پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۷ شهریور ۱۳۸۸، ۱۱:۴۰

گزارش کتاب/

دولت نولیبرال

دولت نولیبرال

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: نو لیبرالها معتقدند که بازار و مبادلات جاری در آن، اخلاق و مقررات خاص خود را دارند. آنها معتقد هستند که این نظریه می‌تواند راهنمای عملی برای اقدامات بشری باشد.

کتاب "دولت نولیبرال" اثر ریموند پلانت از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است و این نوشتار گزارشی است از این کتاب.

 این کتاب با هدف تبیین رهیافت نولیبرال از یک طرف و نقش دولتهای نولیبرال در دوران مدرن به نگارش درآمده است.

نویسنده در این کتاب سعی کرده تا قضاوتی منصفانه و تحلیلی و در عین حال کامل از مفهوم نولیبرالیسم و نقش دولتهای نولیبرال در عصر مدرن ارائه دهد.

او در این اثر درصدد است تا برخی محورهای اصلی رهیافت نولیبرال را مورد ارزیابی قرار دهد.

نویسنده به بررسی نسبت آزادی، عدالت، قانون و حقوق، بازارو جامعه مدنی با نولیبرالیسم می‌پردازد و چگونگی نگرش این رهیافت به دولت رفاه و بخشهای خدمات عمومی را که محور رهیافت نولیبرالیسم به شمار می‌رود را مورد بررسی قرار می‌دهد.

نویسنده ابتدا محورهای اصلی این رهیافت و سپس موضوعات محوری دولت مدرن و نسبت آنرا با رهیافت لیبرال مورد توجه قرار می‌دهد و به دیدگاههای متفکرانی چون نوزیک، اکشات، هایک، منگر و روتبارد می‌پردازد.

این متفکران اگر چه نولیبرال به شمار نمی‌روند ولی دیدگاه‌های آنها محورهای اصلی رهیافت نولیبرال را تشکیل می‌دهد.

این اندیشه نولیبرال که نوعی دخالت دولت در اقتصاد را مورد توجه قرار می‌دهد به ویژه در بحران مالی اخیر جهانی به نوعی مطرح شد. در این بحران شاهد دخالت دولتها در اقتصاد بودیم.

در رویکرد لیبرالیسم جایی برای دخالت دولت در اقتصاد وجود ندارد و در واقع بازار از قوانین خاص خود پیروی می‌کند. آدام اسمیت از پیشگامان نظریه لیبرال معتقد است که بازار و اقتصاد قوانین خاص خود را دارند و دستی نامرئی آنرا هدایت می‌کند.

نو لیبرالیسم رویکردی است که در پاسخ به ایرادات مطرح به لیبرالیسم مطرح شد و در روابط بین الملل سوی دیگر منازعه با نو رئالیسم بوده است.

نو لیبرالها معتقدند که بازار و مبادلات جاری در آن، اخلاق و مقررات خاص خود را دارد. آنها معتقد بودند که این نظریه می‌تواند راهنمای عملی برای اقدامات بشری باشد.

نو لیبرالیسم از دهه 1970 میلادی در عرصه تئوری و عمل نظریه غالب بوده است.

از دیدگاه نو لیبرالها، آنارشی در نظام بین الملل به معنای هرج و مرج نیست و ترتیبات مبتنی بر همکاری در آن ممکن است.

اینکه نو لیبرالها معتقد به همکاری در نظام بین الملل هستند به این علت است که آنها به دستاوردهای مطلق (absolute gains)  تاکید می‌کنند. فرض نو لیبرال بر این است که هر دولتی در هر رابطه متقابلی به دنبال آن است که سودی از آن رابطه عایدش شود و در نتیجه به سطح بالاتری از رفاه، قدرت و ... برسد.

این در حالی است که نو رئالیسم تاکید بر دستاوردهای  نسبی (relative gains) تاکید می‌کند. بر این اساس هیچ دولتی نمی‌خواهد طرف مقابل از رابطه و همکاری موجود بیشتر از خود سود ببرد؛ زیرا در این صورت در بلند مدت موازنه میان آنها بر هم می‌خورد و قدرت یکی به نسبت دیگری فزونی بیشتری می‌یابد.

نولیبرالها معتقدند که عملا دولتها به دلیل تعدد شرکا و تعاملات و کثرت حوزه‌های موضوعی، اساسا قادر به آن نیستند که دستاوردهای نسبی را در هر تعامل دو یا چند جانبه محاسبه کنند و به همین دلیل نمی‌توانند به فکر دستاوردهای نسبی باشند.

نویسنده کتاب، ریموند پلانت، استاد فلسفه سیاسی و فلسفه حقوق در دانشگاه لندن است.

کد خبر 943744

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha