محمد شمس لنگرودی شاعر، نویسنده و منتقد ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ضرورت ویرایش آثار ادبی گفت: یکبار به یک نویسنده بزرگ که فکر می کنم یا فاکنر بوده یا همینگوی ایراد میگیرند که "چرا تو در نوشتههایت غلط دستوری داری؟" او در پاسخ میگوید که شما فراموش کردهاید من نویسنده هستم نه ادیب. در غرب و کلا در کشورهای پیشرفته به دلیل اینکه تقسیم کار حرفهای شده و جایگاه هر فردی مشخص است دیگر کسی از نویسنده انتظار ندارد نقش ویراستار را هم بازی کند.
وی ادامه داد: در آن کشورها نویسنده میداند وظیفه او این است که به فوت و فن نویسندگی تسلط داشته باشد نه اینکه فقط به این فکر کند که در کارش غلط دستوری و املایی نداشته باشد. متاسفانه در کشورهایی مثل ایران چون تقسیم کار حرفهای صورت نگرفته همهفن حریف بودن متداول و افتخار است. بهطور مثال از شاعر می پرسند آیا رابطه ویس و رامین درست بوده یا خیر؟! این موضوع ربطی به شاعر ندارد. شاعر باید فن شاعری را بلد باشد.
ویرایش یک اثر توهین به نویسنده آن نیست
شاعر "ملاح خیابانها" با ابراز تاسف از اینکه جایگاه ویراستاری در کشور ما کاملا جا نیفتاده است، بیان کرد: بارها شاهد بودهام که وقتی ناشر اثری را به ویراستار سپرده به مولف برخورده و این حرکت را نوعی توهین دانسته است در حالیکه ویرایش هر اثر قبل از چاپ کاملا طبیعی است. در شعر مثالی از یکی از مطرحترین شعرهای قرن 20 میزنم، "سرزمین هرز" الیوت را ازرا پاوند وقتی ویراستاری کرد 19 صفحه از آن حذف شد. این موضوع اصلا به الیوت برنخورد بلکه پیشنهاد ویراستارش را شنید و پذیرفت.
این شاعر که خود نیز در دورهای کار ویراستاری حرفهای انجام داده است، افزود: چند سال بعد با انتشار آن 19 صفحه حذفی، نگاه تیزبینانه پاوند آشکار و معلوم شد که او حق داشته است. اگر کاری ویراستاری میشود این به معنای ناتوانی نویسنده نیست بلکه این یک روند طبیعی و حرفهای است.
نویسنده رمان "رژه بر خاک پوک" تاکید کرد: به نظر من به هر اثری باید از بیرون نگاه کرد تا ایرادهای آن مشخص شود. نویسنده به رغم تسلطی که بر متن دارد ولی به دلیل غوطهوری در آن برخی ظرایف و دقایق از نظرش پنهان میماند که اگر شخص دیگری نوشته او را بخواند این ایرادها را میبیند.
شمسلنگرودی گفت: اگر به ویراستاری آثار اعتقاد هم نداشته باشیم ـ که باید داشته باشیم ـ به دلایل مختلف باید ویرایش آثار را بپذیریم و دستکم چند نفر که به تخصص و شرافت و دوستی آنها اعتماد داریم نزدیک خود داشته باشیم که آنها کارمان را بخوانند و نظر دهند در غیر این صورت کار با اشکال روبهرو میشود.
ضعف اخلاق حرفهای مولفان دلیل جانیفتادن ویراستاری است
وی در پاسخ به این پرسش که آیا بخشی از این تعامل مخدوش بین ویراستاران و نویسندگان به حضور برخی افراد ناوارد در عرصه ویراستاری برنمیگردد؟ توضیح داد: این مساله پیش از اینکه به ضعف ویراستاران برگردد به ضعف اخلاق حرفهای مولف برمی گردد. نمیشود که همیشه بگوییم دیگران از ما کمسوادتر هستند.
شاعر "خاکستر و بانو" دلیل دیگر حرفهای ندیدن ویراستاری در ادبیات ایران را به تیراژ پایین کتابها مربوط دانسته و بیان کرد: مساله دیگر هزینه بالای تولید کتاب و تیراژ پایین آن در ایران است. در کشورهای که کتاب یک کالای جدی محسوب میشود برای ارتقای آن هزینه میشود. گاه یک کتاب یک سال دست ویراستار میماند و او ماهانه از ناشر حقوق میگیرد. چنین شرایطی در شرایط نشر ایران فراهم نیست.
این منتقد ادبی افزود: ناشران در کشور ما چنین بودجهای ندارند که چنین هزینههایی را تقبل کنند. اگر هم تقبل کنند ناچار باید روی قیمت کتابها بکشند که آنگاه برای خوانندگان ما خرید کتاب با قیمت بالا میسر نیست.
شمسلنگرودی در جمع بندی صحبتهایش تا این بخش از گفتگو تاکید کرد: یک اینکه ویراستاری برای همه کتابها لازم است، دوم اینکه در کشورهای پیشرفته ویراستاری مرسوم است ولی در ایران به دلیل آشنا نبودن با اخلاق حرفهای برخی مولفان راضی به ویرایش آثارشان نمیشوند، سوم اینکه ناشران هم خیلی علاقهای به این موضوع ندارند چراکه این روند هزینه و زمانبر است.
تفاوتهای ویرایش متن تالیفی و ترجمه ای
شاعر "جشن ناپیدا" در بخش دیگر صحبتهایش به تفاوت ویرایش متنهای ترجمهای و تالیفی پرداخت و اینگونه گفت: در ویرایش متن ترجمهشده در واقع متن اصلی وجود دارد و ویرایش روی ترجمه انجام میگیرد در اینجا ویراستار دیگر روی ساختار کار دست نمیبرد و کلیت کار از پیش معلوم است.
وی ادامه داد: در آثار تالیفی چه داستان، نمایشنامه یا شعر ویراستار برای تغییر ساختار اثر هم نظر میدهد. در کار ترجمهای ویراستار به رویه زبان و بافت و ساختار آن کار دارد ولی در کار تالیفی به کل اثر کار دارد و اجازه دخل و تصرف در کلیت آن را دارد.
ویراستار باید پیشنهاددهنده باشد نه حذفکننده
نویسنده کتاب تحقیقی" گردباد شور جنون" تاکید کرد: نکته مهمی که باید بدان توجه کرد این است که عدهای از ویراستاران نمی دانند که باید پیشنهاد دهنده باشند نه حذف کننده. ویراستار باید به مولف پیشنهاد بدهد نه اینکه خودسرانه مطلبی را حذف کند یا تغییر دهد. این مولف است که باید تصمیم نهایی را بگیرد.
شمسلنگرودی درباره اینکه تعداد ویراستاران حرفهای در حال حاضر پاسخگوی میزان مطالب تالیفی و ترجمهای ما هست یا خیر؟ بیان کرد: ما نه تنها در این زمینه کمبود نداریم بلکه ویراستاران حرفهای داریم. منتها به دلیل اینکه جدی گرفته نمیشوند نامی از آنها نیست. در دورهای مرکز نشر دانشگاهی ویراستاران بزرگی تربیت کرد که کمتر نامی از آنها شنیده میشود. وقتی از توانایی این افراد استفاده نمیشود طبیعی است که به حاشیه رانده شوند.
این شاعر همچنین درباره ویژگیهای ویرایش شعر به صورت تخصصی و تفاوتهای آن با ویرایش داستان گفت: ویراستار هر متن باید متخصص همان متن باشد.قطعا ویراستار داستان نمیتواند ویراستار شعر باشد. در مورد شعر ویراستار باید مسایلی تخصصی چون موسیقی شعر، کیفیت استعارات و ... را بداند در حالیکه در داستان نکاتی چون زاویه دید و ... اهمیت بیشتری دارد.
شعرها هم نیاز به ویرایش دارند
شاعر "پنجاه و سه ترانه عاشقانه" ویرایش شعر را سختتر دانسته و عنوان کرد: معمولا شعر کمتر ویراستاری میشود و دلیل آن هم دنیای شخصیتر شعر نسبت به داستان است و بیشتر شاعر است که به کار خودش اشراف دارد.
وی در جواب به این سوال که آیا این امر دلیل خوبی برای نسپردن کتابهای شعر به ویراستار است و آیا شما شعرهایتان بدون ویراست چاپ میکنید؟ توضیح داد: اصلا این دلیل نمیشود که کتاب شعر ویرایش نشود. تاکید دارم که هر کتابی پیش از چاپ باید ویرایش شود. من خودم شخصا پیش از چاپ کارهایم را میدهم چندنفر بخوانند و نظر بدهند سپس با آنها به صحبت مینشینم و گاهی به نقطه نظر مشترک میرسیم و گاه نمیرسیم.
شمس لنگرودی در پایان تاکید کرد که شخصیتر بودن دنیای شعر به این معنا نیست که شعر از ویرایش بینیاز است.
نظر شما