به گزارش خبرنگار مهر، امروزه با توجه به تحولات جامعه بشر و زندگی انسان معاصر در عصر ارتباطات، مقوله علم ارتباطات وضع منحصر به فردی پیدا کرده است و بر خلاف سایر متغیرهای وابسته به سیاست، سیاست را به خود وابسته کرده به طوریکه به عنوان متغیری مستقل در کنش سیاسی نقشآفرینی می کند.
با کمی تساهل میتوان گفت، مناسبات بین انسانها بیشتر از آنکه تحتتاثیر رفتارهای نظامی، اقتصادی، سیاسی و کنشهای مربوط بهحوزههای متعدد فرهنگی و اجتماعی باشد، تحت تاثیر جریانهای ارتباطی و رسانهها است.
در حوزه سیاست هم، مانند تمامی حوزههای دیگر، رسانهها و ارتباطات نقش مهم و تعیینکنندهای دارند. حوزههای دموکراتیک در سیاست، بهطور خاص با رجوع به آرایعمومی و با فرایندهای دموکراتیک نظیر انتخابات، شناخته میشوند.
رسانهها در فرآیند سیاسی ابزاری برای دستیابی به قدرت سیاسی و یا خود یک قدرت اجتماعی و فرهنگی محسوب میشوند. در اثنای فعالیتهای انتخاباتی که احزاب و تشکلهای سیاسی در مهمترین مقطع فعالیت خویش به سر میبرند نقش و بهرهمندی از رسانههای عمومی بیش از گذشته اهمیت یافته و در واقع میتوان گفت دسترسی کنشگران میدان رقابت های انتخاباتی سهم بهسزایی در سرنوشت ایشان در این رقابتها خواهد داشت. از این رو، مسئله رسانههای موثر و فراگیر مورد توجه فعالان سیاسی و داوطلبان شرکت در انتخابات قرار میگیرد.
ارتباطات در همه عرصههای زندگی امروز، جایگاه والا و منحصر به فردی پیداکرده و بهطورخاص در فرایندهایسیاسی و مخصوصا انتخابات، نقش بسیارگستردهای دارد.
رسانهها به طور کلی برای تبلیغ و رقابت در موضوع انتخابات از شیوهها و روشهای گوناگونی استفاده میکنند که برخی از این شیوهها عبارتند از:
1 – تکنیک تقدم و تأخر 2 – شعارهای تبلیغاتی 3 – القا 4 – تکرار 5 – مناظره 6 – برجسته سازی 7 – تجاهل عمومی 8 – انتقال 9 – کلیشه سازی 10 – تعمیم جذابیت 11 – هجوم برای سوار شدن به واگن 12 – کارتهای یک دست و ....
این شیوهها بر اساس شرایط اجتماعی، زمانی، محیطی، فرهنگی و سیاسی به صورت متفاوت به کار برده میشود. مطالعات نشان داده که رأی دهندگان تحت تأثیر فضای انتخاباتی و برجسته سازیهایی که در این زمینه از طریق رسانهها صورت میپذیرد قرار میگیرند. به عبارت دیگر از آن جایی که رفتارهای آشنایی سیاسی به مرور زمان و به آرامی ساخته میشوند، بلافاصله هم تبدیل به یک رفتار دیگری نمیشوند و بعلاوه ثبات سیستمهای به هم پیوسته به منزله محدودیتی روی تغییر رفتاری عمل میکند که این موضوع به خصوص در میان کسانی که نسبت به سیاستها آگاه ترند، مصداق بیشتری دارد. در میان این افراد اگر تغییر رفتاری هم صورت بگیرد به صورت تدریجی و به مرور زمان خواهد بود.
"دونالد شاو" و "ماکسول" از جمله پیشگامانی هستند که در زمینه تأثیر گذاری و برجسته سازی رسانهها پژوهشهایی را انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که اگر چه ممکن است رسانهها بر افکار و منشها و روشها تأثیر مستقیم نگذارند ولی اثر جمعی بارزی دارند.
کار برجستهسازی به رسانهها کمک میکند تا مخاطبان این پیامها با خصوصیات و ویژگیهای کاندیداها بیش از پیش آشنا شده و اطلاعات لازم درباره آنها کسب نمایند، لازم به ذکر است که رابطه معناداری میان میزان اهمیت مطلب برجسته شده و اعتبار رسانه وجود دارد. به عبارت دیگر هر قدر یک رسانه از اعتبار بالایی برخوردار باشد، اهمیت مطلبی که توسط رسانه برای مخاطبان برجسته شدهاست، بیشتر میشود.
فرآیند تولید تا انتقال پیام به مخاطب، چند مولفه اساسی دارد که عبارتند از:
الف - پیام دهنده: هر فرد یا گروهی که به منظور تأثیرگذاری بر قدرت سیاسی و خط مشی دولت اقدام کند یک پیام دهنده سیاسی است. انواع اصلی چنین پیام دهندگانی در جوامع سیاسی مدرن، احزاب و سازمانهای سیاسی هستند.
ب - پیام: پیام دهندگان فرآیند ارتباط و اقناع را با ارسال پیام آغاز می کنند.
ج - گیرنده پیام: دریافت کننده پیام فرد یا گروهی است که از پیام پیام دهنده آگاه می شود چه مستقیم و چه غیرمستقیم.
د - ابزار ارتباطی: پیام دهندگان ناگزیر باید از رسانه ها استفاده کنند و راهی را برای انتقال پیام هایشان به مخاطبان بیابند. راههای مختلفی ازجمله گفتگوی خصوصی و چهره به چهره برای انتقال پیام وجود دارد ازجمله مباحثات و گفتگوهای سیاسی. ولی در ارتباط سیاسی سروکار پیام دهندگان و کنشگران سیاسی عمدتاً با رسانه های گروهی و ارتباطات جمعی است تا بدین وسیله بتوانند بر مخاطبان گسترده تأثیرگذاری نمایند.
بر این اساس نقش رسانهها در ارتباط سیاسی در میان سایر ابزارهای انتقال پیام بارزتر است. فرستنده پیام که رسانهها هستند بایستی دارای اعتبار و مقبولیت باشند تا پیامشان دارای تأثیر باشد. به عنوان مثال برای ایجاد تغییر رفتاری، رسانه باید از میزانی مشروعیت و مقبولیت برخوردار باشد.
در کشورهای غربی و اروپایی که با نوعی تکثر سیاسی مواجه هستند و رسانههای متعدد با فضای رقابتی وجود دارند. طبیعی است که مردم با یک انباشت، فراوانی و تکثر اطلاعات مواجه هستند. این تکثر و فراوانی از جنبه کمی و کیفی اخبار و اطلاعات قابل ملاحظه است. در فضای رقابتی به طور طبیعی ضعفا جای خود را به اقویا میدهند و در این عرصه موفقیت از آن اقویا است.
رسانهها در جهان مدرن ابزاری برای انتقال پیامهای گروهها و تشکلهای سیاسی به شهروندان به شمار میروند و از این منظر احزاب سیاسی میکوشند با دسترسی به رسانههای فراگیر تر حجم نفوذ خود در افکار عمومی را افزایش داده و پیامهای خویش را به شهروندان برسانند. مثلاً در کشورهای اروپایی رهبران، تشکلها، گروهها و احزابی که از گروههای ورزیده رسانهای برخوردار هستند موفقتر عمل میکنند و به رغم تنوع و تکثر اطلاعات از جنبه کمی و کیفی، میزان آرایی که فرد کسب میکند با استفاده شایسته و مناسب از رسانه ارتباط مستقیم دارد.
نظر شما