پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸، ۸:۲۵

قاب‌هایی که سیمای معلم را در سینمای ایران ماندگار کردند

قاب‌هایی که سیمای معلم را در سینمای ایران ماندگار کردند

شخصیت‌های معلم در فیلم‌های ایرانی حضوری پررنگ، اما با شدت و ضعف در پرداخت داشته‌اند که نوعی ادای دین سینمای ایران به معلمان همه دوران محسوب می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، هفته معلم به پاس شهید مرتضی مطهری و همزمان با روز شهادت وی آغاز می‌شود. شخصیتی که به واسطه روحیات و آموزه‌هایش به نامی جدانشدنی از خاطره همه دانش‌آموزان این 30 سال انقلاب بدل شده است.

دانش‌آموزانی که امروز می‌توانند در هر مقام و موقعیتی قرار داشته و وی را به عنوان معلم اخلاق از دوران درس و مدرسه به خاطر سپرده باشند. در واقع پاسداشت مقام استاد مطهری نوعی پاسخگویی ملی به جای خالی ارج نهادن به مقام معلم در فرهنگ کشورمان است که با شهادت وی مورد توجه ویژه قرار گرفت.



پشت پرده مه

در اختیار داشتن یک الگوی ایرانی و اینجایی برای گرامی داشتن زحمات اقشار خدمتگزار جامعه از اهداف مهم است که انتخاب سالروز شهادت این معلم اخلاق می‌تواند در تقویت این وجه مهم اهمیت داشته باشد. به این ترتیب دانش‌آموزان دیروز و امروز در کنار همه مشترکات خود، یک الگوی تأثیرگذار برای ارج نهادن به معلمان همه دوران دارند. 

به نظر نمی‌آید سینمای ایران در جایگاه خاص خود برای گرامیداشت مقام معلم فعالیتی ویژه صرفاً به بهانه این روز انجام داده باشد. بخصوص که نفس غیر قابل پیش‌بینی بودن زمان اکران فیلم‌ها کمتر این اجازه را می‌دهد که بر اساس بهانه‌های سالیانه پروژه‌هایی شکل بگیرد.

در واقع این وظیفه بیش از هر چیز بر عهده تلویزیون قرار می‌گیرد که هم روزمره‌تر است و هم اینکه امکان برنامه‌ریزی برای هماهنگ شدن با این مناسبت‌ها را بیشتر دارد. تلویزیون ایران هم در انجام این مهم تلاش خود را انجام داده که تا پیش از شکل‌گیری فیلم‌های تلویزیونی، در مجموعه‌های تلویزیونی مورد توجه قرار گرفته است.

مجموعه "دبیرستان خضراء" ساخته اکبر خواجویی از جمله این آثار است که آزیتا حاجیان با حضور در نقش یک معلم دبیرستان دخترانه دغدغه‌های خاص این قشر را مورد توجه قرار داد. همچنین مجموعه "قصه‌های مجید" کیومرث پوراحمد که چهار فیلم سینمایی را نیز به دنبال داشت، با محوریت رابطه شاگرد و معلم و البته حضور شخصیت‌های مرتبط چون مدیر و ناظر شکل گرفت.

اما در این میان سینمای ایران هر چند موردی و مناسبتی به این قشر نگاه نکرده، اما رد پای شخصیت‌های معلم در فیلم‌های ایرانی به طور مشخص قابل پیگیری هستند. شخصیت‌هایی که عنصر درام زندگی و کار آن را در پیوند، تعامل و گاه تضاد قرار داده تا به وجوه نادیده مسائل و مشکلات این قشر پرداخته شود.

پررنگترین حضور شخصیت معلم در سینمای ایران را می‌توان در کارنامه پوران درخشنده مورد توجه قرار داد که بیش از هر چیز متأثر از رابطه متقابل معلم و شاگرد و تأثیر مثبت کیفیت این رابطه بر بهبود مسائل کودکان است.

"رابطه" فیلمی ساده و روان است و به شکل گرفتن رابطه بین معلم مدرسه با پسرکی گنگ می‌پردازد که آرزوی حرف زدن دارد. در واقع کیفیت این رابطه که به واسطه نوع حضور و برخورد معلم ویژه می‌شود، باعث جاری شدن اولین کلمات نامفهوم بر زبان پسرک می‌شود.

پرداخت فیلم با تأثیرپذیری از روحیات زنانه کارگردان به گونه‌ای بر لحظات دراماتیک متمرکز شده و کمک می‌کند روند شکل‌گیری این رابطه برجسته شود. در عین حال به نوعی بر اهمیت انگیزه اولیه در پسرک تأکید شده که به واسطه تشویق معلم بارور می‌شود.

درواقع شخصیت معلم کنشمند و پیشبرنده درام است. به گونه‌ای که برای خروج از ایستایی و حرکت در مسیر پر فراز و نشیب، انگیزه اولیه را به پسرک می‌دهد. زنده‌یاد خسرو شکیبایی با حضور در این نقش آنهم زمانی که به واسطه شخصیت حمید هامون به اوج نیامده بود، توانست تصویری ملموس و صمیمی از یک معلم به یادگار بگذارد.

"عبور از غبار" دومین فیلم پوران درخشنده است که به رابطه یک معلم مدرسه با شاگردش در روستایی دورافتاده می‌پردازد. این بار مسائل و مشکلات خاص این معلم به گونه‌ای پررنگ در تعامل با کارش قرار می‌گیرد و بار دراماتیک این رابطه پررنگ‌تر است.

این اثر مهجورترین و به نوعی ملموس‌ترین فیلم کارنامه درخشنده است که از تصنع و احساسات‌زدگی هم به دور است. بخش عمده جذابیت فیلم و تفاوت آن با نگاه حاکم بر "رابطه" این است که این بار رابطه شکل‌گرفته بین معلم و شاگرد تنها به برطرف شدن مشکل کودک نمی‌انجامد، بلکه معضل زندگی معلم را حل می‌کند.

این گشایش بر اساس شکل‌گیری رابطه‌ای مطابق با الگوهای کلاسیک، میان معلم و شاگرد است که دچار نوعی تضاد و درگیری هستند. تأکید بر غربت معلم و همسرش که بیماری زن آن را برجسته‌تر می‌کند، موقعیتی بحرانی فراهم می‌کند که سرانجام با اهدای کلیه مادر پسرک به همسر معلم حل می‌شود.

مرحوم شکیبایی در این فیلم هم تصویری به یادماندنی از معلم ترسیم می‌کند که قابی بسته و کلیشه‌ای نیست. آسیب‌پذیر بودن وی در جایگاه یک معلم علاوه بر شخصیت‌پردازی در نوع بازی وی نیز به تصویر درآمد تا معلم فیلم "عبور از غبار" در ذهن مخاطب باقی بماند.  

"پرنده کوچک خوشبختی" فیلمی دیگر از پوران درخشنده است که این بار به رابطه یک معلم زن با شاگرد گنگش می‌پردازد. به این ترتیب او به نگاه خود نوعی همه‌شمولی می‌دهد که از محدودیت مرد و زن خارج شده و به مسئله خاص یک معلم و شاگرد می‌انجامد.

هر چند خاستگاه و منشأ گنگ شدن این دختربچه با کودک فیلم "رابطه" متفاوت است، ولی باز هم تأکید بر شکل‌گیری رابطه‌ای که می‌تواند به نوعی درمان کند، تم مشترک این دو فیلم است. در این فیلم که متأثر از پرداختی ملودراماتیک برای همراهی مخاطب است، بزرگنمایی بار احساسی موقعیت به تأثیرگذاری فیلم کمک می‌کند. هما روستا با ایفای نقش این معلم تصویر تلاش‌های خود را در سیمای معلم ماندگار کرد.

بعد از درخشنده که رویکردی پررنگ به این قشر داشته، کیومرث پوراحمد نیز در مجموعه "قصه های مجید" و فیلم‌های  "شرم"، "صبح روز بعد"، "نان و شعر" و "سفرنامه شیراز" توجهی خاص به شخصیت معلم و رابطه معلم و شاگردی دارد که البته بخشی از آن به فضای عمومی مجموعه بازمی‌گردد.

در واقع هر قسمت به واسطه داستان محوری حضوری خاص از معلم مدرسه را ثبت می‌کند که البته امتیاز آن در تعادل زاویه نگاه است. گرچه درخشنده در آثارش به شخصیت‌های معلم مثبت پرداخته، اما پوراحمد این فرصت را به خود و مخاطبانش داد تا این چهره تک‌بعدی را بسط داده و تصویری باورپذیر از معلم خلق کند.

تصویری که می‌تواند مثبت، منفی، خاکستری و ... باشد و طبعاً تأثیر خاص خود را بر دانش‌آموزان و به گونه‌ای برجسته‌تر بر مجید دارد. مثلاً در "صبح روز بعد" به تأثیر ترس از معلم بر یادگیری مجید تأکید می‌شود که به نوعی کابوس او را شکل داده و اتفاقاً مسیری کاملاً برعکس را در پسرفت وی شکل می‌دهد.

اهمیت نگاه پوراحمد در این است که رنگین‌کمانی از شخصیت‌پردازی معلم را در کنار هم ارائه داده و به همین دلیل متهم به نگاه تک‌بعدی یا منفی نمی‌شود. همانطور که رابطه خوب مجید با معلم دیگر منجر به ایجاد انگیزه در وی و رفع کاستی‌هایش می‌شود و در کنار آنها ناظمی حضور دارد که همواره با خشونت خود شرایطی بحرانی فراهم می‌کند.

یک حضور برجسته از شخصیت معلم در سینمای ایران را فیلم "پشت پرده مه" پرویز شیخ‌طادی ثبت کرد. در این فیلم شخصیتی چند وجهی از معلم ثبت می‌شود که علاوه بر تعامل و تقابل با شاگردش درگیر رابطه‌ای پیچیده می‌شود که پرداختی جذاب دارد.

رابطه معلم با شاگرد گنگ مدرسه‌ای در روستای شمالی علاوه بر اینکه واجد زیر و بم‌های معمول است، یک پیچش جذاب دارد که سطح روایت را تغییر می‌دهد. به این ترتیب وقتی رابطه عاطفی بین معلم و مادر پسرک گنگ ایجاد می‌شود، علاوه بر اینکه مسائل بین آنها به قوت خود باقیست، از این وجه هم تأثیر می‌گیرند.

همچنین می‌توان با مرور این چند فیلم به تکرار رابطه بین یک معلم و کودک گنگ اشاره کرد که بیش از هر چیز در تعریف اولیه مشترک هستند، اما پرداخت و کیفیت رابطه هر یک، مسائل و مشکلات خاص آنها و ... این شباهت را به تنوع در شخصیت‌پردازی و نیاز دراماتیک تغییر می‌دهد.

جهانگیر الماسی پس از سال‌ها توانست با حضور در نقش این شخصیت خود را در قالبی جدید و کمتر قابل انتظار به مخاطبان و دوستدارانش پیوند دهد. شخصیتی که بخشی از فیلم متکی بر بازخورد منفی او بین دانش‌آموزان است و وارد شدن او به یک رابطه عاطفی می‌تواند وجوهی جدید را به این تصویر اضافه کرده و چهره‌ای انعطاف‌پذیر از معلم به نمایش بگذارد.



عبور از غبار

از دیگر معلم‌های ماندگار سینمای ایران می‌توان به علی نصیریان در نقش معلم فیلم "جاده‌های سرد" مسعود جعفری جوزانی اشاره کرد. یک معلم روستایی که رابطه‌ای پدرانه و حمایتگر با شاگردانش دارد و می‌تواند جایگاه تأثیرگذار این قشر را در فیلمی ساده به نمایش بگذارد.

بهزاد خداویسی هم در فیلم "خمره" ابراهیم فروزش در نقش معلم جوانی روستایی قرار می‌گیرد که همراهی او با بچه‌ها و  انگیزه‌ای که به آنها می‌دهد در داستان تعیین‌کننده است. فرامرز قریبیان در "جنگ اطهر" محمدعلی نجفی و مجید مجیدی در "شنا در زمستان" محمد کاسبی، "دو چشم بی‌سو" محسن مخملباف و "خدا می‌آید" که فیلمی کوتاه ساخته خودش است ایفاگر نقش معلم بودند که نقش محوری در فیلم داشته است.

بیژن امکانیان در "دبیرستان" اکبر صادقی نقش معلمی جوان را ایفا می‌کند که بر سر دوراهی قرار گرفته و اعتیاد دارد. در واقع او وقتی نیاز دارد که شاگرد نوجوانش را از اعتیاد منع کند، دچار کشمکش‌هایی با خودش می‌شود و در این موقعیت جایگاه او به عنوان یک معلم است که کمک می‌کند تا این چالش موفق خارج شود.

فرخ نعمتى در "سراب"سعید اسدی و حمید تمجیدی، مریلا زارعی و پارسا پیروزفر در "زن زیادى" تهمینه میلانی، گلاب آدینه در "شکار خاموش" کیومرث پوراحمد، رویا نونهالى در "آب را گل نکنید" شهریار بحرانی، شبنم قلى‌خانى در "یک الف ناقابل" محمد عرب، نیلوفر خوش‌خلق در "دایره زنگى" پریسا بخت‌آور و نیکى کریمى، مریلا زارعى، نگین صدق گویا و صغرى عبیسى در "واکنش پنجم" میلانی ایفاگر نقش معلم، آموزگار یا دبیر بوده‌اند که البته کمیت و کیفیت این حضور شدت و ضعف دارد.

کد خبر 871909

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha