به گزاش خبرگزاری مهر، دکتر علیرضا ستوده استادیار گروه مهندسی مکانیک دانشگاه فردوسی مشهد در این باره گفت: در یک پیش کرنش، پلاستیک کششی یا فشاری مقدار تنش در جهت معکوس، کمتر از مقدار تنش در کرنش اولیه است. این کاهش تنش در جهت معکوس نسبت به جهت اولیه اثر "باشینگر" نام دارد. این اثر یکی از عوامل تاثیر گذار در شکل دهی فلزات است. در این پژوهش برای بررسی این اثر متغیری به نام متغیر "باشینگر (BP)" معرفی شده است به طوری که BP بزرگتر نشان دهنده اثر باشینگر قویتر است.
وی نانو سیمها را نانو ساختارهای یک بعدی دانست که عرض آنها درحدود 10 نانو متر یا کمتر است و از نظر طول محدودیتی ندارند و افزود: در این پژوهش، اثر "باشینگر" بر یک نانوسیم نیکلی با استفاده از روش دینامیک مولکولی مورد بررسی قرار گرفت.
ستوده اظهار داشت: یکی از عوامل مهم در مدل سازی به روش دینامیک مولکولی، تعیین تابع پتانسیل مناسب برای نیروهای بین اتمی است که هر کدام برای بیان خصوصیات رفتاری گروه خاصی از مواد مناسب هستند. با انتخاب یک تابع پتانسیل مناسب می توان با حل عددی قانون دوم نیوتن در هر زمان سرعت و موقعیت مولکولها را محاسبه کرد.
استادیار گروه مهندسی مکانیک دانشگاه فردوسی مشهد با تاکید بر اینکه اثر "باشینگر" در دو مقیاس ماکرو و نانو یک تفاوت بارز دارد، ادامه داد: در مقیاس ماکرو برای ناحیه پلاستیک مدلهای سخت شوندگی متفاوتی ارائه می شود که این مدلها توانایی نشان دادن اثر باشینگر در تحلیلهای عددی را دارند اما ناحیه پلاستیک منحنی تنش- کرنش در مقیاس نانو دارای الگوی اره ای شکل است. از این رو نمی توان مدل سخت شوندگی خاصی را برای ناحیه پلاستیک پیش بینی کرد. بنابراین روشهای رایج عددی موجود در مقیاس ماکرو (مانند روش اجزای محدود) جوابگو نبوده و روشهایی مانند روش دینامیک مولکولی در مقیاس نانو اهمیت می یابند. روش دینامیک مولکولی، روشی عددی با حجم محاسباتی بالا است که برای مدل سازی یک نانوسیم با ابعاد متوسط، تقریباً پنج روز زمان نیاز دارد.
نظر شما