دکتر محمد بقایی (ماکان) که با خبرنگار مهر گفتگو میکرد در پاسخ به این سؤال که در موقعیت کنونی ما به کدامیک از فلسفههای تحلیلی و قارهای بیشتر نیاز داریم؟گفت: در شرایط کنونی جهان بشراصولاً به دنبال واقعیتها و حقایقی است که برای زندگیاش مفید واقع شود. او در پی دستیابی به اندیشههایی است که عملاً برایش مفید واقع شوند.
وی افزود: یعنی به قول هگل حقیقت آن است که در عمل مفید افتد. آنچه که در عمل مفید میافتد بر بنیاد تأثیری است که عقل صادر میکند و مقصود از عقل البته عقل نوین است. بنابراین بشر امروز در زمینه فلسفه در پی فلسفه عملی است. فلسفههای ذهنی از زمان دکارت به این سو، رفته رفته به طاق نسیان سپرده شد و فیلسوف به معنای دوستدار دانش از میان دو پاره شد و به ذهن و عین تقسیم گردید.
این محقق حوزه فلسفه تصریح کرد: فیلسوفانی که هنوز خود را فیلسوف میشمارند و در شبستان ذهن معتکفاند در واقع روانشناسان و جامعهشناسان آماتور(غیر حرفه ای ) به شمار میآیند. فیلسوف واقعی درعصرکنونی کسی است که جهان را بر بنیاد عمل ببیند.
وی افزود: از همین روست که تمامی حوزههای پیشرفته فکری در محافل فرهنگی جهان به این نوع فلسفه گرایش دارند. تمامی کشورهای پیشرفته در ابعاد مختلف، پرورشدهنده چنین فلسفهای هستند.
دکتر محمد بقایی در پاسخ به این سؤال که کدامیک از این شاخهها در ایران بهتر و بیشتر معرفی شده است ؟ گفت: به نظر میرسد که هیچ کدام از اینها نمود چشمگیری در ایران نداشتهاند و این امر بیسبب نیست. زیرا مذاق اندیشه ایرانی بیشتر به تفکرات عرفانی و فلسفه اسلامی گرایش دارد.
محمد بقایی در پاسخ به این سؤال که خود شما به کدامیک از فلسفههای تحلیلی یا قاره ای بیشتر علاقهمند هستید؟ گفت: حقیقت این است که من نمیتوانم بین این دو یکی از آنها را ارجح بشمارم زیرا در هریک از آنها ویژگیهای فابل تأملی وجود دارند.
نظر شما