به گزارش خبرنگار مهر، همایش فردوسی عصر دیروز دوشنبه 28 اردیبهشت با حضور محمد علی اسلامی ندوشن، محمود دولت آبادی، علی رواقی، میرجلالالدین کزازی و محمدرضا لطفی و احسان شریعتی در تالار فردوسی دانشگاه تهران برگزار شد.
میر جلال الدین کزازی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و شاهنامه پژوه دیگر سخنران این مراسم با اشاره به سخنان رواقی مبنی بر اینکه "هنوز متن پاکیزه ای از شاهنامه به دست نیامده است"، گفت: من در این سخن یکسره با سخن این اوستاد خرد سنج و باریک بین که پچینها (نسخه بدلها) ارزش بسیاری در شناخت سرگذشت زبان پارسی و دگرگونیهای که در گذار روزگار یافته است، هم رأیم.
نسخه بدلها ارزش بسیاری در شناخت سرگذشت زبان فارسی دارند
وی افزود: کوشیدهام به شیوهای سخن سنجانه متنی از شاهنامه بدست دهم و هر کجا بیتی را که از فردوسی بود نژاده دانستم و بیتی را که بی پایه و نهان دیدم آشکار داشتم. نمیگویم هرگز نلغزیدم چرا که کاری چنین سترگ از لغزش خالی نمیتواند بود.
کزازی تصریح کرد: اما در این میان میبینیم شاهنامههای چاپ شده گاه سخت با هم ناسازند و باید در این راه به هماهنگی رسید ما هرگز نمیتوانیم که بگوییم به آنچه که ریخته خامه استاد توس بوده دست یافتهایم اما باید بکوشیم به این متن آرمانی شاهنامه نزدیک شویم.
مولف مجموعه نه جلدی نامه باستان در ادامه اذعان کرد: من از آنانم که سخت بر این باورم که فردوسی با پایبندی و وفاداری بسیار شاهنامه را سروده است حتی برخور او با شاهنامه و سرچشمهها و آبشخورهای خویش برخوردی آئینی بوده است.
وی اظهار داشت: دست کم سه قلمرو در شاهنامه پژوهی هست که هر شاهنامهشناس باید این سه قلمرو را به شایستگی پاس بنهد قلمرو نخستین فرهنگ و منش ایرانی که در شاهنامه به شیوهای گوهرین برتافته است.
فردوسی ایرانیترین ایرانی است که ما می شناسیم
کزازی با بیان اینکه چیستی نهادینة نهانی، تاریخی و منش فرهنگی ایران تنها در شاهنامه فرادست خواهد آمد گفت: هر شاهکار ادبی تنها پرتوی و نشانی از این چیستی را بر ما آشکار میدارد این قلمروی است که فردوسی کمترین بهره و کاربرد را در آن دارد هر چند فردوسی خود برترین نمونه این فرهنگ و منش و باید بگوییم فردوسی در تنگنای یک تن ایرانیترین ایرانی است که ما می شناسیم .
به گفته این شاهنامه پژوه قلمرو دوم قلمرو هنری، ادبی و زیباشناختی است که فردوسی بیشترین کارکرد را در این قلمرو دارد و فردوسی چونان بزرگترین حماسه سرای جهان بالا برمیافرازد و شاهکاری میآفریند که جاودانه و بی مانند است و در این قلمرو فردوسی با سرودن شاهنامه شالوده زبان پارسی را میریزد.
وی در ادامه با بیان اینکه شاهنامه و فردوسی پیوند تنگ و ساختاری با یکدیگر دارند عنوان کرد: اگر فردوسی جز شاهنامه را می سرود فردوسی نمیشد و اگر شاهنامه را سخنوری جز او نمیپیوست شاهنامه نبود بخت ما ایرانیان بلند است که در چنان روزگاری فردوسی را پروراندیم.
فردوسی پایگاه ایرانی ماندن ماست
کزازی ادامه داد: فردوسی پایگاه ایرانی ماندن ماست چون شاهکاری پدیدآورده پایان ناپذیر. تا زمانی که شاهنامه هست ایرانیان دست در دامن شاهنامه میزنند و شاهنامه در متن زندگانی ایرانیان روان است و هیچ بیمی از تازشهای فرهنگی دیگر نیست.
مترجم انهاید ویرژیل در ادامه قلمرو داستان شناختی را سومین قلمرو شاهنامه پژوهی خواند و تصریح کرد: درست است که استاد استادان پیکره شاهنامه را بی هیچ فزود و کاستی به شعر پیوسته است اما این پیکره را بی آنکه دگرگون سازد به شیوهای که خود خواسته است درآورده است.
وی در پایان بیان کرد: شاهنامه نامهای است که سرنوشت ایران را به سرگذشت ایران پیوسته است ایرانیان ناگزیرند که با شاهنامه باشند چون از شاهنامهاند. بنابراین باید از شاهنامه متنی را فراهم کنیم که چالش و ستیزه در آن کمتر باشد.
محمود دولت آبادی نوسنده رمان کلیدر دیگر سخنران این مراسم نیز در سخنانی گفت: من به عنوان دانشجوی هنر و ادبیات این سرزمین آمدهام تا این شوق و نیروی جوانان مملکتم را ببینم که به رغم همه موانع به سمت آنچه عمیقاً به خود آنها یعنی ما مردم ایران تعلق دارد ببینیم.وی افزود: در ایران دو نوع نگاه به شاهنامه وجود دارد یک نگاه از نوع دورنی به شاهنامه است که من و امثال من میکوشند با این نگاه از درون معرفت موجود در شاهنامه را بجویند اما یک نوع نگاه بیرونی هم به شاهنامه وجود دارد و آن این است که غالبا به شوونیسم پهلو میزند یعنی همان ناسیونالیسم افراطی.
آنچه در درون شاهنامه وجود دارد یک حقیقت بشری است
دولت آبادی تصریح کرد: شاهنامه یک اثر بشری است مثل همه آثار بزرگ تاریخ که حسن اتفاق در سرزمیم ما خلق شده است اینکه از بیرون به شاهنامه نگریسته میشود بیشتر افواهی و شفاهی است اما آنچه در درون شاهنامه وجود دارد، یک حقیقت بشری است.
نویسنده رمان روزگار سپری شده مردم سالخورده اظهار داشت: متاسفانه برخی بدون آنکه با شاهنامه آشنا باشند آنرا یک اثر ناسیونالیستی و شوونیستی میخوانند و در مقابل آنها کسانی هستند که به شدت با این گروه برخورد میکنند و برخی هم پنداشتهاند که شاهنامه یک اثر نژادی است در حالی که فردوسی به هیچ وجه نژاد پرست به معنای امروزی آن نیست.
نگاه فردوسی به همه شخصیتهای شاهنامه یکسان است
وی یادآور شد: فردوسی از انسان نژاده صحبت میکند اما دقیقا انسان نژاده نه به معنای انسانی که به نژاد خاص تعلق داشته باشد بلکه به معنای انسانی است که پدر و مادرش مشخص باشند و نه چیز دیگر.
دولت آبادی گفت: تمام شخصیتهای شاهنامه ایرانی و تورانی چینی و هاماورانی رومی و ایرانی هستند و شما هیچ شخصیت برجستهای را در شاهنامه پیدا نمیکنید که در فرایند نژادهای موجود در شاهنامه نباشد. کسانی نگاهی ناآگاهانه به فردوسی دارند و از زاویه افراطی به او نگاه میکنند اشتباه میکنند و کسانی که به این نوع نگاه حمله میکنند دو بار اشتباه میکنند.
دولت آبادی در ادامه عنوان کرد: نگاه فردوسی به تمام شخصیتها که در شاهنامه وجود دارند چه ایرانی و چه تورانی و چینی و رومی نگاه انسانی یکسان است در نظر فردوسی توس اصلا بر گرسیوز برتری ندارد و یا گودرز هیچ رجحانی به نسبت به پیران ویسه ندارد چرا که شاهنامه اثر بشری فراتر از نژاد و نخبه و منطقه است.
زمانی که در حفظ ردیفهای موسیقی ایرانی می کوشیم کارمان شبیه به شاهنامه فردوسی است
محمدرضا لطفی استاد برجسته موسیقی ایران نیز دیروز در جمع دانشجویان حضور داشت. وی به عنوان آخرین سخنران مراسم گفت: این دفعه دومی است که به دانشگاه تهران میآیم. وقتی به فضای سبز دانشگاه میآیم و چهره دانشجویان را میبینم احساس غمگینی به من دست میدهد بعد انقلاب چند سالی در این دانشگاه تدریس کردم و آروز دارم دانشگاه محل دانش و عشق و مهر و دوستی و تفاهم باشد و دانشجویان به ایدهالهای خود برسند.
وی افزود: بعضی وقتها فکر می کنم زمانیکه در حفظ ردیفهای موسیقی ایرانی می کوشیم کارمان شبیه به شاهنامه فردوسی است.
نظر شما