* خبرگزاري " مهر" - گروه دين وانديشه : محققيني كه در تهيه و تدوين اين دايرة المعارف و تهيه مقدمات آن با اين مركز همكاري دارند چه كساني هستند و چه گرايش ها و تخصص هايي دارند.
- محققين دايرةالمعارف از دانشگاههاي مختلف كشور هستند ، در قم از فارغ التحصيلان خود موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) ، موسسه باقرالعلوم(ع)، دانشگاه قم بخش تربيت مدرس آن و فارغ التحصيلان آنجا، تربيت مدرس تهران ، دانشگاه تهران ، دانشگاه شهيد بهشتي ، از دانشگاه اصفهان، از فارغ التحصيلان دانشگاههاي مختلف و از دانشگاه شيراز محققين مشغول تحقيق در اينجا هستند.
عمده امور تخصصي نهايي مجموعه زير نظر كميته هاي تخصصي دايرةالمعارف است. يعني هر يك از رشته هاي علوم عقلي يك كميته تخصصي دارد . كميته تخصصي متشكل از صاحب نظران و متخصصين درجه اول اين رشته ها يا از كساني كه نزديك به متخصصين درجه اول اين رشته ها هستند مي باشند . در هر رشته اي كميته تخصصي وجود دارد و هر كميته از پنج تا ده نفر مي تواندعضو داشته باشد و اساتيدي كه در اين كميته ها شركت دارند معمولا از مدرسين برجسته اين رشته ها و از محققين به نام هستند. البته در مرحله تدوين مقالات دايرةالمعارف ما نياز پيدا خواهيم كرد از محققين ديگر هم از سراسر كشور استفاده كنيم ، ولي در حال حاضر چون محققين و كارشناسان ما بايد در جلسات هفتگي تكميلي شركت كنند به راحتي مقدور نيست كه ما از اساتيد برجسته در شهرها و استانهاي ديگر استفاده كنيم. در فاز اول به متخصصيني كه در حوزه علميه وجود دارند اكتفا كرده ايم، البته اين قابل انكار نيست كه در بعضي از موضوعات ، مخصوصا عرفان اسلامي با توجه به اين كه برجسته ترين محققان و اساتيد در حوزه عليمه قرار دارند بعد از اين هم معلوم نيست كه ما بتوانيم از محققيني كه در ساير نقاط كشور حضور دارند به نحو احسن استفاده كنيم. ممكن است بيشتر استفاده ما از خود حوزه علميه باشد. البته از اساتيد ديگري كه در سطح كشور هستند استفاده خواهيم كرد.
* دائره المعارف علوم عقلي اسلامي داراي چند كميته علمي است ؟
- شش كميته علمي در اين دائره المعارف وجود دارند كه عبارتند از : كميته منطق ، كميته فلسفه ، كميته كلام، كميته عرفان، كميته فرق و مذاهب كلامي ، و كميته اعلام . البته اين كميته ها كارشان بررسي موضوعات تخصصي مربوط به اين دايرةالمعارف است. امور مربوط به سياستگذاري ها و برنامه ريزي هاي كلان اين مجموعه زير نظر شوراي سياستگذاري دايرةالمعارف است كه از اساتيد برجسته اي تشكيل شده كه عموما به سياست هاي كلان مي پردازد و كميته هاي تخصصي به امور تخصصي مربوط به هر يك از رشته ها.
* تاليف اين دايرةالمعارف چه تاثيرات مثبتي در جامعه فكري - فرهنگي ما دارد؟
- دايرةالمعارف در سطح بين المللي كاركردهاي مشخص و معيني دارد. با توجه به دايرةالمعارف هايي كه موجود است و به زبان هاي مختلفي در دنيا ترجمه شده ، در كشور ما هم از خود ايران و از كشورهاي خارجي دايرةالمعارف هايي موجود است كه نحوه بحث هايي كه در آنها وجود دارد ساختار دروني و كاركرد آنها را نشان مي دهد. معمولا دايرةالمعارف جمع كننده ميراث يك علم، يك رشته تخصصي ، يا موضوعي است كه آن دايرةالمعارف به آن پرداخته و جمع كننده ميراث آن فرهنگ يا آن رشته علمي در درون خودش است. قطعا اگر بخواهد همه اطلاعاتي كه راجع به هر يك از موضوعات وجود دارد در مجموعه دايرةالمعارف جمع بشود مجموعه آنقدر حجيم خواهد شد كه به راحتي قابل استفاده نخواهد بود. هدف از دايرةالمعارف ها اين است كه با مقالاتي فشرده اما دقيق، با رعايت سير تاريخي مطالب اولين حركت ها در هر موضوع و سير پيشرفت موضوعات و تحول مطالب در طول تاريخ مقالات دايرةالمعارف ها به اين گونه مطالب مي پردازند. غالبا هر محققي كه بخواهد تحقيقي را در يك موضوع كه قبلا براي او آشنا نيست شروع كند شايد بهترين منبع براي آغاز يك تحقيق دايرةالمعارف ها ، مخصوصا دايرةالمعارف هاي تخصصي باشند. دايرةالمعارف تخصصي اولين گام تحقيق، هم براي كساني كه صرفا آشنا با يك موضوع و يك رشته علمي اند و هم براي متخصصيني كه ممكن است نماي كلي از يك موضوع نداشته باشند قابل استفاده است. از اين جهت مي توان گفت دايرةالمعارف عمده ترين و مهمترين خدمتي كه به هر علم مي كند اين است كه در يك مقاله نسبتا مختصر گزارشي نسبتا كامل از تمام تحولات يك موضوع و مشكلات موجود در گذشته و حال را بيان مي كند و قطعا بهترين زمينه تحقيق را براي محقق و بهترين سرنخ ها را براي تحقيق فراهم مي كند . به علاوه ، منابعي كه يك محقق مقاله نويس به محققين معرفي مي كند، كاري را كه شايد اين محقق ساعت هاي زيادي براي دستيابي به آن وقت بگذارد به صورت يك جا و آسان در اختيار محقق مي گذارد و اين دايرةالمعارف هم مستثنا از اين قاعده كلي نيست و تلاش اش هم اين است كه اين شيوه مطلوب و مناسبت و پرفايده را در خودش رعايت كند.
* چه معيار و مبناهايي در تدوين دايرةالمعارف مد نظر اين مركز است؟
- هدف اصلي اين دايرةالمعارف اميدواريم كه از هدف اصلي حيات ما جدا نباشد. هدف اين است كه معارف عميق و تلاش هاي گسترده محققان عظيم الشان عقلي اسلام معرفي بشود و جلوي برداشت هاي نادرست درباره معارف اسلامي را بگيرد. هدف ما معرفي بنيادهاي عقلي معارف اسلامي است ، لذا عنوان دايرةالمعارف هم عنوان دايرةالمعارف عقلي اسلامي است نه فقط عقلي صرف.
* يعني تنها رويكرد درون ديني در فعاليت هاي اين مركز و در تدوين دايرةالمعارف مورد توجه است.
- هدف نهايي اين است كه بنيادهاي معارف اسلامي معرفي شود اما معارفي كه ما امروز به عنوان معارف اسلامي در دست داريم اختصاص به معارف درون ديني ندارد. فلاسفه ما، عرفاي ما، متكلمين ما، و حتي منطقدانان اسلامي وقتي موضوعات علوم عقلي اسلامي رامورد بررسي قرار مي دادند، هيچگاه با منابع نقلي به سراغ اين موضوعات نمي رفتند. مبنا و شيوه اصلي آنها، شيوه عقلي بوده است . از آنجا كه دين و معارفي نقلي ما هم با معارف عقلي در تعارض نيست قطعا تعارضي بين معارف عقلي و معارف نقلي نخواهد بود. اين نكته را هم نمي شود فراموش كرد كه فلاسفه اسلامي، منطقدانان اسلامي و متكلمين هيچ گاه در خلاء يك بحث عقلي را مطرح نكرده اند. هر چند ممكن است كه بسياري از مباحث علوم عقلي ما ارتباط روشني با معارف نقلي نداشته باشد ، اما در منابع اسلامي به نحوي به عنوان مبناي يك بحث الهي و بحث ديني ، اين معارف مورد استفاده قرار گرفته يا مستقيما ارتباط شان با معارف ديني بيان شده است .
* مي توانيد مثال بزنيد؟
- مثلا اصالت وجود ، اصالتا يك موضوع فلسفي است ، به راحتي شما نمي توانيد آيه اي ، روايتي دال بر اصالت وجود پيدا كنيد يا ارتباط مستقيمي بين اصالت وجود و نبوت و توحيد و معاد برقرار بكنيد، اما مرحوم صدرالمتألهين اين موضوع را به عنوان يك موضوع عقلي مستقل مورد بررسي قرار داد و بدان توجه پيدا كرد. بحث اصالت وجود درباره اصل وجود است و ظاهرا هيچ ارتباطي با دين ندارد، اما او از اين طريق به بحث توحيد وارد شد. در ساير مباحث هم، اين ارتباط را به صورت مستقيم و غير مستقيم مي بينيد. اين طبيعي است كه انديشمندان مسلمان با اعتقاد به اين مطلب كه همه معارف بايد به نحوي به جهان بيني انسان مرتبط باشد و بايد فايده اي بحث براي حيات جاودانه انسان لحاظ شده باشد.
قاعدتا اگر با اين معيارها سراغ اين دايرةالمعارف برويم ، نمي توانيم نسبت به آن چه درباره معارف ديني با توجه به مباني عقلي، در نقد و در مقابله با معارف عقلي اسلامي و يا در جهت تكميل، اصلاح و رشد مباحث عقلي ما وجود داشته بي توجه باشيم. لذا يكي از اصول مسلم در اين مجموعه اين است كه مقالات ما ناظر به همه آن مباحثي باشد كه به نحوي مباني عقلي و گاه بالطبع مباني نقلي و معارف نقلي ما را مورد توجه داده است . لذا مقالات ناظر به شبهات مختلف هم خواهد بود، ولو اين كه مستقيما به آن مباحث نپردازد.
* به نظر مي رسد حوزويان ، فضلا و اساتيد حوزه ، به سمت پاسخگويي به شبهات عمومي وارده بر دين روي آورده و از پاسخگويي به شبهات درجه يك غافل مانده اند. يعني ، به جاي اين كه بنشينيد و يك كار تحقيقاتي بسيار گسترده براي تبيين آموزه هاي ديني مان صورت بدهند به حالت تدافعي روي آورده اند. منشاء اين رويكرد و غفلت از مسايل اصلي در چيست؟
من سخن شما را اجمالا به صورت نسبي قبول دارم، اما نه صد درصد . ببينيد اين را ما نمي توانيم انكار كنيم كه با پيروزي انقلاب اسلام در تقابل با بسياري از سياست هاي دنيا قرار گرفته و با قدرت ها در مي افتد. اصلا ماهيت اسلام چنين است. ماهيت قرآن و آيات آن در مقابله با مطرفين، ستمگران و ائمه كفر قرار دارد. از ابتداي دوران مشروطه و حتي قبل از آن كه زمينه را براي دوران مشروطه يعني همان زمان كه ارتباط ما با غرب قوي شد، كه چاره اي هم جز اين نبود، از آن زمان مقابله هايي با دين در زمينه هاي تحريف معارف ديني و جلوه دادن نادرست معارف ديني در نوشته ها و آثار و سخنان افراد مختلفي از روشنفكران و غير روشنفكران مي بينيم. وقتي در مواجه با اين طور افكار قرار مي گيريم طبيعي است كه حالت تدافعي بگيريم. شبهاتي هم كه در مقابل ما مطرح مي شود، خودشان درجاتي دارند و كساني كه تحت تاثير اين شبهات قرار دارند، خود آنها هم درجاتي دارند. ما نمي توانيم براي همه اقشار و در مقابل همه شبهات ، مباني درجه اول را مطرح كنيم. لذا با توجه مخاطبين ناچاريم در بعضي از سطوح با شبهات درجه دو و درجه سه برخورد كنيم . من به صورت مطلق تاييد نمي كنم كه همه كارهاي ما تدافعي است.
* مثال مي زنيد؟
- به عنوان مثال مي توانيم مرحوم امام (ره) را مطرح كنيم. ديدگاه ولايت فقيه كه ديدگاه اسلامي است و تبيين آن و به تعبير رهبر معظم انقلاب مكتب سياسي امام و عرضه آن به جهان يك حمله قوي و جدي در مقابل همه سياستگذاران استكباري است . اين را هرگز نمي توانيد به عنوان يك شبهه قلمداد كنيد. اين يك مقابله جدي و تهاجمي است در مقابل سردمداران كشورهاي اسلامي كه به صورت غير اسلامي كشورهاي شان را اداره مي كنند و در مقابل همه كساني كه در فكر استعمار و به سلطه كشيدن كشورهاي اسلامي هستند.
وقتي اين " تك " كه از ماهيت اسلام نشات گرفته به دشمن زده مي شود، آنها هم پاتك هايي را شروع مي كنند. اين شبهاتي را كه شما فكر مي كنيد تهاجمي است . اينها عمدتا تدافعي است . يعني در مقابل ديدگاه ولايت فقيه كه دارد كشورهاي اسلامي را مي گيرد. در فلسطين اشغالي ديدگاههاي مكتب سياسي حضرت امام (ره) مطرح است . در لبنان هم همين طور است. كم كم در عربستان مكتب سياسي امام (ره) جاي خودش را دارد باز مي كند. امروز سياستمداران غرب به اين امر اعتراف دارند .
چندي پيش مشاور رييس جمهور فعلي آمريكا گفته بود اين شعار صدام نه، آمريكا نه، اسلام آري ، اين شعار نشات گرفته از اسلام مبارزي است كه آيت الله خميني در ايران بنيان گذاشت. يك سياستمدار ديگري باز از سياستمداران و نظريه پردازان آمريكا اخيرا، بعد از جريان عراق گفته بود كه مشكل ما در عراق اين است كه علماي اسلام حاضر نيستند فاصله خودشان را با سياست رعايت كنند و اين ها همان فرزندان آيت الله خميني هستند. ما در راس اين جريان و انديشه حضرت امام (ره) و بدنبال ايشان مقام معظم رهبري و انديشمندان حوزوي را مي بينيم . متفكرين اسلامي در تبيين ديدگاههاي سياسي اسلامي ، ديدگاههاي حقوقي اسلام حركت هاي بزرگي كردند. شايد بيش از همه كشور و بيش از همه مراكز ، در حوزه علميه نظريه پردازي نسبت به علوم انساني اسلامي شروع شده، موسسات تحقيقاتي فراواني در قم در حال تحقيقات عميقي هستند كه نتيجه آن در واقع تهاجمي خواهد بود . به بيان ديگر، ما براي تهاجم به چيزي بيش از تبيين اسلام نياز نداريم و به نظر مي رسد كه اين تبيينات زمينه ساز قيام امام عصر-(عج) خواهد بود. يعني آن زماني كه دنيا با مكتب اسلام ، با زواياي مختلف مكتب اسلام آشنا بشود، ما اميدواريم كه حرف اسلام در دنيا مورد قبول واقع شود. با توجه به اين كه فطرت انسان ها فطرت الهي است.
نظر شما