۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۸، ۱۰:۲۹

بزرگداشت شاعر افغان در تهران/

هیچ مرزی‌ تاجیکها، افغانها و ایرانیها را از هم جدا نمی‌کند

هیچ مرزی‌ تاجیکها، افغانها و ایرانیها را از هم جدا نمی‌کند

محمدسرور مولایی در بزرگداشت خلیل‌الله خلیلی (شاعر افغان) در تهران گفت: درسی که از استاد خلیلی می‌آموزیم این است که هر خطی که بین تاجیک‌ها، افغان‌ها و ایرانی‌ها کشیده شود نمی‌تواند آنها را از یکدیگر جدا کند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست "راه نیسان؛ یادبود شاعر معاصر افغانستان خلیل الله خلیلی" روز شنبه با حضور محمدسرور مولایی استاد افغانی‌الاصل دانشگاه‌های ایران در مصلای امام خمینی(ره) و در محل برگزاری نشستهای هفتمین دوره بازار جهانی کتاب ایران برگزار شد.

مولایی در ابتدای سخنانش گفت: بررسی شعر فارسی دری افغانستان بدون پرداختن به چهره‌های شاخص شعر فارسی ناقص خواهد بود و یکی از شاخص‌ترین چهره‌هایی که در پهنه شعر و ادبایت و پژوهشهای ادبی و فرهنگی و تاریخی ایفای نقش کرده است استاد خلیل‌الله خلیلی است.

نمونه‌ شاعرانی مانند خلیل‌الله خلیلی در فرهنگ افغانستان کم است

وی افزود: استاد خلیلی نه تنها در عرصه شعر فارسی علی الخصوص در شعر فصیح و بدون اشکال فارسی دری از جمله چهره‌های شاخص محسوب می‌شود و نمونه‌اش در فرهنگ افغانستان کم است.

مولایی سپس به بیان خاطراتی از نخستین دیدارش با خلیلی پرداخت و گفت: اولین بار که استاد خلیلی را دیدم سال 1339 بود که برای من سال پرحادثه‌ای بود. آن سال تازه کلاس نهم را تمام کرده بودم و باید به کلاس دهم می‌رفتم و پذیرفته هم شدم و سه ماهی هم درس خواندم اما چون پدرم زندانی سیاسی بود در پایان ترم اول رئیس دبیرستان من را خواست و نامه‌ای به من نشان داد که با خط قرمز نوشته شده بود.

وی ادامه داد: سالها گذشت که من فهمیدم نامه‌ای که با تایپ قرمز رنگ نوشته شده باشد چه معنایی می‌تواند داشته باشد. در آن نامه به صراحت آمده بود که باید من را از فلان تاریخ از آن دبیرستان اخراج کنند و به دانشکده پرستاری بفرستند. پس از آن من یکسال سرگردانی کشیدم و به جاهای زیادی رفتم اما فریادم به گوش کسی نرسید. با این وجود  فامیلی داشتیم که خانه‌اش روبروی خانه خلیل‌الله خلیلی بود. اوبه من پیشنهاد کرد که برویم پیش او (خلیلی) شاید بتواند کاری برای من بکند.

نخستین کسی که خبر آزادی پدرم را از زندان به من داد استاد خلیلی بود

مولایی اضافه کرد: هرگز فراموش نمی‌کنم که استاد خلیلی با آن همه دبدبه و کبکبه و جلالش چقدر متین به حرفهای من نوجوان گوش داد و تلاش کرد که مشکلم را حل کند اما نتوانست. چند سال‌ از این ماجرا گذشت و سال 42 فرا رسید، سالی که سلطنت از ظاهر شاه در افغانستان گرفته شد و بیداری مردم موجب شد که نخست وزیر از کار برکنار شود و آزادیهایی به مردم داده شد و بر اساس قانون اساسی جدید زندانیان سیاسی از زندان آزاد شدند. پیش از اینکه پدرم آزاد شود این استاد خلیلی بود که خبر آزادیش را به من داد و از آن به بعد او را زیاد دیدیم.

هیچ خط سیاسی نمی‌تواند تاجیکها، افغانها و ایرانیها را از هم جدا کند

این استاد ادبیات فارسی گفت: استاد خلیلی بعدها سفیر افغانستان در بغداد شد و سپس به نیوجرسی (آمریکا) رفت و پس از مدتی درگذشت. اما درسی که از استاد خلیلی شاعر می‌آموزیم این است که هر خطی که بین تاجیکها، افغانها و ایرانیها کشیده شود نمی‌تواند ما را از یکدیگر جدا کند چرا که زبان فارسی و فرهنگی که در آن منعکس شده متعلق  به کسی نیست و در واقع زبان تمدن اسلامی است.

وی در بیان تلاشهای خلیل‌الله خلیلی برای پیوند ملتهایی که به زبان فارسی سخت می‌گویند گفت: او  یک وطن اسلامی و یک وطن جغرافیایی داشت و مدام متذکر می‌شد که با اینکه مرز سیاسی ما را از هم جدا کرده اما گذشته فرهنگی را کسی نمی تواند انکار یا آن را پاک کند.

کد خبر 875459

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha