اكبر بهداروند كه سالياني طولاني بر روي ديوان عبدالقادر بيدل دهلوي ، كار تصحيح انجام داده است ، خاطرنشان ساخت : از آنجايي كه هيچ نهاد رسمي و غيررسمي در كشور براي تصحيح آثار متقدمان فرهنگ و ادب ، اقدام شايسته اي از خود نشان نداده است ، اين موضوع ، متاسفانه در جامعه ما سر از انزوا درآورده است.
بهداروند كه تا به حال ، كليات شعر " آتش اصفهاني " ، " عصمت بخارايي " ، " ناصر بخارايي " ، " كليات جامي " و " كليات طبيب اصفهاني " را تصحيح كرده است ، تصريح كرد : شاعران و نويسندگاني مي توانند تاثير گذار باشند كه از گذشته خود منقطع نشوند ، زيرا اين فاصله ، انديشه آنها را محدود و افق نگاه آنها را تيره مي سازد ، اما اين اصل متاسفانه در جامعه ادبي ما ناديده گرفته مي شود كه نتيجه آن توليد صدها شعرواره و نثر ضعيف است كه ارزش حتي يك بار خواندن را هم ندارند!
اكبر بهداروند : شاعران امروز ما سهمي از تفكر جهاني ادبيات ندارند و در چنبره توهم گرفتار شده اند. |
پديدآورنده مجموعه شعرهاي " مزامير كال " و " ترانه آب " اظهار داشت : شعر زمان ما در روندي تك بعدي سير مي كند و اصولا قابليت و ظرفيت جهاني شدن را ندارد ، چرا كه شاعران امروز ما سهمي از تفكر جهاني ادبيات ندارند و در چنبره توهم گرفتار شده اند.
اكبر بهداروند كه مديريت صفحات شعر ماهنامه " كيهان فرهنگي " را بر عهده دارد ، افزود : عده اي در چند سال اخير ، مدعي " غزل نو " شده اند و مي گويند كه با تكنيك و فرم متفاوتي به حوزه غزل وارد شده اند ، در صورتي كه همين افراد ، تا همين چند سال قبل داعيه داربودند كه عمر غزل و اصولا " شعر كلاسيك " به پايان رسيده است!
شاعر " آواز سبز ايل " تصريح كرد : شاعراني بعد از مرحوم نيما يوشيج در جامعه ادبي ايران ظاهرشدند كه " غزل " را از بافت قديمي و منسوخ گذشته اش جدا كردند كه نمونه بارز آن آثار " هوشنگ ابتهاج " ، " فريدون مشيري " و " مهدي اخوان ثالث " است ، اما اين كه شاعران نوظهور مدعي غزل نئوكلاسيك شده اند ، يك حرف واهي بيش نيست ، اينها راه به هيچ دهي نمي برند.
اين مدرس زبان و ادبيات فارسي در ادامه صحبت هاي خود با " مهر" گفت : " غزل " از هميشگي ترين قالب هاي شعري فاخر فارسي است كه وابسته و محدود به هيچ دوره اي نيست ، بلكه در همه ادوار شعر فارسي حق حيات دارد ، اي كاش جوانان امروز شعر ما كه رويكردي هم به اين قالب پويا دارند ، از شاعران پيشين خود سرمشق مي گرفتند تا حرفي براي ارائه داشته باشند.
جوانان و نوقلمان شعر ما نبايد فريب تشويق هاي مقطعي و مسئله دار برخي نشريات و افراد را بخورند ، برخي با همين تشويق هاي سطحي و مغرضانه باور مي كنند كه شاعر شده اند و در واقع حيات ادبي از آنها سلب مي شود و مانند بقيه درجا مي زنند. |
سراينده " چكامه زخم " و " از تبار شبنم " يادآور شد : بروز و ظهور آثار بي ارزش در جامعه امروز ايران و ايجاد فاصله غيرمنطقي ميان مردم و فرهنگ مطالعه ، به علت ميدان دادن متوليان فرهنگ به كتاب هاي بي ارزش و بها ندادن به اهل فكر است ، من با ذكر نمونه هايي مي توانم اين نكته را ثابت كنم كه درباره كتاب هاي مفيد و فرهنگ ساز به هيچ عنوان جريانسازي شكل نمي گيرد و دست آخر نويسنده و ناشر كتاب ، با شكست مواجه مي شوند ، در حالي كه در اين شرايط دولت بايد جهت گيري فرهنگي و سازنده خود را آشكار سازد.
اكبر بهداروند خاطرنشان ساخت : در عين اين كه براي كوشش و فعاليت هايي كه طي ساليان متمادي در تصحيح ديوان بيدل دهلوي داشته ام و تا امروز ، پنج جلد از آثار اين شاعر را منتشر كرده ام ، پشيمان نيستم ، اما از كم توجهي به اين حوزه ( تصحيح متون ادبي ) انتقاد جدي دارم ، از اين نكته كه بگذريم ، كساني هم كه خود را متولي و دلسوز ادبيات فارسي و فرهنگ مي دانند ، از كنار آثار مفيد ، به راحتي مي گذرند و با حب و بغض با اثر برخورد مي كنند.
شاعر " آئينه مهر " و " يك جرعه شيون " در همين زمينه افزود : در حوزه هنري ، دفتري با عنوان " پژوهشگاه و واحد تحقيقات " داير شده كه هيچ گونه فعاليت تحقيقي در آن صورت نمي گيرد و كساني كه در آنجا فعاليت دارند ، در اين جايگاه و صلاحيت نيستند ، چرا كه از مقدماتي ترين اطلاعات ، پيرامون تحقيق و پژوهش محرومند ، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز تقريبا همين نارسايي و نقيصه مشاهده مي شود.
شاعري را مي شناسم كه تا سال 65 از همه امكانات دولتي و حكومتي بهره مند بوده و هنوز هم شهرت فرهنگي خود را به انقلاب اسلامي بدهكار است ، اما در ابتداي يكي از كتاب هايش مي نويسد : هرچه گفتيم جز حكايت دوست / در همه عمر از آن پشيمانيم! ، در حالي كه همصدايي با بيگانگان ، خيانت به مردم و شهداست. |
مصحح كليات هفت جلدي بيدل خاطرنشان ساخت : اين موضوع ، نشانه دوگانگي و باطن مسئله دار كساني است كه فقط به دنبال كسب فرصت ها هستند و خيلي زود ، به خاطر منافع شخصي از مواضع قبلي خود عقب نشيني مي كنند ، اين عده متاسفانه هنوز هم از امكانات دولتي بهره برداري شخصي مي كنند و شعرشان هم ديگر حرفي براي گفتن ندارد.
بهداروند با تاكيد بر اين كه نسل جديد شعر در راه است ، گفت : تهران امروز و ديروز ، مهبط انديشه هاي شاعران بزرگ شهرستاني بوده است ، كساني چون شهريار ، ابتهاج ، اميري فيروز كوهي ، عماد خراساني ، اخوان ثالث و... كه خوشبختانه نمونه هاي آن را كم نداريم ، از سويي ديگر در شهرستان هاي ما نيز شاعراني چون محمد جواد محبت ، عباس باقري و جلال محمدي به كار پي گير ادبي مشغولند كه مي توانند براي شاعران جوان و تازه كار حكم مرجع و مربي را داشته باشند.
نظر شما