کشور مهمتر است.
محمدرضا خاکی معتقد است تکلیف قراردادهای تیپ باید برای همه عوامل اجرایی تئاتر روشن شود و همه چیز در جهت هر چه شفافتر و قانونمندتر شدن دستمزدها پیش برود. وی با اشاره به اینکه تمام عوامل اجرایی نمایش باید قرارداد روشن معروف به قرارداد تیپ داشته باشند حضور مدیر تولید در تئاتر یا گروه نمایشی را در صورت تحقق قرارداد تیپ لازم نمیداند. خاکی همچنین جمع شدن کارگاههای دکور و لباس را از مشکلات مهم تئاتر میداند که باید به آن رسیدگی شود.
در این بین برخی کارشناسان و کارگردانهای تئاتر نیز با حضور مدیر تولید در تئاتر کشور موافق هستند و حضور چنین فردی را باعث کمتر شدن مشکلات کاری کارگردان در روند اداری و مالی تئاتر میدانند. البته این دسته از اهالی تئاتر نحوه انتخاب و مشخص شدن وظایف مدیر تولید را از نکات مهم قابل بررسی پیش از حضور مدیر تولید در تئاتر ذکر میکنند.
به اعتقاد حسین کیانی حضور مدیر تولید از نیازهای ضروری تئاتر ایران است که باری را از روی دوش کارگردانها برمیدارد. وی حضور مدیر تولید در تئاتر را منوط به در نظر گرفتن برخی شرایط میداند که در رأس آن انتخاب مدیر تولید توسط کارگردان است. او می گوید: در صورتیکه اداره کل هنرهای نمایشی مدیر تولید را انتخاب میکند این امر باید با موافقت کارگردان انجام شود و او نباید به صورت اجباری به گروه معرفی شود. همچنین مشخص بودن دستمزد مدیر تولید از جمله نکات مهم دیگر برای اضافه کردن این فرد به گروه است.
ایوب آقاخانی نیز حضور مدیر تولید در تئاتر ایران را در روند اجرا و تولید تئاتر مفید میداند که از میزان توهین به کارگردانها در فرآیند تولید میکاهد و به ارتقای مقام او کمک میکند. به اعتقاد او مشخص بودن وظایف مدیر تولید امری ضروری است. آقاخانی آزادی گروهها برای معرفی مدیر تولید را یکی از نکات قابل توجه در بحث مدیر تولید میداند تا به این طریق گروهها مجبور نشوند فقط با چند چهره خاص که انجمن هنرهای نمایشی مایل به همکاری با آنهاست، کار کنند.
هادی مرزبان نیز با مثبت دانستن حضور مدیر تولید در تئاتر آن را عاملی برای سبک شدن کار کارگردانها و ایجاد فرصت کافی برای پرداختن به زوایای هنری یک اثر نمایشی میداند. وی معتقد است مدیر تولید باید زیر نظر کارگردان و به معنای یکی از دستیاران وی عمل کند و از کارگردان دستور بگیرد و فرق نمیکند از سوی مرکز هنرهای نمایشی معرفی شده باشد یا خانه تئاتر و یا تئاتر شهر، زیرا در تئاتر همه چیز باید زیر نظر کارگردان باشد.
کوروش نریمانی حضور مدیر تولید را در صورت مشخص بودن حیطه وظایف و نوع عملکرد او در تئاتر ایران مثبت و مفید میداند. وی اعتقاد دارد نکته مهم در حال حاضر این است که تعریف مدیر تولید در تئاتر مشخص و معین شود و کارگردانها بدانند این فرد قرار است چه کاری را عهدهدار شود. در غیر این صورت وضعیت نامشخصی ایجاد میشود که مفید و مثبت نیست.
مدیر عامل خانه تئاتر نیز حضور مدیر تولید را در صورتی مفید میداند که با وظایف مشخص زیر نظر کارگردان فعالیت کند. ایرج راد معتقد است مدیر تولید باید باری از دوش کارگردان بردارد و مسئولیت کارهای غیر هنری تولید یک نمایش را عهدهدار باشد. در همین حال امور هنری تولید یک اثر نمایشی باید بر عهده کارگردان اثر باشد. مدیر تولید نباید در امور هنری و کارهایی نظیر انتخاب بازیگر دخالت کند.
وی تأکید دارد شکل حضور و عملکرد مدیر تولید باید مشخص شده و جا بیفتد. در عیر این صورت اگر قرار باشد مدیر تولیدی که معرفی میشود مانعی برای گروه نمایشی و کارگردان باشد روند مناسبی ندارد. مرکز هنرهای نمایشی و خانه تئاتر باید آئیننامهای تنظیم کنند که در آن شرح وظایف مدیر تولید مشخص شده باشد تا کارگردان و مدیر تولید نحوه همکاری با یکدیگر را به درستی بدانند و مدیر تولید در حیطه فعالیت کارگردان دخالت نکند.
هما روستا نیز با اشاره به اینکه تئاتر ایران نیازمند حضور مدیر تولید است تاکید دارد مدیر تولید باید متخصص و قانونمند باشد و منافع تهیهکننده و گروه نمایشی را به طور مساوی در نظر بگیرد. وی معقتد است مدیر تولید باید فردی متخصص و آشنا به این کار باشد.
به نظر او مدیر تولید نباید خود کارگردان یا بازیگر باشد، زیرا به صورت ناخودآگاه به سمت استفاده از گروههای مورد نظر خود حرکت میکند و این امر باعث محدود شدن تئاتر میشود. درباره مدیر تولید وجود آئیننامهای مکتوب ضروری است، زیرا اگر خواهان حرکت به سمت تئاتر خصوصی هستیم باید به صورت قانونمند و حرفهای عمل شود.
و در نهایت علی رفیعی کارگردان برجسته تئاتر ایران که پارسال با نمایش "شکار روباه" تجربه حضور مدیر تولید را در سال پشت سر گذاشت، حضور مدیر تولید را در کار خود موثر دانست. وی معتقد است وظایف مدیر تولید باید تعریف شود و اینکه اداره کل هنرهای نمایشی یا کارگردان مدیر تولید را معرفی کند امری مهم نیست، بلکه مهم این است که او برای گروه و کارگردان احساس امنیت ایجاد کند و حسن نیت و درایت و آگاهی از طرف اداره کل هنرهای نمایشی مهم است.
نظرات کارشناسان و کارگردانهای مختلف تئاتر درخصوص بحث مدیر تولید نشان میدهد هنرمندان و خانواده تئاتر خواستار رفتار و عملکردی اصولی و درست در روند تولید و اجرای یک اثر نمایشی هستند. اداره کل هنرهای نمایشی نیز میتواند با در نظر گرفتن نظرات و استفاده از پیشنهادات افراد حرفهای تئاتر در جهت استفاده درست از مدیر تولید در تئاتر اقدام کند.
در این بین تعامل با خانه تئاتر و کارگردانهای حرفهای امری ضروری است که خود نشاندهنده احترام به نظر و آراء خانواده تئاتر است. نگاه مخالف برخی هنرمندان نیز نشأت گرفته از مشکلات واقعی تئاتر بخصوص دستمزدهای عوامل یک گروه است که انتظار میرود اداره کل هنرهای نمایشی به این امر رسیدگی کند.
در نهایت این سئوال در اذهان بسیاری از اهالی تئاتر هست که آیا حضور مدیر تولید در تئاتر ایران با تعامل اداره کل هنرهای نمایشی و هنرمندان تئاتر صورت میگیرد؟
نظر شما