دولت ‌من قانونگرا و برنامه محور خواهد بود/ نخستین دیدار و اولین تصمیم

به گزارش خبرگزاری مهر، میر حسین موسوی، نخست وزیر دوران دفاع مقدس و داوطلب انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در گفتگو با خبرنگاران خبرگزاری مهر از برنامه خود برای تعیین مرزی مطمئن در کشور برای تسهیل صادرات و زمینه سازی برای ترغیب بخش خصوصی جهت سرمایه گذاری در کشور خبر داد و اعلام کرد: معتقدم  تورم و بیکاری به عنوان مهمترین  مشکلات اقتصادی کشور با سرمایه گذاری بخش خصوصی حل می شود.

وی گفت: در صورت انتخاب شدن از سوی مردم به عنوان رئیس جمهوری ، دیدار با رهبر معظم انقلاب ، نخستین دیدار و احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی نخستین اقدام من خواهد بود .

موسوی با اشاره به تلقی خود از مفاهیم اصولگرایی و اصلاح طلبی تاکید می کند: ما در مورد اصلاح گری یا اصولگرایی کلیشه ای سخن گفته ایم ولی مردم برآیند و چیزهای خوبی را که از سوی این دو طیف مطرح می شود ، توامان می خواهند .

قسمت اول این مصاحبه در پی می آید :

*خبرگزاری مهر: شما بعد از دو دهه دوری از عرصه اجرایی ، به گفته خودتان در اعتراض به وضع موجود اعلام کاندیداتوری کردید ، اکنون با توجه به فضای جامعه به نظر شما  در موضوعات سیاست داخلی و خارجی و حوزه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهمترین مشکل و موثرترین راه حل ها چیست ؟

- میر حسین موسوی: ما از نظامی نیرومند به همراه دستاوردهایی همچون استقلال، ملتی آگاه و پرشور و ساختاری مبتنی بر جمهوری اسلامی که از دستاوردهای انقلاب اسلامی است، برخورداریم. اما اکنون قواعد و ضوابطی که می تواند نظام را به پیش براند دچار مشکل شده است به طوری که دررابطه با ساختار حکومتی نظام و دستگاه اجرایی به دلیل ضعف مدیریتها و نبود ثبات در سیاستها با چالشهای مختلفی مواجه شده ایم. همچنین برخی از اهداف اصلی نظام در قالب سند چشم انداز و سیاستهای کلی مثل اصل 44 که به تائید مقام معظم رهبری هم رسیده است، مورد غفلت واقع شده که پیامدهای آن موجب بروز ضایعه های زیادی در جامعه شده و یا خواهد شد.

برخی از اهداف اصلی نظام در قالب سند چشم انداز و سیاستهای کلی مثل اصل 44 ، مورد غفلت واقع شده که پیامدهای آن موجب بروز ضایعه های زیادی در جامعه شده و یا خواهد شد

شفاف نبودن فضای جامعه و ارائه آمارهای متناقض و مغشوش از دیگر مشکلات مبتلا به جامعه ایران است. در حالی که مردم برای قضاوت و نخبگان برای نقد و ارائه راه حل به آمارهای صحیح نیاز دارند. وضعیت کنونی امکان بررسی و تحلیل را از بین برده است. در واقع معضلاتی نظیر بیکاری نیز تحت تاثیر چنین مشکلاتی در کشور ایجاد یا تشدید می شود.

 

در بخش سیاست داخلی قانون گریزی را یکی از مهمترین مشکلات کشور می دانم و بر این باورم که تداوم این روند می تواند همه چیز ما و همه دستاوردها را در معرض خطر قرار دهد

در بخش سیاست داخلی قانون گریزی را یکی از مهمترین مشکلات کشور می دانم و بر این باورم که تداوم این روند می تواند همه چیز ما و همه دستاوردها را در معرض خطر قرار دهد. اگر دقت کنیم از اول انقلاب اولین چیزی که حضرت امام بر آن تاکید داشتند مسئله قانون اساسی بود. ایشان  بلافاصله بعد از آمدن به تهران بحث شورای انقلاب و دولت موقت را مطرح کردند که این امر اعتقاد محکم  امام به قانون و قانونگذاری را نشان می داد.

 * برنامه خاصی برای جلوگیری از این مهم ترین مشکل ، یعنی قانون گریزی دارید؟

- برگشت به قانون حتی اگر دولت را زیر فشار قرار دهد از رئوس برنامه های من است. ما موظفیم اگر هم از قانونی خوشمان نیامد آن را اجرا کرده و از مجاری قانونی برای اصلاح آن استفاده کنیم.

در بخش سیاست خارجی نیز می توانیم با تکیه بر اصول ، سیاستی بدون سر و صدا و ماجراجویی اتخاذ کنیم تا هزینه های ملی را بیهوده افزایش ندهیم. تنش زدایی و بکار گیری برنامه ای تعریف شده برای اینکه بتواند کشور را از وضعیت انزوای کنونی در منطقه خارج کند، جزو اولویتهای من خواهد بود.

*در حوزه اقتصادی چه مشکلی را مهمترین می بینید و چه برنامه ای برای حل دارید ؟

- معتقدم در حوزه اقتصادی برای ایجاد فضایی اطمینان بخش باید نخست اجرای سیاستها را با ثبات همراه کرد و در مرحله بعد سیاستهای متناقض از چرخه  اقتصادی کشور حذف شود.

معتقدم  تورم و بیکاری به عنوان مهمترین  مشکلات اقتصادی کشور با سرمایه گذاری بخش خصوصی حل می شود

تعیین مرزی مطمئن در کشور برای کنترل و تسهیل صادرات و زمینه سازی برای ترغیب بخش خصوصی جهت سرمایه گذاری در کشور از دیگر برنامه هایی است که بر اجرای درست آنها تاکید دارم، چرا که معتقدم  تورم و بیکاری به عنوان مهمترین  مشکلات اقتصادی کشور با سرمایه گذاری بخش خصوصی حل می شود. البته به طور حتم حمایت قوی و آگاهانه از تولیدات داخلی با بکارگیری اصول بازرگانی، تعیین تعرفه ها و تدوین سیاستهای حمایتی به ویژه در بحران جهانی کنونی می تواند موجب رونق اقتصادی در کشور شود. ضمن اینکه باید علاوه بر توجه به این مهم  برای رقابت پذیر کردن صنایع خودمان با صنایع جهانی برنامه و تدبیر داشت.

* و در حوزه اجتماعی؟

- در حوزه اجتماعی معتقدم به طور کلی باید به بخش فرهنگی مسئله در جامعه بپردازیم، فقدان سیاستهای متناسب بین رویکردهای اقتصادی و سیاسی موجب وخیم تر شدن وضعیت فرهنگی می شود و  زمینه جرم خیزی را نیز به شدت افزایش می دهد.

اگر شرایط اجتماعی به سمت بهبود و اصلاح برود و مسائل اقتصادی همچون تورم و اشتغال برطرف شود ، بسیاری از بداخلاقی هایی که امروز جامعه را آزار می دهد از بین می رود

اکنون فضای فرهنگی ما متاثر از رمیدنها و زیر ذره بین قراردادنها است.  در حالیکه باید فضایی پر از محبت و مهر و دوستی بر همه جامعه حاکم شود. در واقع ما باید به مردم خودمان اطمینان داشته و مطمئن باشیم اگر شرایط اجتماعی به سمت بهبود و اصلاح برود و مسائل اقتصادی همچون تورم و اشتغال برطرف شود ، بسیاری از بداخلاقی هایی که امروز جامعه را آزار می دهد از بین می رود. ضمن اینکه سایر بداخلاقیهای موجود را می توان با روشهای دیگر و از طریق قانونی حل کرد. 

من بر این باورم مدیریت اوقات فراغت جوانان در این مسئله اهمیت بسیار بالایی دارد. 

متاسفانه در عرصه فرهنگی همانند عرصه های سیاسی و اقتصادی سیاستهای متناقضی داریم که نتیجه آن در عمل منجر به سرگردانی گروه های مختلف جامعه شده است.

*جناحهای حاکم بر کشور دو گفتمان اصولگرایی و اصلاح طلبی را تابلوی خود قرار داده اند، شما چندی پیش واژه جدید "اصلاح گری" را بکار بردید، لطفا اصلاح طلبی و اصولگرایی را تعریف کرده و مشخص کنید مرز بین این دو و موقعیت شما در این تعریف کجاست ؟

- گاهی ما یک شعار و یک پرچمی را در دست می گیریم که خود آن شعار یا پرچم حالت کلیشه ای به خود گرفته و ما را پشت خودش محبوس می کند، در حالیکه من معتقدم جامعه مسائلی را که در سطح معارضه گروههای سیاسی مطرح است و شاید آشتی ناپذیر به نظر بیاید ، یکجا می خواهد.

ما در واژه اصلاح گری یا اصولگرایی چیزهایی به طور کلیشه ای مطرح کرده ایم ولی مردم برآیند و چیزهای خوبی را که از سوی این دو طیف مطرح می شود توامان می خواهند

مثلا ما در واژه اصلاح گری یا اصولگرایی چیزهایی به طور کلیشه ای مطرح کرده ایم ولی مردم برآیند و چیزهای خوبی را که  از سوی این دو طیف مطرح می شود توامان می خواهند، مثلا مردم دوست دارند که راحت باشند، در امور شخصیشان تجسس نشود، فضای فرهنگی راحتی در جامعه حکفرما باشد، آزادی های مصرح در قانون اساسی رعایت شود و امثال اینها.

 ما در سطح رسمی و ادبیات سیاسی به این مفاهیم می گوییم اصلاح طلبی. اما در عین حال مردم برنمی تابند که به مقدسات مذهبی آنها حمله شود. به طور قطع آنها اگر منافع کشور توسط قدرتهای خارجی  به خطر بیفتد مقاومت می کنند و یا دوست دارند انرژی هسته ای را داشته باشند. اگر مجموعه ای اینها را کنار هم بگذاریم می توانیم خواست مردم را بفهمیم.

مهم تر از همه این مسائل بر اساس شعار جمهوری اسلامی که متشکل از دو شعار اسلامیت و جمهوریت است ، مردم علاقمندند با اتکا بر جمهوریت نظام و بهره مندی از تمام ویژگیهای قانون اساسی حاکم بر سرنوشت خود باشند. بنابراین مردم ما اصولگرای اصلاح طلب و یا اصلاح طلب اصولگرا هستند.

من نمی خواهم بگویم نیروهای سیاسی به طور مطلق از این دوگانگی برخوردار نیستند . هستند، چرا که ما با طیف وسیعی از ه ردو طیف اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل تا افراطی روبه رو هستیم.

 اعتقاد شخصی من این است ما علاوه بر اینکه این جناح بندیها را باید در شکل یک "طیف" ببینیم، باید سعی کنیم که طیف معتدل را در هردو جریان تقویت کنیم، افرادی که به فرض در میان این دو طیف شعارهای تندی می دهند را می توانیم قبول نداشته باشیم اما قبول نداشتن ما نباید این معنی باشد که آنها را کافر بدانیم.

اگر اختلافی  وجود دارد مخالفان حق دارند حرف خودشان را تا زمانی که در چارچوب قانون مطرح شود و برای نظام مشکلی ایجاد نکند عنوان کنند.

* آیا می توان از این اصلاح گری که شما مطرح می کنید در ادبیات سیاسی به عنوان " خط سوم" یاد کرد؟

 من سعی می کنم رهرو خط امام که مبتنی بر وحدت بود و این تکثر را به رسمیت می شناخت باشم. به این معنی که در عین تکثر می توانیم به وحدت برسیم.

در واقع باید بر سر شعارهای اصلی وحدت کرد اما می شود درون این وحدت تکثر داشت و این تکثر علاوه بر اینکه برای نظام موثر و با برکت است می تواند تسامح و تحمل میان گروههای سیاسی را نیز بیشتر کند

نمونه درخشان این رویه ، علاقه حضرت امام به جامعه روحانیت مبارز بود که همه از آن خبر داشتند و هیچ کس نمی تواند منکر آن شود ولی ایشان در همان زمان با تاسیس مجمع روحانیون مبارز هم موافقت کردند و از آن حمایت نیز کردند. به نظرم من این اقدام  یکی از مهمترین کارهای حضرت امام و دلیلی بر آینده نگری ایشان بود چرا که فقط با یک فکر نمی توان کشور را اداره کرد.

 در واقع باید بر سر شعارهای اصلی وحدت کرد اما می شود درون این وحدت تکثر داشت و این تکثر علاوه بر اینکه برای نظام موثر و با برکت است می تواند تسامح و تحمل میان گروههای سیاسی را نیز بیشتر کند.

ادامه دارد...