پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸، ۹:۵۶

مصاحبه‌ منتشر نشده خبرگزاری مهر با زنده‌یاد رضا سیدحسینی

مصاحبه‌ منتشر نشده خبرگزاری مهر با زنده‌یاد رضا سیدحسینی

زنده یاد رضا سید‌حسینی در گفتگویی که کمی پیش از وفاتش با خبرنگار مهر انجام داد درباره ترجمه ادبی، ترجمه از زبان دوم، ترجمه‌های مجدد و کارگاههای آموزش ترجمه سخن گفت.

* خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و ادب : این روزها شاهد آنیم که برخی از کتابها به دلایلی با ترجمه مجدد روانه بازار کتاب می‌شوند. به طور مثال کتابی که یک یا دو دهه پیش به فارسی ترجمه شده بود با ترجمه‌هایی دیگر روانه بازار کتاب می‌‌شود. نظر شما در این باره چیست؟
 
- رضا سید حسینی :
یکی از مهمترین نکاتی که می‌توان به عنوان معضل ترجمه در ایران نام برد نپیوستن ما به قانون کپی‌رایت است. به گمان من اگر ما به این مسئله توجه داشته باشیم بسیاری از مشکلات ما حل می‌شود. مثلا همانگونه که یک نویسنده تنها با یک ناشر قرارداد امضا می‌کند و برای یک یا چند چاپ و یا برای مدت زمانی امتیاز چاپ کتابش را به او واگذار می‌کند قراردادی میان ناشر ایرانی و طرف خارجی‌اش امضا می‌شود. در این قرارداد همه مسایل مورد توجه قرار می‌گیرد، از جمله آنکه ناشر از طرف ایرانی‌اش می‌خواهد که مترجمی حرفه‌ای را بر این کار بگمارد. از طرفی خود ناشر ایرانی نیز به دلیل هزینه‌ای که می‌‌پردازد تلاش می کند تا کار را با بهترین کیفیت منتشر کند.

* در این شرایط ترجمه اثر از زبان دوم نیز منتفی می‌شود.

- بله. ترجمه از زبان دوم مسئله‌ای است که خیلی کم و به ندرت در دنیای امروز کاربرد دارد، چرا که لحن و شیوه بیان یکی از مسایلی به شمار می‌آید که از ارکان اثر ادبی به است و این نکته در ترجمه‌های از زبان دوم بسیار ضعیف می‌شود. چندی قبل شاهد انتشار کتابی بودم که اصل کتاب به زبان فرانسوی بود، اما مترجم آن را از انگلیسی به فارسی برگردانده بود. به گمان من دیگر دوران انجام چنین کارهایی گذشته است. اگر در دوره‌های اولیه ترجمه که تنها برگرداندن موضوع به فارسی مهم بود این کار صورت می‌گرفت‌ می‌شد نگاهی با اغماض‌ به آن داشت. اما در شرایط اخیر که بسیاری از مردم جامعه دستکم یک زبان دوم بلدند انجام چنین کاری بیهوده است. اگر ما قانون کپی‌رایت را بپذیریم از انجام چنین کارهایی جلوگیری می‌شود.

* اما شما خود در میان کارهایتان آثاری همچون "جاده تنباکو" نوشته ارسکین کالدول دارید که از زبان دوم ترجمه شده‌ است.

- به طور قطع اگر در شرایطی مشابه قرار گیرم چنین کتابهایی را ترجمه نمی‌کنم. من در روزگاری کار کالدول را از فرانسه به فارسی برگرداندم که زبان انگلیسی تا این اندازه در ایران همه‌گیر نبود. اما اکنون شرایط فرق کرده است. به گمان من ترجمه حتما باید از زبان اول صورت گیرد حتی در چنین شرایطی نیز زیباییهایی اثر تا اندازه‌ای کمرنگ می‌شود. به هر حال در شرایط مختلف کارهای متفاوتی را می‌توان انجام داد. اما به نظر من باید از ترجمه‌هایی که از روی زبان دوم انجام می‌شوند جلوگیری کرد.

* یعنی در این شرایط می‌توان اثر را دوباره به فارسی ترجمه کرد؟

- بهترین کار آن است که از ترجمه مجدد آثار جلوگیری شود اما هنگامی که یک ترجمه بد سبب شناخت نادرست از نویسنده می‌شود بهتر است که کار دوباره ترجمه شود. اما به طور کلی من با ترجمه مجدد کار مخالفم به‌ ویژه زمانی که مسئله تحول زبانی را مطرح می‌کنند.

کمی بیشتر توضیح می‌دهید؟

- به طور مثال این روزها می‌بینیم که برخی از آثار نویسندگان کلاسیک بار دیگر ترجمه می‌شوند. یکی از دلایل این  کار تحولات زبانی فارسی عنوان می‌شود در حالی ‌که به گمان من نمی‌توان سبک نویسنده‌ای را به دلیل آنکه زبان مقصد تغییراتی کرده تغییر دهیم. تولستوی سبک خاص خودش را دارد و این سبک به طور قطع با گذشت زمان تغییر نمی‌کند. نوشته او ثابت است و هیچ ربطی به تحولات زبانی فارسی و یا هیچ زبان دیگری ندارد. به نظرم گاهی ترجمه‌های مجدد بدل به اثری جدید می‌شود.

* اما می‌گویند که زبان فارسی با گذشت زمان امکانات جدیدی پیدا می‌کند و این نکته به شناسایی بیشتر سبک و لحن نویسندگانی همچون تولستوی کمک می‌کند.

من چندان موافق این نکته نیستم. درست است که زبان فارسی در چند وقت اخیر دچار تحولاتی شده، اما به طور حتم در چند دهه قبل نیز چنان قدرتی داشت که بتواند ظرفیت برگرداندن سبک و لحن نویسنده‌ای همچون تولستوی(یا نویسندگانی همچون او) را داشته باشد. البته من هرگز نمی‌گویم که زبان فارسی دارای چنان قدرتی در عرصه بیان است که می‌تواند هرگونه معنایی را در خود جای دهد. هر زبانی قابلیتهای خود را دارد و قابلیتهای زبان فارسی نیز مختص به خود است و به همین دلیل هر اثری که به فارسی ترجمه می‌شود قابلیتهایی را از دست می‌دهد. این نکته در مورد ترجمه به زبانهای دیگر نیز مصداق دارد. تنها تلاش مترجم آن است که این مشکلات را به حداقل برساند.

* نظرتان در مورد کارگاههای آموزشی ترجمه چیست؟

- اگر در این کلاسها مسئله آموزش در اولویت باشد به نظرم کار خوبی‌ است. اما گاه کار اینچنین پیش نمی‌رود. به ‌طور مثال چندی پیش یکی از این معلمها یکی از ترجمه‌های دریابندری را سرکلاس برده و از اشکالاتش گفته بود. این کار او نه تنها شاگردانش را نسبت به یکی از بهترین مترجمهای ایران بدبین کرد بلکه این نوع نگاه سبب شد تا یکسری از اشتباهات ترجمه در کارشان نهادینه شود. حتی به فرض آنکه چند غلط هم در کار وجود داشته باشد چندان مهم نیست. به  قول چهره‌ای همچون ابوالحسن نجفی "ترجمه‌ای نیست که چهل پنجاه تا غلط نداشته باشد".

کد خبر 871941

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha