اما ازآن تیم پرستاره که نفراتی چون آخوندزاده ، میراسماعیلی ، ملک محمدی ، قمی ، میران و رودکی را در ترکیب خود داشت کسی باقی نماند تا در سال 2009 نیز در آوردگاه آسیایی به روی تاتامی برود. میراسماعیلی سرمربی شد، آخوندزاده و میران از دنیای قهرمانی خداحافظی کردند، رودکی و ملک محمدی آسیب دیده بودند و قمی هم به تیم کوراش رفت.
از سوی دیگر آرش میراسماعیلی با هدف پشتوانه سازی دست به جوانگرایی در تیم ملی زد و در همان گام نخست با درخشش در غرب آسیا عنوان قهرمانی را کسب کرد. همین قهرمانی باعث شد تا سرمربی جوان تیم ملی در هدف خود که همان جوانگرایی در تیم ملی است تاکید دو چندان کرده و راه را به سرعت طی کند. غافل از اینکه جوانگرایی بدون حضور با تجربه نتیجه ای جز شکست ندارد.
برخوردها و افکار میراسماعیلی در اردوی تیم ملی به مذاق خیلی از چهره های قدیمی که روزی در کنار او روی تاتامی تمرین می کردند خوش نیامد تا آنها به بهانه ها و دلایل مختلف یکی یکی اردو را ترک کنند.
از سوی دیگر باید اذعان داشت که در طول سالهای قبل پشتوانه سازی جدی گرفته نشد تا در غیاب ستاره ها ، تیم ملی با مشکل مواجه شود. اگر تکواندو امروز بدون هادی ساعی هم قهرمانی آسیا می شود تنها به لطف نفرات قابلی است که برای جایگزینی او پرورش داده شده اند، کاری که در جودو صورت نگرفت.
از تیم ملی جودو در آوردگاه آسیایی تایوان بیش از این انتظار نمی رفت. چرا که اگر هر مربی دیگری هم بود با یکی دو تغییر همین نفرات را انتخاب می کرد و همین نتیجه نیز نصیبش می شد! گو اینکه نمی توان از کنار اتفاقاتی که 20 روز مانده به اعزام، تیم ملی و فدراسیون را به چالش کشید به سادگی گذشت.
رضوی مشغله کاری فراوانی داشت ولی می توانست این 20 روز را نیز تحمل کرده و بعد استعفا دهد تا لااقل تیم ملی با مشکل مواجه نشود. چرا که عدم استعفای او حضور آرش را در کنار این این درپی داشت.
ولی در جریان مسابقات هم اتفاقاتی افتاد که در ورزش جودو نوبرانه بود! بیاد نداریم جودوکاری از ایران مقابل نمایندگان عرب بازنده تاتامی را ترک کرده باشند. چالاک نشان داد برای تبدیل شدن به یک ملی پوش ششدانگ کار فراوانی باید انجام داده و تجربه زیادی کسب کند.
اگر باخت ذکریا و نیک بین به جودوکاران با تجربه ژاپن و کره را محتمل بدانیم قابل توجیه نیست که معلومات برای سومین با به حریف چینی خود ببازد.
شکست معلومات دارنده مدال طلای دوره قبل تنها نقطه تاریک تیم ملی جودو بود که با یک شگرد خاص به مصاف حریفان خود می رود، شگردی که در المپیک 2008 نیز از دور سوم به بعد برای او مشکل ساز شد. حتی آنالیزور تیم ملی هم نه حریف او را شناخت و نه برای خود معلومات نسخه خوبی پیچید! خسروی نژاد هم نشان داد که برای حضور در وزن آزاد نباید به مدالهای کوراش توجه کرده و باید جودویی مبارزه کند.
اما احسان رجبی که تک مدال ایران را کسب کرد کارنامه نسبتا خوبی از خود به نمایش گذاشت، احسان با تجربه حضور در رقابتهای جهانی و بعد از آسیب دیدگی در مسابقات دوره قبل علی رغم میل باطنی و به صلاحدید کادر فنی به یک وزن بالاتر رفت و با وجود کسب مدال برنز نوع مبارزات او ثابت کرد که رجبی در وزن 100+ کیلوگرم موفق نخواهد بود و باید در همان 100- برای حضور در تیم ملی تلاش کند.
ذکر یک نکته ضروری است که برای رفتن به جمع کشورهای پیشرفته جودو نباید از باخت ترسید، تحمل این شکست ها را داشت و از آنها برای آینده روشن پل بسازیم. جوانان با آتیه جودو باید در این نوع رقابتها صیقل خورده و تجربه کسب کنند.
اگر هدف المپیک 2012 لندن و کسب مدال در این آوردگاه بزرگ است باید از مسابقات قهرمانی آسیا ، قهرمانی آسیا و .. بهترین بهره را ببریم.
رقابتهای جهانی شهریورماه در رتردام هلند برگزار خواهد شد و میران باید از فرصت باقی مانده برای ساختن تیمی باب میل خود بهترین استفاده را ببرد. خاطره تلخ این شکست با کسب نتایج در خور در جهانی رتردام پاک می شود!
نظر شما